نام پژوهشگر: غلامرضا رجبی
سحر فرامرزی رضا خجسته مهر
چکیده نام خانوادگی : فرامرزی نام: سحر عنوان پایان نامه: نقش ادراک انصاف در کیفیت زناشویی کارکنان متأهل اداره های دولتی شهر اهواز استاد راهنما: دکتر رضا خجسته مهر درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مشاوره گرایش: خانواده محل تحصیل (دانشگاه): شهید چمران اهـواز دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی تاریخ فارغ التحصیلی: بهمن 1388 تعداد صفحه: 112 کلید واژه ها: ادراک انصاف، کیفیت زناشویی، کارکنان متأهل هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش ادراک انصاف بر کیفیت زناشویی می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 138 نفر مرد و 162 نفر زن بودند که از بین کارکنان متأهل اداره های دولتی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش شامل سنجه ادراک انصاف(mep)، سنجه کیفیت زناشویی( mmq)، شاخص کیفیت ازدواج ( qmi) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (enrich) می باشند. فرضیه های پژوهش عبارت بودند از: 1- ادراک انصاف بر کیفیت زناشویی کل کارکنان اثر مثبت دارد.2- ادراک انصاف بر کیفیت زناشویی کارکنان زن اثر مثبت دارد. 3- ادراک انصاف بر کیفیت زناشویی کارکنان مرد اثر مثبت دارد. از روش الگویابی معادلات ساختاری ((sem و بر اساس نرم افزار amos ویرایش 7 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری ادراک بیشتر انصاف در روابط زناشویی باعث افزایش کیفیت زناشویی می شود. مضامین آموزشی نتایج و مدل ارائه شده توسط پژوهش حاضر به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
فرح افشاری رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گذشت بر افزایش سازگاری با طلاق زنان مطلقه شهر اهواز است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه شهر اهواز می باشد که به فراخوان محقق پاسخ مثبت داده اند. نمونه پژوهش حاضر شامل 30 زن مطلقه می باشد که به صورت تصادفی ساده از بین جامعه داوطلب شرکت در پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل می باشد. برای سنجش سازگاری شرکت کنندگان از پرسشنامه ی سازگاری با طلاق فیشر استفاده شد. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه (anova) نشان داد که آموزش گذشت باعث افزایش سازگاری با طلاق زنان مطلقه می شود.
مریم ابراهیمی نوبندگانی غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه ی رجحان های همسرگزینی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شهید چمران اهواز با سه قومیت کرد، بختیاری و عرب زبان دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت تصادفی ساده به منظور ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه رجحان های همسرگزینی انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از روش آماری تحلیل عاملی (تحلیل مولفه های اصلی) و چرخش واریماکس، در مرحله مقدماتی، هشت عامل (ویژگی های رفتاری، مهارت های اجتماعی، ویژگی های ظاهری، سازگاری با شرایط و ...) که روی هم 32/67 درصد واریانس را تبیین نمود، نشان داد. ضرایب روایی و پایایی برای کل پرسشنامه و عامل های استخراج شده رضایت بخش بودند. در مرحله دوم نمونه گیری، 600 دانشجو (از شش دانشکده) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و پرسشنامه رجحان های همسرگزینی را تکمیل نمودند. برای بررسی روایی ابزار از روش تحلیل مولفه های اصلی (چرخش واریماکس) و از روش های آماری ناپارامتریک برای بررسی سوال های تحقیق استفاده شد. با استفاده از روش آماری تحلیل مولفه های اصلی (چرخش وایماکس) نه عامل (ویژگی های رفتاری، ویژگی های ظاهری و ...) به دست آمد که روی هم 97/60 % واریانس را تبیین نمود. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که : بین میانگین رجحان های همسرگزینی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز تفاوت معنی داری و جود دارد. همچنین بین رجحان های همسرگزینی دختران و پسران و سه قومیت کرد، بختیاری و عرب زبان دانشگاه شهید چمران اهواز تفاوت معنی داری وجود دارد.
قدرت اله عباسی غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگرش های جنسی (آسان گرا و محافظه کار) و سبک های عشق ورزی (اروس، لودوس، استورگ، مانیا، پراگما و اگیپ) با معیارهای انتخاب همسر (بعد شخصی/ والدینی و بعد جذابیت/ وضوح اجتماعی) در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. 392 دانشجو از بین دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند و مقیاس نگرش جنسی، مقیاس سبک های عشق و شاخص انتخاب شریک عاشقانه را تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای فوق رضایت بخش بودند. یافته ها نشان داد که: (1) بین نگرش جنسی (محافظه کار) با بعد شخصی/ والدینی از معیارهای انتخاب همسر رابطه مثبت وجود دارد. (2) بین نگرش جنسی (آسان گرا) با بعد جذابیت/ وضوح اجتماعی از معیارهای انتخاب همسر رابطه مثبت وجود دارد. (3) بین سبک عشق پراگما با بعد شخصی/ والدینی از معیارهای انتخاب همسر رابطه مثبت وجود دارد. (4) بین سبک های عشق (اروس، لودوس، استورگ و پراگما) با بعد جذابیت/ وضوح اجتماعی از معیارهای انتخاب همسر رابطه مثبت وجود دارد. (5) سبک عشق پراگما و نگرش جنسی محافظه کار بعد شخصی/ والدینی از معیارهای انتخاب همسر را پیش بینی می کنند. و (6) سبک های عشق اروس، پراگما و نگرش جنسی آسان گرا به طور مثبت و سبک عشق اگیپ به صورت منفی و معنادار پیش بینی کننده بعد جذابیت/ وضوح اجتماعی از معیارهای انتخاب همسر می باشد.
مریم سهیلی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر مقایسه بهزیستی روان شناختی بین کارمندان متاهل، مطلقه، بیوه و مجرد اداره های دولتی شهرستان کرج بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه ی کارکنان اداره های دولتی شهر کرج در سال 1387 بودند که از میان کارمندان این اداره ها به نسبت میزان افراد مطلقه و بیوه موجود در آن ها (مجموع 120 نفر)، تعداد 120 نفر از افراد عادی (مجرد و متأهل) نیز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند که در نهایت تعداد 240 نفر از آنها به ابزار پژوهش پاسخ دادند. برای اندازه-گیری بهزیستی روانشناختی و مولفه های آن (رضایت از زندگی، معنویت، شادی و خوش بینی، رشد و بالندگی فردی، ارتباط مثبت با دیگران و خود پیروی) از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که کارمندان متأهل، مجرد، مطلقه و بیوه از نظر رضایت از زندگی، شادی و خوش بینی و رشد و بالندگی فردی با یکدیگر تفاوت دارند ولی از نظر معنویت، ارتباط مثبت با دیگران و خود پیروی تفاوتی بین گروه ها مشاهده نشد.
فیروزه زارع فراشبندی زاهد بیگدلی
هدف از پژوهش حاضر، ارائه الگویی مناسب جهت مدیریت منابع الکترونیکی برای کتابخانه های مرکزی دانشگاههای دولتی ایران بر اساس خط مشی های جهانی و نظرسنجی از مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاههای دولتی ایران است. بدین منظور پژوهشی در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول خط مشی های مدیریت منابع الکترونیکی 126 وب سایت انگلیسی زبان کتابخانه های دانشگاهی جهان به منظور تهیه پرسشنامه پژوهش، به روش وب سنجی و تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله دوم، پرسشنامه تهیه شده جهت نظرسنجی در اختیار 112 کتابخانه مرکزی وابسته به دانشگاههای دولتی ایران قرار داده شد. نوع پژوهش در مرحله اول و دوم از نوع توصیفی و روش پژوهش پیمایشی می باشد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است و جامعه پژوهش کلیه مدیران کتابخانه های مرکزی وابسته به دانشگاههای دولتی ایران می باشد (112n=). روایی پرسشنامه از طریق روایی محتوایی (صوری) و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد (92/0 ? =). نتایج نشان داد که در تحلیل محتوای خط مشی های کتابخانه های دانشگاهی جهان، حداقل 14 عامل وجود دارد. اما از نظر مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاههای دولتی ایران، حداقل وجود 9 عامل در تدوین خط مشی مدیریت منابع الکترونیکی برای کتابخانه های مورد بررسی ضروری است و بایستی در آن لحاظ شود. این 9 عامل به ترتیب واریانس تبیین شده عبارتند از: مسائل مربوط به دسترسی، مباحث فنی و تخصصی، نیازسنجی از کاربران، بیان رسالت، اهداف و مسائل مالی، اجرا و بازنگری در خط مشی، مسائل مربوط به دیجیتال سازی، معیارهای انتخاب منابع الکترونیکی، مقدمه و تعاریف مربوط به انواع منابع الکترونیکی، و نیروی انسانی. از نتایج مهم این پژوهش می توان به روابط درونی بین عوامل نه گانه اشاره کرد که در مدلی عینی تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنان بر همدیگر ترسیم شده است. پیشنهاد می شود تهیه کنندگان خط مشی مدیریت منابع الکترونیکی در تدوین خط مشی به این عوامل و تأثیر آنان بر همدیگر و و تأثر آنان از یکدیگر توجه خاصی بنمایند. در پایان، الگویی جهت تدوین خط مشی مدیریت منابع الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاههای دولتی ایران به دو صورت متنی و تصویری پیشنهاد شد.
