نام پژوهشگر: مهناز عبدالله خان گرجی
حدیث فردمهرگان مهناز عبدالله خان گرجی
انتخاب موضوع پایان نامه حاضر برروی اثری بی بدیل در موزه های کشور بوده که هویت بخشی و تعیین اصالت آن؛ بر اساس مطالعات تاریخی و مطالعات آزمایشگاهی در مطابقت ومقایسه با نمونه های اصیل در سایر نقاط جهان انجام پذیرفته است. حاصل این مطالعات مقایسه ای و تطبیقی بسیار پربار بوده وبه واقع هویتی دوباره به این اثر ارزشمند بخشیده است که امکان ثبت اثر را به عنوان شیء موزه ای فراهم نموده. اجرای پروژه حفاظت و مرمت این اثر به لحاظ ترکیبی بودن ماهیت و ساختار آن, با مطالعه ودنبال نمودن جزئیات بسیار برای دستیابی به بهترین روش با کمترین تداخل انجام گرفته است. و تلاش شده تا در ماهیت وحفظ اصالت اثر دخالتی صورت نگیرد. در این راستا در تکنیک مرمت اثر اقدامات خاصی نیز اجرا گردیده که از جمله استفاده از چسب مناسب و ابداع پرکننده ی مناسب با ساختار اثر بوده است, که در پی آزمایشات عملی انتخاب و برروی اثر اجرا گردید.
هاله هلالی اصفهانی مهناز عبدالله خان گرجی
هدف از بررسی های فنی، مطالعه دقیق و عمیق تر بر روی مجموعه خصائص مرتبط با نوع، ماهیت و ساختار هر دسته از اشیاء می باشد که در اتخاذ تدابیر دیگر، بسیار حائز اهمیت است؛ با بررسی های فنی، به صورت تخصصی و با توجه به شرایط هر نمونه و یا هر دسته از اشیاء، در مقایسه با اشیاء و نمونه های هم دوره و مشابه شان، بهتر می توان در سطح وسیعی، بررسی ها را به صورت جامعه و در نهایت نمونه اماری که منجر به بررسی های عمیق تر در ان می گردد، ارائه نمود. با این وجود، مطابق با بررسی فنی پارچه های شهرسوخته، به صورت تخصصی و در بررسی نمونه?ها، اشتراکات و تفاوت های ساختاری، طی گذر زمان، از آنچه که امروزه در صنعت نساجی با ان روبرو هستیم و آنچه که از هزاران سال قبل به دست ما رسیده است، بهتر نمایان می?شود. اما به طور کلی، شاید در بررسی فنی بافته?ها، در نظرگیری شرایط استاندارد مورد مطالعه در خصوص آنها مطرح باشد؛ اما با ارائه نگاه تخصصی به انها که البته نتیجه بررسیهای عمومی نیز می?باشد، تفاوتها و پی بردن به بسیاری جزئیات دیگر نیز، نمایان خواهد شد که شاید در نگاه عمومی به عنوان بررسی فنی، هویدا نباشد؛ مضاف بر اینکه این نوع از بررسیهای تخصصی، به صورت وسیعی بر روی تعداد چشمگیری از پارچه های باستان شناسی متعلق به هزاره سوم ق.م صورت گرفته و شرایط فنی خاص خود را دارا بوده و با جامعیت این بررسی?ها، جهان بینی متفاوتی از بررسی را در مقایسه با جامعه آماری کوچکتری از این دست نمونه?ها می?دهد که در مطالعات، اقدامات، آزمایشات، راهکارها و نتیجه گیری ها با حفظ مشابهاتی، تفاوت های بارزی را نیز خواهد داشت. بنابراین آنچه که به عنوان مراحل پاکسازی و یا انتخاب نوع هر دسته از آزمایشات که در نهایت، تدابیر حفاظتی – نمایشی را به همراه دارد، مطرح می?شود، بر اساس همان جهان بینی و اجرای اقدامات اولیه درهمان محل از لحظه حفاری تا بسته?بندی موقت جهت انبارداری در پایگاه شهرسوخته، صورت گرفته است و در اینجا است که می?بایست با توجه به شرایط مورد بررسی از لحظه ورود پارچه?ها به شرایط جدید، تا نگهداری مجدد در مخازن، تدابیر مرتبط را که نتیجه بررسی?های فنی نیز می?باشد، اتخاذ کرد تا بدین وسیله، علاوه بر نمایان ساختن، به دست آمدن ارزش تاریخی، فرهنگی و هنری این پارچه?ها را در شرایط جدید گذران عمرشان مهیا ساخت تا در حفظ و بقاء آنها، به عنوان یک حفاظتگر، کمک قابل توجهی، ارائه گردد.
