نام پژوهشگر: میلاد عباس خلیلی
میلاد عباس خلیلی منصور فهیم
اهمیت هم آیی ها در فصاحت در گفتار و نوشتار انگلیسی امر انکار ناپذیر است.زبان آموزان عموما در استفاده صحیح از هم آیی ها دچار مشکلات عمده هستند. به منظور حل این مشکل محقق بر آن است تاثیر آموزش قاعده مند و حفظ کردن بر یادگیری و تولید واژگان عطفی انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار دهد. «نظریه آموزش متمرکز بر ساختار» با گرایش تمرکز با ساختارها مبانی کلی این تحقیق را تشکیل می دهد. همچنین در مبحث هم آیی ها و توجه به ساختار و معانی آنها، به «نظریه توجه» اشمیت (1990) استناد گردیده است. محقق در انجام این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ هایی برای سوالات زیر بوده است: 1. آیا تفاوتی میان تآثیر آموزش قاعده مند و حفظ کردن بر یادگیری ساختار واژگان عطفی انگلیسی وجود دارد؟ 2. آیا تفاوتی میان تآثیر آموزش قاعده مند و حفظ کردن بر یادگیری معانی واژگان عطفی انگلیسی وجود دارد؟ 3. آیا تفاوتی میان تآثیر آموزش قاعده مند و حفظ کردن بر تولید ساختار واژگان عطفی انگلیسی وجود دارد؟ 4. آیا تفاوتی میان تآثیر آموزش قاعده مند و حفظ کردن بر تولید معانی واژگان عطفی انگلیسی وجود دارد؟ شصت زبان آموز مرد و زن در سطح فوق متوسط نمونه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند که به دو دسته 30 نفره تقسیم شده اند. در ابتدا از کلیه شرکت کنندگان تحقیق پیش آزمونی به عمل آمد که به موجب آن مشخص شد کلیه افراد در یک سطح از مهارت زبانی قرار داشتند. در ادامه 15 جلسه آموزشی برگزار شد و طی این جلسات، به زبان آموزان گروه آزمایش قواعد شکل گیری واژگان عطفی انگلیسی آموزش داده شد. در مقابل، از زبان آموزان گروه شاهد خواسته شد صرفاً 50 واژه عطفی انگلیسی را همراه با معانی آنها حفظ کنند.دو روز پس از پایان جلسات آموزشی از کلیه شرکت کنندگان پس آزمون به عمل آمد.در تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 16 استفاده شده است. نتایج بررسی های آماری نشان داد که گروه آزمایش و گروه شاهد در یادگیری ساختار و معانی واژگان عطفی دارای نتایج نسبتاً یکسانی بودند. این بدین معنی است که تفاوت چندانی میان آموزش قاعده مند از یکسو و حفظ کردن واژگان از سوی دیگر در یادگیری آنها وجود ندارد. همچنین مشخص شد گروهی که در ارتباط با واژگان عطفی، آموزش قاعده مند دریافت کرده بود، در تولید صحیح معانی واژگان عطفی موفق تر بود. عملکرد دو گروه در تولید صحیح ساختار واژگان عطفی یکسان بود. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که حفظ کردن واژگان عطفی انگلیسی به دلیل زمانبری کمتر، برای یادگیری این واژگان موثرتر واقع شود. اما در تولید صحیح ساختار و معانی این واژگان، آموزش قواعد آنها موفق تر است. در این راستا به مدرسان پیشنهاد می شود از حفظ کردن به عنوان راهکاری موثر در افزایش دانش دریافتی زبان آموزان خود استفاده کنند. همچنین برای کسب نتایج رضایت بخش در تولید صحیح ساختار و معانی هم آیی ها، آموزش قواعد شکل گیری آنها توصیه می شود. بررسی دقیق تر تاثیرات استفاده از دو روش مذکور در تحقیق حاضر بر گروه های سنی مختلف و بر ابعاد دیگر واژگان نظیر اصطلاحات و دیگر هم آیی هامی تواند موضوعاتی برای تحقیق های آتی محسوب شود.