زهرا نادری نوبندگانی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی پیش آیندهای رشد و تکامل پس آسیبی (انحلال رابطه عاشقانه) از طریق مولفه های اسناد شکست رابطه عاشقانه و سنخ های شخصیتی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد. 214 دانشجو (160 دختر و 54 پسر) که شکست در رابطه عاشقانه را تجربه کرده اند از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رشد و تکامل پس آسیبی (ptgi)، اسنادهای شکست رابطه عاشقانه و فرم کوتاه پرسشنامه رشد و تکامل پس آسیبی (neo-ffi) می باشد. نتایج نشان داد که: (1) بین اسنادهای شکست رابطه عاشقانه و رشد و تکامل بعد از انحلال، رابطه معناداری وجود ندارد. (2) بین سنخ های شخصیتی برون گرایی، وجدانی بودن، توافق و عصبیت رابطه معنادار وجود دارد و (3) نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری معلوم کرد 22% از واریانس رشد و تکامل پس آسیبی توسط متغیرهای پیش بین (سنخ های شخصیتی و اسنادهای شکست رابطه عاشقانه) تبیین می شود و در میان این متغیرهای پیش بین برون گرایی، وجدانی بودن و اسناد شخصی، رشد و تکامل پس آسیبی را پیش بینی می کنند.
کلثوم کریمی نژاد غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه اضطراب و افسردگی با رضایت زناشویی در زنان و مردان کارمند اداره های دولتی شهر خرم آباد بوده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 350 کارمند بود که از بین کارمندان اداره های دولتی شهر خرم آباد با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک (bdi-13)، پرسشنامه اضطراب برنز ( bai) و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی بود. یافته ها نشان داد که: 1- بین احساس های اضطرابی، عاطفه منفی نسبت به خود و تعامل اضطراب (احساس های اضطرابی، افکار اضطرابی، علائم جسمانی اضطرابی) در مردان با رضایت زناشویی در زنان رابطه چندگانه وجود دارد. 2- بین احساس های اضطرابی، تعامل اضطراب (احساس های اضطرابی، افکار اضطرابی، علائم جسمانی اضطرابی) و تعامل افسردگی (عاطفه منفی نسبت به خود و بی لذتی) در زنان با رضایت زناشویی در مردان رابطه چندگانه وجود دارد. همچنین یافته های دیگر نشان داد که: بین اضطراب با رضایت زناشویی درکارمندان مرد رابطه منفی معنی داری وجود دارد، بین اضطراب با رضایت زناشویی درکارمندان زن رابطه منفی معنی داری وجود دارد، بین افسردگی با رضایت زناشویی درکارمندان مرد رابطه منفی معنی داری وجود دارد، و بین افسردگی با رضایت زناشویی درکارمندان زن رابطه ای وجود ندارد.
ملیحه حسن پور رضا خجسته مهر
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه متغیرهای استانداردهای زناشویی و الگوهای ارتباطی با کیفیت زناشویی در معلمان متاهل شهر شیراز انجام شد. به این منظور 400 معلم متاهل (200 مرد و 200 زن) از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق توسط آن ها تکمیل گردید. کلیه پرسشنامه های مورد استفاده شامل: پرسشنامه استانداردهای زناشویی (isrs)، الگوهای ارتباطی(cpq) و کیفیت زناشویی (qmi) می باشد که از اعتبار و پایایی لازم برخوردار بودند. نتایج نشان داد که: هم در مردان و هم در زنان بین استانداردهای زناشویی و کیفیت زناشویی و بین الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و کیفیت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد. افزون بر این، هم در مردان و هم در زنان بین الگوی ارتباطی اجتنابی و کیفیت زناشویی و بین الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری و کیفیت زناشویی رابطه منفی وجود دارد. بررسی نتایج رگرسیون تعدیل گر نشان داد که برخلاف انتظار هم در مردان و هم در زنان استانداردهای زناشویی رابطه بین الگوهای ارتباطی (سازنده، اجتنابی و توقع/کناره گیری) و کیفیت زناشویی را تعدیل نمی کند. به عبارت بهتر، رابطه بین متغیرهای الگوهای ارتباطی و کیفیت زناشویی در افراد با استانداردهای زناشویی بالا بیشتر از افراد با استاندارد پایین نبود.
فردین قربانی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ایدئولوژی های جنسیتی، نقش های زناشویی، هوش هیجانی با کیفیت زندگی در کارکنان متاهل اداره های دولتی شهر شیراز می باشد. در این پژوهش 250 کارمند متاهل (125 مرد و 125 زن) با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین کارکنان اداره های دولتی شهر شیراز انتخاب شدند و به پرسشنامه های ایدئولوژی نقش های جنسیتی بروگان و کاتنر، نقش های زناشویی محقق ساخته، هوش هیجانی شاته و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی پاسخ دادند. ویژگی های روانسنجی ابزارهای مورد استفاده همگی رضایت بخش بودند. نتایج نشان داد که بین متغیرهای ایدئولوژی های جنسیتی، نقش های زناشویی و هوش هیجانی با کیفیت زندگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون ورود نشان می دهد که از بین متغیرهای پیش بین (ایدئولوژی های جنسیتی، نقش های زناشویی و هوش هیجانی) فقط متغیر نقش های زناشویی پیش بینی کننده متغیر ملاک (کیفیت زندگی) به حساب می آید، در صورتی که دو متغیر دیگر مشارکتی در پیش بینی متغیر ملاک ندارند.
معصومه پیردایه غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری بر کاهش باورهای محدودکننده ی انتخاب همسر در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد اجرا شد. 500 دانشجو از بین این دانشجویان به روش تصادفی چند مرحله ای براساس جدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند و پرسشنامه ی باورهای محدودکننده ی انتخاب همسر را تکمیل نمودند. از این تعداد 30 دانشجو که نمره ی آن ها در این پرسشنامه 5/1 انحراف معیار بالاتر از میانگین و دارای هیچگونه سابقه ی بیماری روانی نبودند، به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل واگذار شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه آموزش شناختی- رفتاری به مدت 90 دقیقه، دو بار در هفته ارائه شد. در پایان جلسات آموزشی از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. پایایی ابزار فوق رضایت بخش بود. ضریب آلفای کرونباخ کل مقیاس 60/0 و برای شش عامل استخراج شده 37/0 تا 78/0 بود. همچنین، همبستگی بین نمره کل و شش عامل به دست آمده از 60/0 (آرمان گرایی) تا 70/0 (هم خوابی) متغیر بود. یافته ها نشان داد که: آموزش شناختی- رفتاری، باعث کاهش باورهای محدود کننده ی انتخاب همسر در کل و در خرده مقیاس های « هم خوابی»، «یکی و تنها یکی»، «متضادها یکدیگر را کامل می کنند»، « آرمان گرایی » در دانشجویان گروه آزمایش شده است و این آموزش تأثیری در خرده مقیاس های « اطمینان کامل» و « آسانی تلاش» نداشته است.
نوریجان حسینی بهبهانی رضا خجسته مهر
نام خانوادگی : حسینی بهبهانی نام: نوریجان عنوان پایان نامه: بررسی حمایت اجتماعی، دلبستگی به همسر سابق، گذشت نسبت به همسر سابق، باور های غیر منطقی نسبت به طلاق و وبرخی یژگی های جمعیت شناختی به عنوان پیش بین های سازگاری پس از طلاق زنان شهر اهواز استاد راهنما: دکتر رضا خجسته مهر درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مشاوره گرایش:خانواده محل تحصیل (دانشگاه): شهید چمران اهـواز دانشکده: علوم تربیتی و روانشناسی تاریخ فارغ التحصیلی: شهریور 1390تعداد صفحه: 131کلید واژه ها: طلاق، سازگاری، زنان مطلقه، حمایت اجتماعی، دلبستگی، گذشت، باور های غیر منطقی، جمعیت شناختی هدف پژوهش حاضر، بررسی حمایت اجتماعی، دلبستگی به همسر سابق، گذشت نسبت به همسر سابق، باور های غیر منطقی نسبت به طلاق و برخی ویژگی های جمعیت شناختی به عنوان پیش بین های سازگاری پس از طلاق زنان شهر اهواز بود. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 109 نفر زن مطلقه شهر اهواز بودند که حداکثر 4سال از زمان طلاق آنان سپری شده بود، هنوز ازدواج نکرده بودند و حداقل تحصیلات انها سیکل بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از1-مقیاس حمایت اجتماعی(ssi) 2-،مقیاس دلبستگی به همسر سابق(َ(aess ،3- مقیاس گذشت (fs)، 4-مقیاس باور های غیر منطقی نسبت به طلاق (ibds)، 5-پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی محقق ساخته و6- مقیاس سازگاری پس از طلاق(pdas). از روش امار توصیفی شامل میانگین وانحراف معیار و امار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی چند گانه برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پزوهش حاضر نشان داد که بین حمایت اجتماعی ، گذشت نسبت به همسر سابق و درامد با سازگاری پس از طلاق همبستگی مثبت و بین دلبستگی به همسرسابق و باور های غیر منطقی نسبت به طلاق با سازگاری پس از طلاق همبستگی منفی وجود دارد. .نتایج دیگر توسط پژوهش حاضر به تفصیل بحث شده است.