مهناز اسدی مهناز عبدالله خان گرجی
صنعت شیشه گری در میان صنایع و هنرها همواره از زمان پیدایش آن تا عصر حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار و مورد توجه بسیاری از کاوشگران و پژوهشگران بوده است. به دلیل محدودیت مطالعات باستان شناسی صنعت شیشه گری به رغم وجود سابقه کهن این صنعت در ایران ، منابع و مستندات چندانی در این زمینه در دسترس پژوهشگران و محققان نیست. از آنجاکه بسیاری از آبگینه های موجود در موزه های کشور توسط کاوشگران غیر مجاز از زیر خاک بیرون آورده شده اند، شناسایی مکان و زمان ساخت آنها و گرد آوری اطلاعات باستان شناختی مستند در مورد این آثار دشوار است. مجموعه شیشه های منسوب به دوره ساسانی درکاخ موزه نیاوران نیز از این امر مستثنی نیستند و تنها به سبب برخی مشخصات ظاهری به این عنوان در موزه به ثبت رسیده اند. لذا جهت دستیابی به اطلاعات تاریخی و فن شناختی از این مجموعه و تدوین شناسنامه های مستند برای آنها ، مطالعات تطبیقی بر اساس بررسیهای کتابخانه ای و میدانی انجام شد که نشانگر امکان تعلق این آثار به دوره های مختلف تاریخی شامل اشکانی ، ساسانی و اسلامی تا سده 4ه .ق بود.جهت تأیید نتایج به دست آمده از مطالعات تطبیقی و به دست آوردن اطلاعات فن شناسی دقیقتر از طریق مطالعات آزمایشگاهی به وسیله میکروسکوپ الکترونی مجهز به طیف نگار پرتو ایکس تفکیک انرژی (sem_edx ) به بررسی ساختار و ماهیت مواد سازنده این آثار پرداخته شد و در نهایت جهت بررسیهای دقیقتر، نتایج به دست آمده از این مطالعه با نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی نمونه های مشابه در مناطق باستانی دیگر مقایسه گردید و الگوی مقایسه ای رضایت بخشی جهت شناسایی این آثار به دست آمد. بر اساس مطالعات تطبیقی انجام شده مشخص شد که مجموعه مورد مطالعه محدوده زمانی قرون اول تا سوم میلادی (همزمان با دوره اشکانی ) تا سده های نخستین اسلامی (قرون 3 تا 4 ه.ق) را در برمی گیرد. محل ساخت بسیاری از نمونه های مربوط به دوره اشکانی ،سرزمینهای غرب ایران شامل سوریه ، بین النهرین و سواحل شرقی دریای مدیترانه می باشد. همچنین مطالعات تطبیقی ، احتمال ساخت نمونه های ساسانی و سده های نخستین اسلامی در داخل ایران (و احتمالاً شهرهای نیشابور و یا گرگان ) را تقویت کرد. دسته بندی نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی انجام شده توسط sem-edx نشان دهنده مشابهت ساختاری میان نمونه هایی بود که در بخش مطالعات تطبیقی محدوده زمانی و مکانی مشابهی برایشان در نظر گرفته شد وبه این ترتیب صحت ارزیابی های حاصل از مطالعه تطبیقی- تاریخی تا حد بیشتری تایید شد. همچنین در بخش آزمایشگاهی مشخص شد که کلیه نمونه های مطالعه شده از نوع شیشه های "سیلیسی- قلیائی- آهکی" با سطوح نسبتا بالایی از اکسید منیزیم و پتاسیم هستند که با استفاده از خاکسترهای گیاهان بیابانی خاص ( با ذرات کوارتز ) تولید می شده اند. این سنت که از دوره های اولیه ساخت شیشه در منطقه رایج بوده است در طی دوره پارت و ساسانی و دوران اسلامی نیز دنبال شده است. در بخش پایانی پژ وهش، مطالعه مقایسه ای میان نتایج حاصل از بررسی ساختاری نمونه های مورد مطالعه و و شیشه های ساسانی- اسلامی