نام پژوهشگر: سید محمدصادق مهدوی

تبیین بی ثباتی (اختلال) خانواده در ایران معاصر بر پایه الگویی اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - پژوهشکده علوم اجتماعی 1391
  حسین بستان   سید محمدصادق مهدوی

در این رساله، بر پایه این پیش فرض که گزاره های توصیفی و تجویزی متون اصلی اسلام از این ظرفیت برخوردارند که الهام بخش مدل ها و نظریه هایی تبیینی یا هنجاری در موضوعات مختلف اجتماعی باشند، کوشش شده است با تکیه بر آموزه های دینی و با رویکردی جامعه شناختی، مدلی نظری راجع به خانواده ساخته و پرداخته شود، مدلی که چارچوب تبیینی قابل قبولی از عوامل بی ثباتی در خانواده ایرانی در دوران معاصر ارائه می دهد و بر این اساس، امکان پیش بینی و سیاست گذاری در این باره را نیز فراهم می کند و به علاوه، به دلیل ریشه داشتن در مبانی ارزشی دینی، از ویژگی های هنجاری و انتقادی بودن نیز برخوردار است. پرسش های این تحقیق از این قرارند: 1) مهم ترین نظریه های جامعه شناسی خانواده کدام اند و این نظریه ها به طور کلی چه رویکردهای نظری را به مسئله بی ثباتی خانواده به نمایش گذاشته اند؟ 2) در سطح تحلیل متاتئوریک، چه نقاط اشتراک و افتراقی میان مدل نظری اسلامی خانواده و نظریه های رائج جامعه شناسی خانواده وجود دارد؟ 3) متون دینی اسلام در ارتباط با موضوع ثبات یا بی ثباتی خانواده، حاوی چه گزاره هایی هستند؟ 4) چگونه می توان از گزاره های متون دینی، مدلی نظری در باره خانواده استخراج کرد که از قابلیت تبیین علّی ثبات و استحکام این نهاد اجتماعی برخوردار باشد؟ 5) از منظر آموزه های اسلامی، چگونه می توان بی ثباتی نهاد خانواده در ایران معاصر را تبیین کرد؟ می توان دستاوردهای اصلی این رساله را دو امر دانست: 1) دستاورد عام روش شناختی که عبارت است از ارائه تصویری نسبتاً روشن از مبانی متاتئوریک و روش مدل سازی و نظریه سازی در علوم اجتماعی بر پایه متون دینی که می تواند به عنوان الگویی برای نظریه سازی و مدل سازی در شاخه های مختلف علوم اجتماعی پیشنهاد شود؛ 2) دستاورد خاص در حوزه جامعه شناسی خانواده و آن ساختن مدلی نظری است برگرفته از گزاره های متون دینی در باره ثبات خانواده که از ظرفیت تبیین بی ثباتی و اختلال خانواده در دوران معاصر و به طور خاص در جامعه ایران برخوردار بوده و به عنوان یک الگو و چارچوب نظری رقیب در برابر نظریه های جامعه شناسی خانواده قابل ارائه است. بر حسب این مدل که آن را مدل نظری خانواده باثبات نامیده ام، اختلال در تأمین نیازهای فطری همسران، شامل نیازهای معیشتی، جنسی، عاطفی و معنوی، به ضمیمه کاهش وابستگی همسران به خانواده در تأمین نیازها، علت اصلی بی ثباتی خانواده است. مدل نظری مزبور، راهبردی تلفیقی را هم از حیث محتوای عوامل موثر در بی ثباتی خانواده و هم از حیث روش های تحلیل در یک چارچوب منظم و منسجم به کار گرفته است.