ابوطالب بهمیی رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر، آزمون یک مدل پیشنهادی برای پیشایندها و پیامدهای مهم انگیزه های انتقام و اجتناب در ازدواج بود. در این پژوهش فرضیه های مرتبط با تاثیر مستقیم و غیرمسقیم همدلی، عذرخواهی و نشخوار ذهنی بر انگیزه های انتقام و اجتناب زوجین و تأثیر مستقیم و غیرمستقیم انگیزه های انتقام و اجتناب بر رضایت زناشویی و افسردگی مورد آزمون قرار گرفتند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 187 نفر مرد و 213 نفر زن بودند که از بین والدین دانش آموزان مدارس شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش پرسشنامه انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (trim)، مقیاس عذرخواهی(ads)، مقیاس صفات همدلی باتسون (beas)، پرسشنامه نشخوار ذهنی (smri)، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ enrich)) و پرسش نامه فرم کوتاه افسردگی بک (bdi-13) به کار رفتند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی روش تحلیل مسیر و بر اساس نرم افزار amos ویرایش 16 استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که همدلی به صورت مستقیم باعث کاهش انگیزه های انتقام و اجتناب و عذرخواهی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق همدلی موجب کاهش انگیزه های انتقام و اجتناب، و نشخوار ذهنی به صورت مستقیم باعث افزایش انگیزه های انتقام و اجتناب می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که انگیزه های انتقام و اجتناب به صورت مستقیم باعث کاهش رضایت زناشویی و انگیزه های انتقام و اجتناب به طور غیرمستقیم از طریق رضایت زناشویی باعث افزایش افسردگی در بین زوجین می شود.
حدیث پناهی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم تعارض نقش جنسیتی مرد بر افسردگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زن با میانجی گری انتقاد شوهر در زوج های مناطق شهرداری شهر اهواز می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 300 زوج بود که از بین زوج های 4 منطقه ی شهرداری شهر اهواز با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس تعارض نقش جنسیتی مرد، پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک (bdi-13)، مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی، عزت نفس روزنبرگ و انتقاد زناشویی می باشند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و براساس نرم افزار 16/ amos انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) و بوت استراپ نرم افزار 16/ amosاستفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که مدل فرضی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر با داده ها از طریق همبسته کردن خطاهایe1 به e2، e2 به e3و e2 به e4 به دست آمد. تمامی فرضیه ها به جز فرضیه های رابطه ی مستقیم انتقاد مرد با عزت نفس زن و تعارض نقش جنسیتی مرد با عزت نفس زن با میانجی گری انتقاد مرد مورد تایید قرار گرفت.
لیلا جعفری نژاد رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر، آزمون یک مدل پیشنهادی برای بررسی اثر ایدئولوژی برابری جنسیتی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی با میانجی گری ادراک انصاف در والدین دانش آموزان شهر اهواز بود. در این پژوهش فرضیه های مرتبط با تاثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی برابری جنسیتی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی آزمون شدند. نمونه مورد مطالعه شامل 150 زوج بودند که از بین والدین دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش شرکت کنندگان پرسشنامه های هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی، ایدئولوژی برابری جنسیتی و ادراک انصاف را تکمیل کردند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار amosویرایش 16 به کار برده شد. مدل ارزیابی شده از برازندگی خوبی برخوردار بود. نتایج تحلیل نشان داد که ایدئولوژی برابری جنسیتی بر هماهنگی و ناهماهنگی زناشویی مردان و زنان به طور مستقیم و غیرمستقیم اثر می گذارد
عباس امان الهی فرد غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی در درمان انزال زودرس، جنبه های ذهنی انزال (کنترل، رضایت جنسی و پریشانی) و رضایت زناشویی افراد مبتلا به انزال زودرس مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز انجام شد. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی بالینی تصادفی شده با پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل (درمان شناختی-رفتاری، دارودرمانی و گروه کنترل) بود. جامعه ی آماری پژوهش را مردان مبتلا به انزال زودرس مربوط به تمام عمر مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اهواز بودند. در مرحله ی مقدماتی 60 مرد مبتلا به انزال زودرس و 60 مرد سالم برای اعتباریابی پرسش نامه های پژوهش به صورت در دسترس هدفمند انتخاب شدند. سپس روایی و پایایی ابزار پژوهش در این نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. سپس در مرحله ی دوم 39 مرد بر اساس مصاحبه ی بالینی مبتنی بر dsm-tv-tr در خصوص ملاک های انزال زودرس، نمره های بالاتر از 9 در ابزار تشخیصی انزال زودرس و زمان نهفتگی انزال درون واژنی کمتر از 5/1 دقیقه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده، در دو گروه درمانی (درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی) و یک گروه کنترل واگذار شدند. حداقل سطح تحصیلات مردان مبتلا به انزال زودرس و همسران آن ها دیپلم بود و میانگین و انحراف معیار سن، سن همسر و طول مدت ازدواج آن ها به ترتیب 17/30 (33/4)، 92/25 (04/4) و 97/6 (42/5) سال بود. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای زیر استفاده شد. 1- ابزار تشخیصی انزال زودرس ((pedt، 2- شاخص انزال زودرس ((ipe، 3-مقیاس رضایت زناشویی (mss)، 4- پرسش نامه ی کیفیت زندگی ((sqol-m جنسی و 5- زمان سنج. بر اساس یافته های پژوهش نتایج زیر در مورد فرضیه ها و سوال های پژوهش به دست آمد. یافته های مرحله ی پس آزمون 1-درمان شناختی- رفتاری در درمان انزال زودرس موثر است. 2-دارودرمانی در درمان انزال زودرس موثر است. 3- درمان شناختی-رفتاری بر بهبود جنبه های ذهنی انزال (کنترل، رضایت جنسی و پریشانی) موثر است. 4- دارودرمانی بر بهبود جنبه های ذهنی انزال (کنترل، رضایت جنسی و پریشانی) موثر است. 5- درمان شناختی-رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی موثر است. 6- دارودرمانی بر افزایش رضایت زناشویی موثر نیست. یافته های مرحله ی پی گیری 1-تأثیر درمان شناختی-رفتاری در درمان انزال زودرس ماندگار است. 2- تأثیر دارودرمانی در درمان انزال زودرس ماندگار نیست. 3-تأثیر درمان شناختی-رفتاری در درمان انزال زودرس از دارودرمانی ماندگارتر است. 4- تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر بهبود جنبه های ذهنی انزال (کنترل، رضایت جنسی و پریشانی) ماندگار است. 5- تأثیر دارودرمانی بر بهبود جنبه های ذهنی انزال (کنترل، رضایت جنسی و پریشانی) ماندگار نیست. 6- تأثیر درمان شناختی-رفتاری در بهبود جنبه های ذهنی انزال (کنترل، رضایت جنسی و پریشانی) از دارودرمانی ماندگارتر است. 7- تأثیر درمان شناختی-رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی ماندگار است.
شمسعلی سبحانی جو رضا خجسته مهر
چکیده : نام خانوادگی: سبحانی جو نام: شمسعلی عنوان : بررسی اثر مستقیم و غیر مستقیم دیدگاه-فهمیبر کیفیت زناشویی معلمان متاهل شهر اهواز استاد راهنما : دکتر رضا خجسته مهر درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مشاوره گرایش: خانواده دانشکده : علوم تربیتی و روان شناسی تاریخ فارغ التحصیلی: 1390 تعداد صفحه: 130 کلید واژه ها : دیدگاه-فهمی خود، دیدگاه-فهمی همسر، الگوهای ارتباطی، کیفیت زناشویی چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مستقیم و غیر مستقیم دیدگاه-فهمی(از طریق الگوهای ارتباطی) بر کیفیت زناشویی معلمان متاهل شهر اهواز در سال تحصیلی 90-1389 بود. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 332 نفر بودند که از بین معلمان متأهل شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس دیدگاه –فهمی خود (sdpt) ، مقیاس دیدگاه- فهمی همسر (odpt) ، پرسشنامه کیفیت زناشویی (qmi) ،پرسشنامه الگوهای ارتباطی(cpq) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (enrich ) می باشند. از روش الگویابی معادلات ساختاری (sem) و بر اساس نرم افزار amos ویرایش 7 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری دیدگاه-فهمی خود و دیدگاه- فهمی همسر هم به صورت مستقیم وهم به صورت غیر مستقیم از طریق ( الگوی ارتباطی سازنده متقابل) باعث افزایش کیفیت زناشویی می شوند. الگوی ارتباطی سازنده متقابل به صورت مستقیم باعث افزایش کیفیت زناشویی می شود. الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری به صورت مستقیم باعث کاهش کیفیت زناشویی می شود. الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل به صورت مستقیم باعث کاهش کیفیت زناشویی می شود. دیدگاه-فهمی خود و دیدگاه- فهمی همسر به صورت غیر مستقیم از طریق ( الگوی ارتباطی اجتنابی متقابل و الگوی ارتباطی توقع/کناره گیری) باعث کاهش کیفیت زناشویی می شوند. نتایج و مدل ارائه شده توسط پژوهش حاضر به تفصیل مرد بحث قرار گرفته است.