به دست آمده از کاوشهایی در مناطق جنوبی و مرکزی عراق انجام شد. در این بررسی مشابهت قابل توجهی میان ساختار نمونه های شیشه ساسانی-اسلامی در مجموعه نیاوران با شیشه های معاصر آنها در بین النهرین مشاهده شد. نزدیکی کیفیت ساخت و ترکیب عنصری این نمونه ها می تواند ناشی از سنتهای مربوط به مبادله و انتقال مواد خام و حتی مبادله قطعات شیشه یک بار پخته به عنوان ماده اولیه در میان مراکز تولید شیشه باستانی باشد. بنابریان اگرچه مشابهت نتایج این سطح از مطالعات لزوماً بیانگر یکسانی مکان تولید شیشه ها نیست، لیکن از کاربرد سنتهای مشابه و دخالت جریانهای هنری- فرهنگی یکسان در آفرینش آنها حکایت می کند. به دلیل محدودیت مطالعه شیشه های ساسانی به ویژه در مورد آثار ساخته شده در داخل فلات ایران و همچنین فقدان بانکهای اطلاعاتی لازم جهت بررسی عناصر سازنده فرعی، قضاوت در مورد محل دقیق تولید آثار موجود در موزه نیاوران نیازمند تداوم این مطالعات در سطح گسترده تر و پیشرفت پژ وهشهای باستان شناسی شیشه های ساسانی در کشور خواهد بود.
فائزه باغانی مهناز عبدالله خان گرجی
حفاظت از پرچم های تاریخی فرآیندی است که در اکثر موزه های دنیا در سطح وسیع و گسترده ای صورت می پذیرد، حال آن که این مهم، در کشور ایران در مواردی نادیده گرفته شده و به امر حفاظت اصولی از آن ها، آن طور که شایسته و درخور اینگونه آثار می باشد توجه نمی گردد. از آنجایی که پرچم های تاریخی به طور عموم از اندازه های بزرگی برخوردار بوده، نمایش و حفاظت از آن ها مستلزم ایجاد امکانات و شرایط مناسب و متفاوتی با دیگر آثار تاریخی می باشد. در پژوهش حاضر، پرچم (واقعه ی جهاد اسلامی عشایر عرب خوزستان در جنگ علیه استعمار انگلستان در جریان جنگ جهانی اول 1293 ه.ش) از منظر فن و آسیب شناسی و نیز پیشینه ی تاریخی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و پس از مطالعه در این زمینه ، با در نظر گرفتن تمام جوانب ، طرح حفاظتی مورد نیاز اثر ارائه گردید. • در این میان نیز سعی برآن بوده تا روند عملیات مرمت، حفاظت و نمایش پرچم های تاریخی در سایر موزه های دنیا نیز معرفی گردیده تا بدین شیوه عملکرد مشابه، مورد مطالعه و ارزیابی تطبیقی قرار گیرد. • در مطالعه و بررسی های فنی این اثر با درنظر گرفتن امکانات موجود، به کیفیت ساختار پرچم دست یافته به صورتی که نوع الیاف و رنگ آن ها، طرح بافت پارچه و روش های دوخت و تزیینات مورد شناسایی قرار گرفت . • شناسایی و مطالعات آزمایشگاهی انجام شده، راهکار حفاظتی و مرمتی را تعیین می نماید. جهت شناسایی رنگ پرچم مورد مطالعه از روش های دستگاهی"طیف سنجی مادون قرمز-تبدیل فوریه"(ftir)و "میکروسکوپ میکروسکوپ روبشی الکترونی در همراهی با دستگاه آنالیزگر عنصری اشعه ی x "(sem/edx) بهره گرفته شد. توسط دستگاه طیف سنجی مادون قرمز وجود رنگینه نیل در ترکیب رنگ سبز پارچه ی پرچم (عشایر عرب خوزستان...)