سیما سلطان زاده اهوازی رضا خجسته مهر
پژوهش حاضر به منظور بررسی یک مدل پیشنهادی برای پیشایندها و پیامدهای فداکاری در ازدواج در والدین دانش آموزان مدارس دخترانه ی مقطع راهنمایی شهر اهواز انجام شد . به این منظور 140 زن و 140 مرد از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای اتخاب شدند و پرسشنامه های پژوهش توسط آنها تکمیل گردید. کلیه پرسشنامه-های مورد استفاده شامل: سنجه ادراک رفتارهای فداکارانه ((psm، سنجه انگیزه های فداکاری ((msm، سنجه کیفیت زناشویی (mmq) می باشد . از روش الگو یابی معادلات ساختاری (sem) و بر اساس نرم افزار amos ویرایش 16 برای ارزیابی مدل های پیشنهادی استفاده شد. هم مدل زنان و هم مدل مردان از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بودند . نتایج نشان داد انگیزه های استقبالی فداکاری مردان و زنان بر کیفیت زناشویی آنان اثر مثبت مستقیم ندارد ولی هم در نمونه زنان و هم در نمونه مردان این انگیزه از طریق رفتارهای فداکارانه بر کیفیت زناشویی آنان اثر مثبت غیر مستقیم داشت . همچنین هم در نمونه مردان و هم در نمونه زنان رفتارهای فداکارانه بر کیفیت زناشویی آنان اثر مثبت مستقیم دارد . انگیزه اجتنابی فداکاری در زنان و مردان اثر منفی مستقیمی بر کیفیت زندگی زناشویی آنان داشت ولی فقط در نمونه مردان انگیزه های اجتنابی به طور غیر مستقیم از طریق رفتارهای فداکارانه بر کیفیت زناشویی شان اثر منفی داشت . و در زنان همچین یافته ای بدست نیامد. تایج بدست آمده و مدل های ارائه شده برای زنان و مردان توسط این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفت .
زهرا حسینی غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی و افسردگی بر رضایت زناشویی با میانجی گری شیوه های حل تعارض در زنان کارمند متأهل اداره های دولتی شهرستان ماهشهر انجام گرفت. در این پژوهش نمونه ی مورد مطالعه 255 کارمند زن بودند که بر اساس ملاک های متأهل بودن، تحصیلات حداقل دیپلم و مدت ازدواج 2 سال و بالاتر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (aas)، پرسشنامه ی فرم کوتاه افسردگی بک (bdi-13)، مقیاس شیوه های حل تعارض رحیم (roci-ii) و مقیاس فرم کوتاه رضایت زناشویی(msc) بودند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و بر اساس نرم افزار amos/16 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل فرضی از برازش مناسبی برخوردار است. یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی با شیوه های حل تعارض و سبک دلبستگی با رضایت زناشویی رابطه ی معنی داری مشاهده نشد، و بین افسردگی با شیوه های حل تعارض به صورت منفی، شیوه های حل تعارض با رضایت زناشویی به صورت مثبت و افسردگی با رضایت زناشویی به صورت منفی رابطه ی معنی داری وجود دارد. شیوه های حل تعارض به عنوان واسطه ی بین افسردگی و رضایت زناشویی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان افسردگی و رضایت زناشویی با میانجی گری شیوه های حل تعارض رابطه ی منفی وجود دارد اما میان سبک دلبستگی و رضایت زناشویی با میانجی گری شیوه های حل تعارض رابطه ی معنی داری مشاهده نشده است.
یعقوب سروستانی خالد اصلانی
نام خانوادگی: سروستانی نام: یعقوب عنوان: بررسی رابطه تعارض کار-خانواده و خانواده-کار و خودکارآمدی تعارض کار-خانواده و خانواده-کار با رضایت زناشویی در پرستاران زن متأهل بیمارستان های آموزشی علوم پزشکی جندی شاپور شهر اهواز. استاد راهنما اول: دکتر غلامرضا رجبی استاد مشاور: دکتر رضا خجسته مهر استاد راهنما دوم: دکتر خالد اصلانی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: مشاوره گرایش: خانواده دانشکده: علوم تربیتی و روان شناسی تاریخ فارغ التحصیلی: 26/6/1391 تعداد صفحه: 107 کلید واژه ها: تعارض کار-خانواده و خانواده-کار، خودکارآمدی تعارض کار-خانواده و خانواده-کار، رضایت زناشویی چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعارض کار-خانواده و خانواده-کار و خودکارآمدی تعارض کار-خانواده و خانواده-کار با رضایت زناشویی پرستاران زن متأهل بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال 1391 صورت گرفت. 240 پرستار از بین 8 بیمارستان آموزشی به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس های تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و خودکارآمدی تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی را تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای فوق رضایت بخش بودند. روش پژوهشی رگرسیون چندگانه بود و یافته ها نشان داد که: (1) بین تعارض کار- خانواده و رضایت زناشویی، رابطه منفی وجود دارد، (2) بین تعارض خانواده-کار و رضایت زناشویی، رابطه منفی وجود دارد، (3) بین خودکارآمدی تعارض کار-خانواده و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد، (4) بین خودکارآمدی تعارض خانواده-کار و رضایت زناشویی، رابطه مثبت وجود دارد و (5) تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، و خودکارآمدی تعارض کار-خانواده، خودکارآمدی تعارض خانواده-کار می توانند پیش بینی کنندهای رضایت زناشویی باشند. یعنی، تعارض کار-خانواده و خانواده-کار به صورت منفی و خودکارآمدی تعارض کار-خانواده و خانواده-کار به صورت مثبت پیش بینی کننده رضایت زناشویی هستند.
خلیل موسویان نژاد غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و هوش هیجانی با رضایت و تعارض زناشویی می-باشد. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه معلمان زن متاهل با یک فرزند و بیشتر در مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهر اهواز در سال تحصیلی 91-90 است. در این مطالعه، 250 زن با روش نمونهگیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند، و به مقیاس های رضایت زناشویی (msc)، خصومت آشکار اولری و پورتر ((ops، دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (aas) و هوش هیجانی (eis) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شدند. و برای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss/16 استفاده شد. ویژگی های روانسنجی ابزارهای مورد استفاده مانند آلفای کرونباخ همگی رضایت بخش بودند. نتایج ضریب همبستگی ساده نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا به صورت منفی با رضایت زناشویی رابطه دارند و نه سبک دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی و تعارض زناشویی. هوش هیجانی با رضایت زناشویی به صورت مثبت و با تعارض زناشویی به صورت منفی رابطه دارد. تحلیل های رگرسیون چندگانه نشان دادند که سبک دلبستگی دوسوگرا به صورت منفی و هوش هیجانی به صورت مثبت متغیر ملاک رضایت زناشویی و سبک های دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی به صورت مثبت و هوش هیجانی به صورت منفی متغیر ملاک تعارض زناشویی را در زنان متاهل پیش بینی می کنند.
فاطمه خواجه غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر آزمون یک مدل پیشنهادی برای بررسی خشونت اعمال شده توسط مرد در سه ماهه آخر دوران بارداری و رضایت زناشویی با افسردگی و اضطراب در زنان نخست زا شهر بوشهر می باشد. در این پژوهش فرضیه های مرتبط با تاثیر مستقیم و غیر مستقیم خشونت مرد بر رضایت زناشویی آزمون شدند. نمونه مورد مطالعه 200 نفر بود که از بین زنان بردار شهر بوشهر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش شر کت کنندگان پرسشنامه های رضایت زناشویی، اضطراب بارداری، افسردگی و خشونت را تکمیل کردند.باری ارزیابی مدا از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد.نتایج نشان داد که خشونت بر رضایت زناشویی و افسردگی زنان باردار به صورت مستقیم و غیر مستقیم با میانجی گری افسردگی اثر می گذارد.
رحیم کوچکی رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل پیشنهادی تأثیر دلبستگی اضطرابی و اجتنابی بر کیفیت زناشویی با میانجی گری اِسنادهای ارتباطی شامل اِسناد علّی و مسئولیت و راهبردهای حل تعارض غیر سازنده از قبیل راهبردهای سلطه گرانه و اجتنابی می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 130 نفر مرد و 120 نفر زن بودند که از بین والدین دانش آموزان دبیرستانی شهر همدان با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس سبک های دلبستگی- فرم کوتاه (ecr-s)، پرسشنامه کیفیت زناشویی(mmq)، پرسشنامه راهبردهای حل تعارض (roci-2) و پرسشنامه اِسنادهای ارتباطی (ram) می باشند. تحلیل داده ها از طریق الگویابی معادلات ساختاری (sem) و اثرات غیر مستقیم از طریق آزمون بوت استراپ و با استفاده از نرم افزار amos/18 انجام شد. مدل های ارزیابی شده در دو نمونه ی زنان و مردان از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بودند. نتایج الگوهای معادلات ساختاری در دو نمونه ی زنان و مردان نشان داد که سبک های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی به صورت مستقیم بر کیفیت زناشویی تأثیر نداشته و تأثیر آن ها از طریق اِسنادهای علّی و مسئولیت و راهبردهای حل تعارض سلطه گرانه و اجتنابی می باشد. نتایج به دست آمده، مدل های ارائه شده و مضامین آموزشی و درمانی حاصل از این پژوهش به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
لیدا حیات بخش غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مستقیم و غیر مستقیم مهارت های هیجانی بر سازگاری و رضایت زناشویی با میانجی گری صمیمیت در مردان متأهل طلا فروش شهر همدان می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 200 مرد متأهل بودند که از بین مردان متأهل طلا فروش شهر همدان با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس مهارت های هیجانی، صمیمیت، سازگاری زناشویی و فرم کوتاه مقیاس رضایت زناشویی می باشند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده نرم افزار 16/ amos انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای از روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل (1982) و بوت استراپ نرم افزار 16/ amos استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که مدل فرضی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج تحلیل نشان داد که مهارت های هیجانی بر سازگاری و رضایت زناشویی مردان به طور مستقیم و غیرمستقیم اثر می گذارد.
خدیجه شیرالی نیا رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری پیشرفته و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش نشانه های افسردگی، تنظیم هیجانی و صمیمیت ارتباطی زوجین آشفته مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهراهواز بود. بدین منظور 45 زوج از زوجهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (گروه زوج درمانی شناختی- رفتاری پیشرفته، گروه زوج درمانی متمرکز بر هیجان و گروه کنترل) با حجم مساوی (15 زوج) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی افسردگی بک bdi))، پرسشنامه ی مشکلات در تنظیم هیجانی ders)) و پرسشنامه ی صمیمیت ارتباطی (pair) استفاده شد. تحلیل واریانس چند متغیری روی داده ها نشان داد بین زوجهای گروههای آزمایش و گروه کنترل در متغیرهای افسردگی، تنظیم هیجانی و صمیمیت ارتباطی تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری پیشرفته و زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر کاهش نشانه های افسردگی، بهبود تنظیم هیجانی و افزایش صمیمیت ارتباطی زوجین تأیید شد. همچنین نتایج نشان داد که دو رویکرد زوج درمانی بر کاهش نشانه های افسردگی، تنظیم هیجانی و صمیمیت ارتباطی زوجین هم در پس آزمون و هم در مرحله ی پیگیری اثر تقریباً یکسانی داشتند.
مهدی ایمانی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر در کاهش آشفتگی زناشویی و علائم اختلال اضطراب فراگیر زنان شهرستان ماهشهر بود. شش نفر از زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و همسران شان که آشفتگی زناشویی داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. پروتکل درمانی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر و رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در سه مرحله خط پایه، مداخله ی 16 جلسه ای و پی گیری 3 ماهه اجرا گردید و آزمودنی ها به پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (pswq)، نسخه چهارم پرسش نامه اختلال اضطراب فراگیر (gadq-?v)، مقیاس سازگاری زوجی (das)، پرسش نامه پذیرش و عمل (aaq) و مقیاس دشواری ها در تنظیم هیجان (ders) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (rci) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان بر هدف های درمان تاثیر دارند. رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش، نسبت به زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر، در متغیرهای نگرانی، اضطراب، تنظیم هیجانی و پذیرش کارایی بیشتری داشت و در متغییر سازگاری زناشویی زوج درمانی رفتاری یکپارچه نگر کارایی بیشتری نسبت به رفتار درمانی مبتنی بر پذیرش نشان داد.
سیده لیلا موسوی غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین تعارض های زناشویی و شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادران و خودتنظیمی با ناسازگاری در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان اندیمشک انجام گرفت. جامعه ی آماری این مطالعه کلیه دانش آموزان پایه اول متوسطه و مادران آن ها بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدهد. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه های تعارض های زناشویی ثنایی و براتی (mcq)، شیوه های فرزندپروری بامریند (psq)، فرم کوتاه خودتنظیمی نوجوانا (asri) و سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (aiss) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی (spss-16) انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادر و خودتنظیمی با ناسازگاری فرزندان رابطه ی معنی داری وجود دارد. اما بین متغیر تعارض های زناشویی مادر و ناسازگاری فرزند همبستگی دیده نشد. همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که متغیرهای شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادر و خودتنظیمی فرزندان پیش بینی کننده معنی دار ناسازگاری در فرزندان هستند و نه متغیرهای تعارض های زناشویی مادران و مولفه های آن.
فاطمه ملک محمدی عباس امان الهی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین خودـانتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و تنهایی با میانجی گری خودـخاموشی در بین دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران اهواز می باشد. 272 دانشجو از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خود-انتقادی (fscrs)، جهت گیری مذهبی درونی، پرسشنامه خودـخاموشی (stss)، پرسشنامه افسردگی (bdi-13) و پرسشنامه احساس تنهایی (ucla) بودند، و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خود-انتقادی با خود-خاموشی، خودخاموشی با افسردگی و خود-انتقادی با افسردگی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. اما بین متغیرهای جهت گیری مذهبی با خود-خاموشی، خود-خاموشی با احساس تنهایی، خود-انتقادی با احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با احساس تنهایی رابطه ای مشاهده نشد.
مرضیه یوسفی مقدم غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر آزمایش مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های مقابله ای مردان مبتلا به مواد افیونی در شهرستان تربت حیدریه می باشد. 199 زوج (398 نفر) مراجعه کننده به مراکز دولتی و خصوصی ترک اعتیاد به صورت نمونه گیری هدفمند-در دسترس انتخاب شدند. و پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه (ysq)، سبک های مقابله ای (ciss)، رضایت زناشویی و افسردگی (bdi-13) را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که مدل فرضی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. ضرایب مسیر استاندارد بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه با سبک مقابله ای هیجان-مدار شوهران، بین طرحواره های ناسازگار اولیه شوهران با رضایت زناشویی همسران، بین طرحواره های ناسازگار اولیه شوهران با افسردگی همسران، بین سبک مقابله ای اجتناب-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران، بین سبک مقابله ای هیجان-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران رابطه معنادار نشان داد. اما بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه با سبک مقابله ای اجتناب-مدار شوهران، بین سبک مقابله ای هیجان-مدار شوهران با افسردگی همسران و بین سبک مقابله ای اجتناب-مدار شوهران با افسردگی همسران رابطه ای مشاهده نشد.
اصغر جمالی غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین سبک دلبستگی ایمن، تمایز یافتگی (موقعیت من) و رضایت زناشویی با واسطه گری خوش بینی در بین والدین دانش آموزان پایه اول متوسطه شهرستان داراب، در سال تحصیلی 92-91 اجرا شد. 314 والد به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک دلبستگی ایمن، تمایز یافتگی موقعیت من، خوش بینی زوج ها و رضایت زناشویی را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیری سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی برای بررسی دو مدل طراحی شده انجام شد. یافته ها در مورد مدل فرضی اول نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و خوش بینی، بین خوش بینی و رضایت زناشویی، بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی رابطه ی مثبت وجود دارد و خوش بینی میانجی بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی است. همچنین یافته های مدل فرضی دوم نشان داد که بین موقعیت من و خوش-بینی، بین خوش بینی و رضایت زناشویی و بین موقعیت من و رضایت زناشویی رابطه ی مثبت وجود دارد، همچنین خوش بینی میانجی بین موقعیت من و رضایت زناشویی است. این یافته ها از این باور حمایت می کند که روابط اولیه ی افراد در محیط خانواده به شکل گیری سبک دلبستگی خاص و سطوح بالا یا پایین تمایزیافتگی منجر می گردد و این تجارب اولیه بر روابط بین فردی زوج ها در بزرگسالی تأثیر مستقیم می گذارد. همچنین خوش بینی نقش واسطه ای بین سبک دلبستگی ایمن و موقعیت من با رضایت زناشویی محسوب می شود.
معصومه جامعی خالد اصلانی
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر کیفیت روابط زناشویی و همدلی در بین زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان بوده است. حجم نمونه 16 زوج داوطلب بودند که به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش در ده جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته دو جلسه) تحت مداخله ایماگوتراپی قرار گرفتند. هر دو گروه یکبار پیش از انجام مداخله، یک بار بلافاصله بعد از اتمام مداخله آزمایش و یک ماه پس از انجام مداخلات پرسشنامه های همدلی باتسون و کیفیت روابط زناشویی(mmq) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی از جمله تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش ایماگوتراپی در بهبود نمره کل کیفیت روابط زناشویی و همه ی مولفه های آن (خشنودی در ارتباط (رضایت زناشویی)، میزان سپری کردن زمان زوج ها با یکدیگر، احتمال جدایی و فراوانی اختلاف) به جز مدیریت تعارض موثر بوده است و همچنین آموزش فنون ایماگوتراپی باعث افزایش میزان همدلی در آزمودنی های گروه آزمایش شد.
سارا شریفی غلامرضا رجبی
این پژوهش با هدف آزمایش مدل سبک دلبستگی (ایمن و ناایمن-اجتنابی) و افسردگی با میانجی گری خوش بینی در میان زوج های مناطق شش گانه شهرداری شهر کرمانشاه انجام گرفته است. جمعاً 255 زوج از میان زوج های 3 منطقه شهرداری شهر کرمانشاه با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه سبک دلبستگی سیمپسون، پرسشنامه خوش بینی زوج ها و پرسشنامه افسردگی بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که ضریب مسیر بین سبک دلبستگی ایمن و افسردگی در زنان به صورت منفی معنادار است و در مردان این مسیر معنادار نبود. و ضریب مسیر بین سبک دلبستگی ناایمن-اجتنابی و افسردگی در زنان به صورت مثبت معنادار بود اما در مردان این مسیر معنادار نبود. ضرایب مسیر بین سبک دلبستگی ایمن و خوش بینی در زنان و مردان به صورت مثبت، بین سبک دلبستگی ناایمن-اجتنابی وخوش بینی در زنان و مردان به صورت منفی و بین خوش بینی و افسردگی در زنان و مردان به صورت منفی معنادار بودند. به علاوه، ضرایب غیرمستقیم بین سبک دلبستگی ایمن و افسردگی با میانجی گری خوش بینی در بین زنان و مردان به صورت منفی و بین سبک دلبستگی ناایمن-اجتنابی و افسردگی با میانجی گری خوش بینی در زنان و مردان به صورت مثبت معنادار بودند
اسماعیل زهره ای عباس امان الهی
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی (اضطرابی و اجتنابی) و اسناد های ارتباطی (اسناد علّی و اسناد مسئولیت) با خشونت علیه ی زنان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه ی زنان خشوت دیده ی مراجعه کننده به اورژانس اجتماعی شهر شیراز در سال 1392 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 130 زن انتخاب شدند و مقیاس های تجدید نظر شده تجارب در روابط نزدیک (ecr-r)، سنجه ی اسنادهای ارتباطی (ram) و پرسشنامه ی خشونت نسبت به زنان (vtwi) را به صورت انفرادی تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل گردید. تحلیل ها نشان داد که بین هر یک از متغیرهای پیش بین دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی، اسناد علّی و اسناد مسئولیت با خشونت دیدگی زنان رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتیجه ی تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای پیش بین دلبستگی اضطرابی، دلبستگی اجتنابی، اسناد علّی و اسناد مسئولیت 64 درصد واریانس متغیر خشونت علیه ی زنان را تبیین می کنند.