به اثبات رسید و از میکروسکوپ الکترونی sem/edx نیز دندانه ی رنگ زرد مورد نظر مشخص شده و وجود عنصر آلومینیوم در آنالیز عنصری محرز گردید که این دندانه همواره در کنار رنگرزی رنگ زرد استفاده می شود. برای دستیابی به نتایج قطعی، از مطالعات میدانی جهت تکمیل بحث استفاده شد و در این مطالعات مشخص گردید که گیاه اسپرک- اولین احتمال برای رنگ زرد- در زیست بوم استان خوزستان نبوده و گزینه ی دیگر که "برگ مو" می باشد همان رنگینه ی مورد نظر در ترکیب رنگ سبز است. ضمن اینکه مطالعات دستگاهی جهت شناسایی رنگینه ها بسیار موفق عمل نموده است. • آسیب های گوناگونی متوجه ساختار بسیار سست و شکننده ی پرچم بوده که با توجه به جنسیت ابریشمی پارچه ی پرچم مورد مطالعه، بخشی از این پژوهش به عوامل آسیب رسان و موثر در تخریب این الیاف اختصاص داده شده و در قسمتی از این بخش به این نکته اشاره می گردد که " پارچه های ابریشمی متعلق به اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 میلادی به دلیل عامل وزن دادن ، نسبت به پارچه های ابریشمی قدیمی تر از خود ، بسیار سست و ضعیف تر می باشند " و این موضوع در مورد پرچم مورد مطالعه که تاریخ پیدایش آن در همین بازه ی زمانی است، می تواند گویای یکی از دلایل آسیب و تخریب وارد شده بر اثر باشد. در این میان ذکر این نکته نیز ضروری می نماید که در حال حاضر از چگونگی نگهداری اثر از زمان پیدایش- 1293هجری شمسی- تا تاریخ اهدای اثر به مقام معظم رهبری- 1375هجری شمسی- هیچ آگاهی و اطلاعاتی در دست نبوده و لیکن بخشی از آسیب های وارده ، می تواند به شرایط موجود در آن محدوده ی تاریخی تعلق گیرد. • با توجه به آسیب های فراوان موجود در پارچه ی پرچم ( عشایر عرب ...) از قبیل تُرد و شکننده بودن الیاف و عدم ثبات رنگی پارچه ، ورود به فاز شستشوی اثر امکان پذیر نبوده و نیز استفاده از روش های مرمتی نظیر روش دوختن و لایه ی پشتیبان مقدور نمی باشد.دلیل بارزی که استفاده از لایه ی پشتیبان را در مرمت این اثر جایز نمی داند ، ویژگی "دورو" بودن پرچم مورد مطالعه است. تزیینات در قسمت رو و پشت پرچم به نوعی در امتداد یکدیگر قرار داشته و جلوگیری از نمایش یک طرف آن به کلیت اثر لطمه وارد می سازد. • با توجه به شرایط فعلی اثر، بهترین و مناسب ترین طرح حفاظتی ، قرارگیری شیء در بین ورقه های پلاکسی گلاس به صورت عمودی می باشد. در این وضعیت ضمن فراهم آمدن شرایط نمایش هر دو طرف اثر، فرم مثلثی و کلیت پرچم در ذهن مخاطب به راحتی القا گشته ، به طوری که حتی با وجود عدم حضور گوشه ای از اثر و کمبود آن ، باز هم مخاطب به درک ماهیت کلی و ویژگی های بصری پرچم نائل می گردد و در نتیجه ارتباط ملموس تر و شایسته تری بین بیننده و اثر برقرار می گردد. این شیوه ی حفاظتی علاوه بر پرچم ها، قابل تعمیم به کلیه ی آثار پارچه ای در ابعاد بزرگ و تخت نیز می باشد که به تفضیل در بخش حفاظت و ارائه طریق بدان پرداخته شد. • آسیب های فراوانی متوجه اثر بوده که با در نظر گرفتن امکان نمونه برداری اندک از آن ، زمینه برای انجام آزمایشات پیچیده تر و گسترده تر محدود شده و شناسایی بخشی از عوامل و فاکتورهای موجود در اثر با توجه به عدم امکانات ومحدودیت ها ناکام ماند. • در واقع هدف از شناخت مواد و فنون به کار رفته در پرچم مورد مطالعه، فراهم آوردن بستری مناسب جهت یاری رساندن به پژوهش های مشابه این اثر در آینده می باشد . اگرچه این اثر همچنان به مطالعات جانبی و ساختاری با توجه به در اختیار قرار گرفتن میزان نمونه های بیشتر، نیازمند است.
مهدی پیرک مهناز عبدالله خان گرجی
اهمیت پرداختن به موضوع نمک، شناسایی و ساختارشناسی فیزیکی و شیمیایی نمکهای مختلف، منشاء یابی نمکها و ... تماماً ما را در مسیری هدایت می کند که بتوانیم در نهایت بهترین تصمیم برای رویارویی با پدیده شوره زنی و تبلور نمکها و همچنین نوع برخورد با این عارضه را مدیریت نماییم. ارائه و اجراء طرح حفاظتی و مراقبت از ساختارهای آجری، مستلزم ساختارشناسی دقیق و کامل انواع نمکها و از ضروریات اولیه و پایه ای می باشد؛نمک و رطوبت در دیوارهای بناها می تواند پی آمد یک آسیب جدی باشد. حضور نمکهای محلول، در خلل و فرج مصالح ساختمانی یکی از مشکلات اصلی و عمده حفاظت است. حملات نمک و افزایش رطوبت تهدیدی جدی برای مصالح ساختمانی و بناهای تاریخی، بخصوص دیوارهایی که باربر بوده و از جنس آجر و ملات ساخته شده اند به حساب می آید که در وهله اول باعث بدمنظر شدن فضای داخلی و خارجی بناها می گردد و در صورتی که بدون درمان رها شود ممکن است ساختار آنها را تخریب نماید. از آنجایی که شوره زدگی به عنوان یکی از معایب آجر محسوب می شود و این پدیده در آجرها بسیار مهم بوده و به شکل گسترده ای در بناهای آجری قابل مشاهده است، بنابراین بررسی بیشتر آن ضروری به نظر می رسد. نمکها و مسائل مربوط به نمک زدایی و اصلاح خاک، موضوعی است که در علوم مختلفی همچون خاک شناسی و مهندسی کشاورزی بارها به آن پرداخته شده است. در علم حفاظت و مرمت آثار و بناهای تاریخی نیز عامل تخریبی نمک همیشه بحث برانگیز بوده و از روشهای مختلفی جهت حذف نمک و رطوبت از ساختار آثار و بناهای تاریخی استفاده شده و بررسیهای فراوانی در این زمینه صورت گرفته است؛ ولی متأسفانه روشهای پیشنهادی و انجام شده به نوعی در مورد آثار حجیم و بزرگ همچون مجسمه ها و بناها غیرعملی و اقدامات صورت گرفته به نوعی با بیشترین دخالت در کالبد اصلی بناها همراه بوده و در موارد زیادی نیز نتیجه حاصله چندان رضایت بخش نبوده است؛ از این میان می توان به ایجاد گربه رو و ناکش در اطراف پی بناها و ساختمانهای تاریخی اشاره کرد که البته این روش در مورد هر اثری قابل اجراء نمی باشد. حفظ تمامیت اثر تاریخی به معنی فرض غیرقابل دستکاری بودن آن است. پرهیز از آسیب رسانی به ماده سازنده و تلاش فراوان برای حصول درکی هرچه سریعتر درباره اجزاء، خواص و مفاهیم احتمالی آنها و عدم مداخله در کیفیت اثر (به هر شکل ممکن) روشهای پیشنهادی می باشند که حفاظت یا حتی شیوه های بررسی و پژوهش بر روی یک اثر را محدود می کنند. البته در همه موارد، امکان محافظت از اثر- بدون مداخله در ماهیت و تمامیت آن- وجود ندارد. هر ماده ای ناگزیر فرسوده می شود و تغییر می کند در حالی که ما فقط می توانیم سرعت این پدیده را با کنترل شرایط محیطی اثر، کاهش دهیم. البته در مواردی هم ناچار خواهیم شد که در خود اثر دخالت کنیم که در این صورت بایستی تلاش بر این باشد که تمامیت اثر دچار کمترین آسیب یا تغییر شود وگرنه اولین آسیب را به اثر تاریخی وارد کرده ایم. با توجه به دیدگاه های منشور ملی حفاظت از میراث فرهنگی، مناسب ترین شیوه حفاظت و نگهداری از آثار و بناهای تاریخی، کمترین دخالت در ماهیت و تمامیت اثر تاریخی بوده و حفاظت پیش گیرانه همیشه به عنوان یک اصل مهم در علم مرمت، مطرح بوده است.