هاجر باصولی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرضی رابطه ی بین تجربه معنوی روزانه، رضایت زناشویی و افسردگی با میانجی گری تمایز خود(گسلش عاطفی و واکنش پذیری هیجانی) در بین زنان بدسرپرست شهر برازجان می باشد. 182نفر از زنان بد سرپرست این شهر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجربه معنوی روزانه (dse))، تمایز خود، رضایت زناشویی و پرسشنامه افسردگی (bdi-13) بودند و ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. نتایج ضرایب مسیر مدل نهایی نشان داد که بین تجربه معنوی روزانه و گسلش عاطفی، بین تجربه معنوی روزانه و واکنشپذیری هیجانی، بین تجربه معنوی روزانه و میزان افسردگی و بین گسلش عاطفی و رضایت زناشویی رابطه منفی معنادار و بین تجربه معنوی روزانه و رضایت زناشویی و بین گسلش عاطفی و افسردگی رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد. در صورتی که بین واکنشپذیری هیجانی و افسردگی رابطهای مشاهده نشد. همچنین گسلش عاطفی میانجی بین تجربه معنوی روزانه و رضایت زناشویی است ولی میانجی واکنشپذیری هیجانی بین تجربه معنوی روزانه و افسردگی معنادار نیست.
علی ولی عباس امان الهی
چکیده: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی بر دلزدگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان پاوه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان پاوه در مهر ماه 1392بود. نمونه تحقیق شامل 16 زوج بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل 1) مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز و 2) مقیاس بهزیستی روان شناختی بود. طرح تحقیق شامل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. همه آزمودنی ها به دو مقیاس پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش مداخله درمانی (آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی) را دریافت کردند. بعد از این مرحله هر دو گروه دوباره به مقیاس ها پاسخ دادند. پس از گذشت یک ماه پیگیری برای گروه آزمایش اجرا گردید.داده های حاصل از این پژوهش به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی موجب کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. پیگیری با فاصله یک ماهه ماندگاری اثر آموزش مبتنی بر کیفیت زندگی بر دلزدگی زناشویی و بهزیستی روان شناختی را نشان داد.
ذبیح اله عباس پور رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری خانواده-محور و درمان راه¬حل-محور بر کاهش افکار خودکشی¬گرایانه و علائم افسردگی و افزایش پیوستگی و انطباق¬پذیری خانوادگی افراد اقدام کننده به خودکشی در بیمارستان رازی شهرستان اهواز بود. شش مرد اقدام¬کننده به خودکشی با روش نمونه¬گیری هدفمند انتخاب شدند. دراینپژوهشازطرحآزمایشی تکموردیازنوع خطپایه چندگانه استفادهشد. درمان شناختی رفتاری خانواده-محور و درمان راه¬حل-محور در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و آزمودنی¬ها به پرسشنامه افسردگی بک (bdi-13)، مقیاس افکار خودکشی¬گرایان (sis) و مقیاس ارزیابی انطباق¬پذیری و پیوستگی خانواده faces-2)) پاسخ دادند. داده¬ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (rci) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری خانواده-محور در کاهش افکار خودکشی¬گرایانه و علائم افسردگی و افزایش پیوستگی اثر معناداری داشت و درمان راه¬حل-محور فقط در کاهش افکار خودکشی¬گرایی معنادار بود.
عنایت الله میری خالد اصلانی
این پژوهش با هدف تعیین میزان رابطه حمایت اجتماعی و دینداری با بهزیستی روانشناختی در سالمندان شهرستان بهبهان در سال 1392 انجام شده که جامعه آماری آن 10387 نفر، نمونه مورد بررسی 220 نفر و به شیوه گلوله برفی انتخاب شد و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. برای جمع¬آوری داده¬ها از پرسشنامه¬های بهزیستی روانشناختی (ریف،1989)، حمایت اجتماعی (شربورن و استووات،1991) و دینداری (گلاک و استارک،1965) استفاده شد. یافته¬های تحقیق نشان داد که؛ بین حمایت اجتماعی و دینداری با بهزیستی روانشناختی سالمندان رابطه مثبت معنی-داری وجود دارد. بین مولفه¬های حمایت ملموس، مهربانی، تعامل اجتماعی مثبت، با بهزیستی روانشناختی سالمندان رابطه مثبت معنی¬داری وجود دارد. بین مولفه¬های حمایت هیجانی و اطلاع¬رسانی با بهزیستی روانشناختی سالمندان ارتباطی مشاهده نشد. بین مولفه¬های اعتقادی، مناسکی، تجربی و پیامدی با بهزیستی روانشناختی سالمندان رابطه مثبت معنی¬داری وجود دارد. همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه گام¬به¬گام نشان داد که تعامل اجتماعی مثبت، مهربانی، حمایت ملموس و اطلاع رسانی بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کنند.
مسعود شهبازی غلامرضا رجبی
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مسأله گشایی و مهارت های ارتباطی بر تمایز یافتگی خود، ابراز وجود، راهبردهای مسأله گشایی و مولفه های مهارت های ارتباطی در زوج های مراجعه کننده برای عقد دائم به دفاتر ثبت ازدواج شهرستان مسجد سلیمان انجام گرفت. در این پژوهش 8 زوج ( جمعاً 16 زن و مرد ) با روش نمونه گیری داوطلب – هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. طرح تحقیق از نوع طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چند گانه بوده است. صورت جلسه های آموزشی راهبردهای مسأله گشایی و مهارت های ارتباطی در 10 جلسه به زوج ها آموزش داده شد و زوج ها به پرسش نامه راهبردهای مسأله گشایی، مهارت های ارتباطی، تمایز یافتگی و ابراز وجود در سه مرحله خط پایه، آموزش و پی گیری دو ماهه پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (rci) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش راهبردهای مساله گشایی باعث افزایش کلی تمایزیافتگی خود با %61/26، ابراز وجود با 48/30 و مهارت های مساله گشایی با 72/30 در مرحله بعد از آموزش در زوج ها شده است، که این درصدها در مرحله پی گیری تا حدودی کاهش یافته است. همچنین شاخص های تغییر پایا هر یک از چهار زوج در این آموزش نشان از تاثیر راهبردهای مساله گشایی بر متغیرهای وابسته است.یافته های مربوط به آموزش مهارت های ارتباطی نشان می دهند که این نوع آموزش باعث افزایش کلی متغیرهای تمایز یافتگی خود با %43/26، ابراز وجود با %75/32 و ارتباط سازنده متقابل با %14/29 و کاهش مولفه ارتباط اجتنابی متقابل با %46/28 در مرحله بعد از آموزش در چهار زوج شده است. شاخص های تغییر پایا هم حاکی از معنادار بودن تغییر و افزایش ایجاد شده در متغیرهای وابسته هستند اما این نوع آموزش در کاهش مولفه ارتباط توقع کناره گیر از مهارت های ارتباطی موثر نمی باشد (%92/24).
شهلا شمعونی اهوازی غلامرضا رجبی
هدف این پژوهش تاثیر درمان شناختی- رفتاری گروهی بر کاهش نشانه های افسردگی و افزایش سلامت عمومی در دانش آموزان دختر نوجوان 13 تا 15 ساله مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه 2 شهر اهواز در سال93- 1392 بود. بدین ترتیب از میان این دانش آموزان 20 نفر براساس نقطه برش 22 در پرسشنامه افسردگی کودکان (cdi، رجبی، 1386)، و مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی (dsm-5) انتخاب و از این تعداد 10 نفر به صورت تصادفی به گروه آزمایش و 10 نفر به صورت تصادفی به گروه کنترل واگذار شدند. گروه آزمایش 12 جلسه و هر هفته 2 جلسه، 90 دقیقه ای تحت آموزش درمان شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفت و برای گروه کنترل فقط یک جلسه در خصوص آشنایی و ارائه بعضی از مسائل دوره نوجوانی و پرسش و پاسخ اجرا شد. برای اندازه گیری افسردگی از پرسشنامه افسردگی کودکان و نوجوانان (cdi-27) و برای اندازه گیری سلامت عمومی از پرسشنامه سلامت عمومی(11-ghq، رجبی و هاشمی شیخ شبانی، 2009) استفاده گردید. یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری (کنترل پیش آزمون) نشان داد که درمان شناختی- رفتاری گروهی باعث کاهش افسردگی در مرحله پس آزمون شده است و این کاهش را می توان هنوز در مرحله پی گیری مشاهده کرد (001/0 >p). یافته دیگر نشان داد که درمان شناختی- رفتاری گروهی منجر به افزایش سلامت عمومی در مرحله پس آزمون شده است و این افزایش را می توان هنوز در مرحله پی گیری مشاهده کرد (001/0 >p). بنابراین می توان بیان کرد که درمان شناختی- رفتاری یک روش درمان موثر در کاهش نشانه های افسردگی و افزایش سلامت عمومی دانش آموزان دختر است.