بهشته نصیری راد مهناز عبدالله خان گرجی
با نگاهی دقیق به سیر تحول قلمدان سازی ایران می توان گفت تا قبل از دوره زندیه قلمدان ها را از چوب یا فلز می ساختند و برای تزیین آن ها از مفتول های طلا و نقره استفاده می کردند. اما با همه زیبایی و ظرافتی که داشتند به علت سنگینی جنس آن ها، در اثر افتادن، سر قلم ها شکسته شده و مشکلاتی را برای صاحبان خود به همراه داشته است. همین دلیل مهمی بود تا هنرمندان به فکر بهره گیری از مواد اولیه کم وزن تر افتادند و به این ترتیب ساخت قلمدان هایی از جنس مقوا (خمیر کاغذ) معروف به قلمدان های روغنی «لاکی» یا «پاپیه ماشه» آغاز، و مورد استقبال مردم واقع شد. پاپیه ماشه نوعی هنر نقاشی روغنی است که در بیشتر کتاب ها، مقالات و ... با عناوین لاکی یا نقاشی زیر لاکی از آن نام برده می شود و این در حالی است که بخشی از ساختار این نوع اشیاء با اشیاء لاکی کاملاً متفاوت است. حال با عنایت به ارزش تاریخی- فرهنگی و هنری این گونه اشیاء از آن جایی که به منظور دست یابی به مناسب ترین راهکارهای حفاظتی و مرمتی، انتقال ارزش های آن ها به نسل آینده (که هم جنبه هنری داشته و هم جنبه کاربردی) و افزایش سطح آگاهی حفاظت گران و مرمت گران، تاکنون اقدام جامع و علمی انجام نپذیرفته است و بخش عمده ای از این اشیاء به دلیل عدم آگاهی در خصوص ساختارشناسی آن ها و شرایط نامناسب نگه داری شان در موزه ها و بخش دیگر به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات و تجربیات افراد صاحب نظر در حوزه حفاظت و مرمت قلمدان های پاپیه ماشه (که هم اکنون در گوشه و کنار کشور به مرمت این گونه اشیاء به صورت موردی می پردازند) دچار آسیب دیدگی و تخریب جدی شده اند، ما را بر آن داشت تا در پژوهش حاضر13 قطعه قلمدان پاپیه ماشه به نمایش گذاشته شده در ویترین اتاق نشیمن موزه مقدم را که همگی فاقد شناسنامه اطلاعاتی هستند و به دلیل آسیب دیدگی شدید در وضعیت نامناسبی قرار دارند را به عنوان نمونه-های مورد مطالعه انتخاب نماییم. «موزه مقدم دانشگاه تهران» و در حقیقت خانه مقدم از جمله خانه های مجلل دوران قاجار- متعلق به یکی از درباریان آن زمان به نام احتساب الملک- بوده است، که در آبان ماه سال 1351 هـ. ش زنده یاد دکتر محسن مقدم با توجه به علاقه وافرش به علم، تاریخ و هنر و با هدف بهره برداری پژوهشی، خانه پدری خود را به همراه آثار نفیس گردآوری شده وقف دانشگاه تهران نمود. در این پژوهش بعد از مطرح شدن کلیات طرح در فصل اول، به معرفی تاریخچه، سبک ها و مکاتب هنری در هنر روغنی، صنعت قلمدان سازی در سایر کشورها و مطالعات تطبیقی بین اشیاء روغنی ایرانی و اشیاء لاکی ژاپنی در فصل دوم پرداخته شد. در فصل سوم و چهارم ضمن مطالعه و شناسایی مهارت و تکنیک ساخت، ویژگی های فنی، مواد و ترکیبات موجود در ساختار، نقوش و ...، آسیب ها و علل ایجاد آن ها، به بررسی و تحلیل یافته ها در خصوص قلمدان های مورد مطالعه پرداخته شد. در فصل پنجم نیز پس از مطرح نمودن الزامات مرمتی و حفاظتی، نسبت به ارائه طرح مناسب در این زمینه اقدام گردید.