نرگس پاپی غلامرضا رجبی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ذهن¬آگاهی و رضایت زناشویی با میانجی¬گری سبک های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی در افراد متأهل (زن و مرد) شهرستان اندیمشک انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه کلیه زنان و مردان متأهل شهرستان اندیمشک بود که از این جامعه 266 نفر (158 زن و 108 مرد) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر (ffmq)، فرم کوتاه تجارب در رابطه نزدیک وی (ecr-s) و مقیاس رضایت زناشویی رجبی بودند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش پیشنهادی بارون و کنی و با استفاده از نرم افزار spss-16 انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین متغیرهای ذهن آگاهی و رضایت زناشویی رابطه مثبت وجود دارد. بین متغیرهای ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی و نیز بین متغیرهای سبک های دلبستگی اضطرابی و اجتنابی و رضایت زناشویی رابطه منفی وجود دارد ولی بین ذهن آگاهی و رضایت زناشویی با میانجی گری سبک های دلبستگی اجتنابی و اضطرابی رابطه معنادار یافت نشد. با توجه به یافته های پژوهش و ارتباط مستقیم ذهن آگاهی با متغیرهای مورد مطالعه، می توان نتیجه گرفت برگزاری کارگاه های آموزش مهارت های ذهن¬آگاهی و کسب ذهن¬آگاهی، به افزایش رضایت زناشویی و بهبود روابط عاطفی می انجامد.
زهرا آذین فرد غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین خودـانتقادی، کمال گرایی و خودـخاموشی با افسردگی در میان زنان متاهل پرستار شهرستان دزفول بود. 200 پرستار به روش نمونه گیری در دسترس بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. و پرسشنامه خود-انتقادی (fscrs)، مقیاس کمال گرایی اهواز (aps)، پرسشنامه خودـخاموشی (stss) و پرسشنامه افسردگی بک (bdi-13) را تکمیل کردند، و تجزیه و تحلیل با استفاده از رگرسیون چند متغیری (به روش همزمان) و با استفاده از نرم افزار spss-16 انجام گرفت. ضرایب همبستگی ساده نشان داد که بین متغیرهای خود-انتقادی با افسردگی، کمال گرایی با افسردگی و خودخاموشی با افسردگی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیری نیز معلوم کرد متغیرهای پیش بین خودانتقادی، کمال گرایی و خودخاموشی پیش بین های معنادار افسردگی هستند. به طور کلی می توان بیان کرد که در میان افراد درگیر رابطه ی نزدیک مانند دیگر افراد، خود- انتقادی به عنوان یک ویژگی شخصیتی آسیب پذیر در برابر افسردگی با خودـخاموشی و کمال گرایی در ارتباط است.
سمیه خیری غلامرضا رجبی
این پژوهش با هدف بررسی مدل فرضی رابطه ی بین دلبستگی ناایمن، رضایت جنسی و عملکرد جنسی با میانجی گری خودکارآمدی کنش وری جنسی در زنان متاهل شهر شیراز انجام گرفته است. 160 زن با روش نمونه گیری هدفمند-در دسترس انتخاب شدند و مقیاس دلبستگی کولینز و رید (raas)، مقیاس رضایت جنسی هادسون و همکاران (iss)، تجارب جنسی آریزونا (asex) و مقیاس خودکارآمدی کنش وری زنان (رجبی و همکاران) را تکمیل کردند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار amos انجام گرفت. تحلیل مدل فرضی نشان داد که سه مسیر از مدل معنادار نبودند و ضرایب مسیر بین سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) با خودکارآمدی جنسی و خودکارآمدی جنسی با عملکرد جنسی به صورت منفی معنادارند. ضرایب مسیر بین سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی با عملکرد جنسی و خودکارآمدی جنسی با رضایت جنسی به صورت مثبت معنادارند.
زهره کسایی نجفی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش والدین کودکان بیش فعال/کمبود توجه 6 تا 12 ساله با رویکرد شناختی-رفتاری بر کاهش علائم بیش فعالی/کمبود توجه بود. طرح این تحقیق آزمایشی گسترش یافته از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری (یک و دو ماهه) با گروه کنترل بود. در این مطالعه، 30 کودک 6 تا 12 ساله با مشکلات پر تحرکی و کمبود توجه از مدارس پیش دبستانی و دبستان های شهر اهواز و همچنین در یک فراخوان عمومی به مرکز مشاوره روان آسا مراجعه کرده بودند و با استفاده از یک مصاحبه بالینی ساختار یافته به روش هدفمند-در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15نفر) و گروه کنترل (15نفر) واگذار شدند. والدینِ کودکان گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش شناختی-رفتاری گروهی بر اساس بسته آموزشی بارکلی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه بیش فعالی/ کمبود توجه کانرز (فرم والدین) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس یک راهه) انجام شد. یافته ها نشان دادند که میانگین های نمره های پر تحرکی و بیش فعالی کودکان مبتلا به adhd با استفاده از تحلیل کوواریانس (کنترل، پیش آزمون) کاهش یافته است. همچنین میانگین نمره های کمبود توجه گروه کودکان مبتلا به adhd پس از مداخله آموزشی کاهش یافته است. ضمناً در طول پی گیری یک و دو ماهه، مداخله آموزشی اثر پا بر جای خود را هنوز نشان می دهد.
شهلا مولوی غلامرضا رجبی
این پژوهش با هدف بررسی درمان های شناختی – رفتاری و ارتباط بین فردی در کاهش میزان افسردگی پس از زایمان، افزایش رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی در سه زن مراجعه کننده به یکی از دفاتر مامایی در شهر اهواز انجام گرفت. سه زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان همراه با همسران شان با روش نمونه گیری هدفمند- در دسترس از طریق سخنرانی در مراکز بهداشتی و فراخوانی شهر اهواز به طریق مصاحبه تشخیصی بالینی و پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. طرح این پژوهش طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه، چندگانه ناهمزمان بود. تحلیل داده ها با استفاده از ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (rci) و درصد بهبودی انجام شد. در این پژوهش، دو زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان در درمان شناختی- رفتاری و یک زن مبتلا به افسردگی پس از زایمان در درمان ارتباط بین فردی در مراحل خط پایه، درمان و پیگیری یک ماهه شرکت نمودند و پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک (bdi-13)، مقیاس های رضایت زناشویی و حمایت اجنماعی درک شده را تکمیل کردند. یافته ها نشان دادند که در درمان شناختی- رفتاری میزان بهبودی نسبی زن اول در افسردگی 17/24 درصد و در زن دوم 92/20 درصد؛ میزان افزایش در رضایت زناشویی در زن اول 74/34 درصد و در زن دوم 20/30 درصد و میزان افزایش حمایت اجتماعی درک شده در زن اول 13/31 درصد و در زن دوم 25/15 درصد است. هم چنین درمان ارتباط بین فردی نیز توانسته است افسردگی زن سوم را کاهش، رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی او را افزایش دهد. در نتیجه بر اساس یافته ها می توان بیان کرد که هر دو درمان در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان در کاهش افسردگی، افزایش رضایت زناشویی و حمایت اجتماعی موثر هستند.
راضیه مصطفویان غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین شفقت خود و رضایت زناشویی با میانجی گری وظیفه شناسی در بین کارمندان متاهل دانشگاه شهید چمران اهواز بود. 200 کارمند دانشگاه شهید چمران از طریق روش نمونه گیری داوطلب انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده پرسشنامه شفقت- خود، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نئو (neo-ffi) و مقیاس رضایت زناشویی بودند. ارزیابی مدل فرضی با استفاده از روش تحلیل مسیر و از نرم افزار amos/16 انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین متغیرهای شفقت-خود با وظیفه شناسی و وظیفه شناسی با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. اما بین شفقت-خود و رضایت زناشویی رابطه ای دیده نشد. همچنین یافته ها نشان داد که وظیفه شناسی میانجی رابطه بین شفقت خود و رضایت زناشویی است.
مونا عبدالحسین زرعی عباس امان الهی
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین بهزیستی معنوی و دعا با درد، افسردگی و کیفیت زندگی افراد ضایعه نخاعی جانباز و عادی بود. نمونه ی پژوهش، شامل 92 نفر (28 زن، 64 مرد) بودند که به شیوه ی نمونه-گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی بهزیستی معنوی دهشیری، پرسشنامه ی دعای پولاما و پندلتون، مقیاس درد جنسن و کارولی، پرسشنامه افسردگی بک sf-13 و پرسشنامه ی کیفیت زندگی sf-36استفاده شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری انجام شد. نتایج پژوهش نشان دادند که بین بهزیستی معنوی با درد و کیفیت زندگی ارتباط معنی داری وجود ندارد و بین بهزیستی معنوی و افسردگی رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد و بین دعا با درد و کیفیت زندگی ارتباط معنی داری وجود ندارد و بین دعا و افسردگی رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این بود که بین بهزیستی معنوی و دعا با افسردگی رابطه ی چندگانه وجود دارد.
ژیلا امیری اصل غلامرضا رجبی
این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی مقیاس نگرش ها و انتظارات نسبت به ازدواج بر روی کلیه دانش جویان مجرد دانشگاه شهید چمران صورت گرفت. 221 دانش جو از میان 6 دانشکده دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و مقیاس نگرش ها و انتظارات نسبت به ازدواج را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی 21- spss تحلیل شدند. تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مولفه های اصلی (چرخش واریماکس) دو عامل قصد و نگرش های کلی نسبت به ازدواج با 24/29 درصد واریانس و جنبه هایی از ازدواج با 20/11 درصد واریانس را شناسایی کرد. ضرایب آلفای کرونباخ کل مقیاس 91/0، دو عامل های اول و دوم به ترتیب 87/0 و 92/0 و ضریب روایی این مقیاس با مقیاس باورهای محدود کننده انتخاب همسر 15/0 (025/0) به دست آمدند که بیانگر پایایی و رضایت بخش و معتبر بودن این ابزار است.
خدیجه گشتیل غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین متغیرهای نشخوار فکری و نگرانی به عنوان میانجی بین شفقت-خود و افسردگی در میان پرستاران زن متأهل شهر اهواز بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه پرستاران زن متأهل بیمارستان های شهر اهواز بود. 193 پرستار به شیوه نمونه گیری نسبتی طبقه ای بر اساس ملاک های ورود و خروج پژوهش از بیمارستان های امام خمینی (ره)، گلستان، شفا، آریا و مهر شهر اهواز انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم (bdi-ii)، مقیاس پاسخ های نشخواری (rrs)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (pswq) و پرسشنامه فرم کوتاه شفقت-خود بودند. تجزیه و تحلیل از طریق ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون سلسله مراتبی همزمان به روش بارون و کنی (1986) و با استفاده از نرم افزار 21spss- انجام گرفت. ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین متغیر شفقت-خود با متغیرهای افسردگی، نشخوار فکری و نگرانی همبستگی منفی معنادار و بین متغیرهای نگرانی و نشخوار فکری با افسردگی همبستگی مثبت معنادار وجود دارد (01/0p<). همچنین تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی به روش بارون و کنی (1986) و آزمون سوبل نشان دادند که نگرانی و نشخوار فکری میانجی های بین شفقت-خود و افسردگی هستند. به طور کلی می توان بیان کرد که هر چه اعضای خانواده و همچنین افراد جامعه، حس شفقت و مهربانی بیشتری نسبت به خود و دیگران داشته باشند به همان میزان ویژگی های آسیب زایی چون افسردگی، نگرانی و نشخوار فکری کاهش خواهد یافت.
قدرت اله عباسی غلامرضا رجبی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش قبل از ازدواج به شیوه برنامه آموزش ارتباط و برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی بر کاهش انتظارت زناشویی ایده آلگرایانه و باورهای ارتباطی ناکارآمد دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر اهواز بود. 57 دانشجوی داوطلب انتخاب و به صورت تصادفی ساده یکی به گروه برنامه آموزش ارتباط، یکی به گروه برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی و یکی به گروه کنترل واگذار شدند. شرکت کننده ها، خرده مقیاس انتظارت زناشویی ایده آل گرایانه و پرسش نامه باورهای ارتباطی را در سه نوبت (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) تکمیل کردند. نتایج نشان داد که برنامه آموزش ارتباط و برنامه آگاهی و انتخاب بین فردی در کاهش انتظارت زناشویی ایده آل گرایانه و مولفه های باورهای ارتباطی ناکارآمد دانشجویان مجرد موثر است و این دو برنامه توانسته اند به یک اندازه در کاهش انتظارات زناشویی و مولفه های باورهای ارتباطی دانشجویان مجرد موثر باشند
امین کرایی رضا خجسته مهر
هدف پژوهش حاضر، پیشنهاد مدلی از پیشایندها و پیامدهای مهم گذشت در جهت شناخت بهتر و کامل تر مفهوم گذشت می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 245 نفر مرد و 247 نفر زن بودند که از بین والدین دانش آموزان دبیرستانی شهر اهواز با روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس گذشت صفت (tfs)، مقیاس اسناد ارتباطی (ram)، شاخص کیفیت ازدواج (qmi)، مقیاس صفات همدلی باتسون (bea)، خرده مقیاس نگرش مذهبی پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ enrich))، پرسشنامه سلامت عمومی (ghq) و خرده مقیاس خشم فهرست تجدید نظر شده ی علائم روانی r-90scl می باشند. از روش الگویابی معادلات ساختاری (sem) و بر اساس نرم افزار amos ویرایش 7 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری کیفیت مثبت زناشویی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق اسنادهای علی و مسئولیت پذیری باعث افزایش گذشت می شود. اسنادهای علی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق اسنادهای مسئولیت و همدلی موجب ارتقای گذشت می شود. اسنادهای مسئولیت نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم به واسطه ی همدلی باعث افزایش گذشت می شود. همدلی نیز به صورت مستقیم باعث افزایش گذشت می شود. نگرش های مذهبی نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق اسنادهای مسئولیت باعث ارتقای گذشت می شود. گذشت نیز باعث افزایش سلامت روانی و کاهش پرخاشگری در میان همسران می شود. مضامین درمانی و آموزشی نتایج و مدل ارائه شده توسط پژوهش حاضر به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
حسین رنجبر اقدم یعقوب فتحی پور
شناخت عوامل موثر در رشدونمو کرم سیب cydia pomonella (linnaeus) و به کارگیری این عوامل در مدل های پیش آگاهی، امکان تعیین مناسب ترین زمان اعمال روشهای کنترل و افزایش موفقیت در برنامه های مدیریت آن را فراهم می کند. در این پژوهش نرخ رشدونمو و پارامترهای دموگرافیک کرم سیب در دماهای 10، 14، 20، 25، 27، 30، 33 و 35 درجه سلسیوس بررسی شد. یافته های حاصل وجود رابطه ای غیرخطی بین دما و نرخ رشدونمو را نشان داد. به منظور توصیف روند رشدونمو در دماهای مختلف، تعیین آستانه های پایین و بالای دما و دمای بهینه رشدونمو، 18 مدل غیرخطی ارزیابی شدند. در کنار مدل های غیرخطی، دو مدل خطی نیز برای تعیین نیاز گرمایی مراحل مختلف رشدی کرم سیب و برآورد آستانه پایین دما استفاده شدند. از بین مدل های غیرخطی، مدل پلی نومیال بیشترین برازش را روی مقادیر مشاهده شده نرخ رشدونمو داشت. این مدل ضمن شبیه سازی نزدیک به واقعیت رشدونمو کرم سیب در گستره دمایی 14 تا 33 درجه سلسیوس، دمای بهینه رشدونمو مراحل مختلف نابالغ کرم سیب را از 29/76 تا 30/60 درجه سلسیوس برآورد کرد. آستانه پایین دما برای رشدونمو کرم سیب با استفاده از مدل بریر-1، از 8/68تا 9/64 درجه سلسیوس برای مراحل مختلف رشدی کرم سیب برآورد شد. آستانه بالای دما نیز برای رشدونمو مراحل مختلف نابالغ کرم سیب با استفاده از مدل بریر-2 از 33/39 تا 34/44درجه سلسیوس تخمین زده شد. در بین مدل های خطی مورد بررسی، مدل خطی ایکموتو وتاکائی توانست آستانه پایین دما و نیاز دمایی مراحل مختلف نابالغ کرم سیب را با دقت بیشتری برآورد نماید. بر اساس این مدل نیاز گرمایی مراحل زیستی تخم، لارو، شفیره و کل دوره نابالغ کرم سیب به ترتیب 79/80، 312/60، 232/03 و 615/32 روز-درجه برآورد شد. نرخ بقاء سنی کرم سیب در دماهای مورد مطالعه متفاوت بود. پارامترهای دموگرافیک کرم سیب نیز در دماهای 20، 25، 27 و 30 درجه سلسیوس اختلاف معنی داری داشتند. بیشترین مقدار نرخ خالص تولیدمثل (r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) به ترتیب 18/28 (نتاج ماده/ماده)، 0/08 (نتاج ماده/ماده/روز) و 1/08در دمای 27 درجه سلسیوس بود. کوتاهترین میانگین طول نسل (t)، 50/33 روز بود که در دمای 30 درجه سلسیوس و کمترین زمان برای دو برابر شدن جمعیت (dt)، 90/8 روز در دمای 27 درجه سلسیوس بدست آمد. همچنین در این تحقیق مدل های غیرخطی به منظور توصیف نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ بقاء و باروری سنی کرم سیب در دماهای مورد بررسی استفاده شد. براساس یافته های آزمایشگاهی به منظور ارائه مدل فنولوژیک برای پیش آگاهی کرم سیب بررسی های صحرایی از سال 1386 تا 1387 در منطقه مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی انجام شد. در این بررسی نوسانات جمعیت هریک از مراحل زیستی کرم سیب از زمان ریزش گلبرگهای سیب تا زمان برداشت محصول بر اساس برنامه نمونه برداری ثبت شد. از سوی دیگر تغییرات دمای محیط نیز در باغ مورد بررسی به طور ساعتی به وسیله دماسنج الکترونیکی در همان دوره زمانی تعیین شد. سپس بر اساس آستانه های دمایی تعیین شده در آزمایشگاه، زمان فیزیولوژیک لازم برای هر یک از مراحل زیستی کرم سیب بر اساس ساعت- درجه و روز- درجه به عنوان مدل فنولوژیک وابسته به دما تعیین شد. این مدل توانست زمان ظهور هر یک از مراحل زیستی آفت را برای اتخاذ تصمیمات لازم در برنامه مدیریت تلفیقی آن پیش بینی کند. از سوی دیگر بررسی های انجام شده فعالیت دو نسل کرم سیب را در منطقه مورد بررسی مشخص کرد.