سارا نادری زنوز مهناز عبدالله خان گرجی
به منظور دستیابی به الگوی مطالعاتی در زمینه شناخت عوامل پدید آورنده فاکسینگ در کتب چاپ سنگی و ارائه نتیجه ای مطلوب، گروه خاصی از این کتاب ها با در نظر گرفتن دو مورد مهم (دوره تاریخی، حضور و پراکندگی لکه های فاکسینگ) انتخاب گردید و سعی شد تا به طور عمده عوامل مهم پدید آورنده فاکسینگ که شامل فعالیت عوامل بیولوژیکی و حضور عناصر فلزی از قبیل آهن و مس بود مورد بررسی قرار گیرد.بدین منظور سه پروسه چند مرحله ای آزمایشات بیولوژیکی صورت گرفت و برای تشخیص حضور عناصر فلزی از میکروسکوپsem به همراه سیستم آنالیز edx استفاده گردید. نتایج به دست آمده از انجام آزمایشات بیولوژیکی عدم دخالت عوامل میکروبی در ایجاد لکه های فاکسینگ را اثبات نمود و از طرفی بررسی نتایج آنالیز عنصری edx حاکی از حضور عناصر فلزی آهن و مس در نقاط دارای فاکسینگ بود.گاه میزان آهن یا مس یا هر دو این عناصر به همراه برخی دیگر از عناصر نظیر کبالت(در نقاط فاکسینگ) بیشتر از نقاط سالم کاغذ مشاهده شد که دلیل بسیار قانع کننده ای از عوامل مسبب فاکسینگ به نظر می رسد.
زینب شعبانزاده بهمبری مهناز عبدالله خان گرجی
طرح پیشنهادی شناسایی و بررسی دو نمونه از بافته های دیواری (tapestry و embroidery) کاخ ملّت می باشد که از آثار اروپایی این مجموعه محسوب می گردد. بنیان این پژوهش، مطالعه ماهیت تاریخی، سیرو تحولات آن، شناخت تکنیک فنی و تفاوت این دو اثر و ارائه بهترین راهکارهای حفاظتی را شامل می شود. در مسیر این مطالعه بسیاری از مسائل ناشناخته مربوط به این دو بافته مشخص گردید. از آنجا که در مسیر بررسی و مطالعه تاریخی بافته تاپستری نمونه مشابه بافته تاپستری در منابع مطالعاتی و کتب لاتین بدست آمد بسیاری از اطلاعات تاریخی بافته مشخص گردید. بررسی انجام شده بر اساس تطبیق نمونه مشابه نشان داد که تاپستری کاخ ملّت از سری بافته های سبک alentour و یکی از چند پرده ای های دروازه بانان خدایان در قرن 18 میلادی می باشد اما به دلیل نداشتن هیچ آرم و مارکی نمی توان کارگاه قطعی بافته را معرفی نمود. در مورد بافته منحصر به فرد سوزن دوزی شده به دلیل عدم دستیابی به مورد مطالعاتی تطبیقی مناسب متأسفانه اطلاعات زیادی از محتوای تاریخی اثر بدست نیامد اما بر اساس تکنیک دوخت و موضوع بافته مشخص گردید که این نوع بافته ها از جمله سوزن دوزی هایی است که در صومعه ها دوخته می شده است و در کلیساها دارای کاربرد و جایگاه خاصی بوده است. در بخش های فن شناسی تکنیک های ویژه دو اثر بدست آمد و دو تکنیک به طور کامل معرفی گردید و اطلاق نام "تاپستری" و "سوزن دوزی" برای این دو بافته قطعاً نامی صحیح می باشد. همچنین مشخص شدن جنسیت و نوع الیاف به کار رفته، عمده ترین آسیبها و دستیابی به بررسی ها و تجربیات حفاظتگران اختصاصی این دو اثر در ارائه راهکار حفاظتی و رفتار مراقبتی کاربردی، بسیار مفید بوده است. مطالب ارائه شده می تواند برای کارشناسان حفاظت و مرمت، موزه دار و امین اموال کاربرد گسترده ای داشته و امید است گامی موثر در روند برخورد با این نوع آثار حاصل گردد.
مریم منصوبی مهناز عبدالله خان گرجی
این پایان نامه ، به مطالعه و بررسی راهبردهای حفاظت پیشگیرانه و شیوه نگهداری و انبار استاندارد آثار کاغذی پرداخته است . در اینجا سعی شده که با در نظر گرفتن مفاهیم پایه ای در رابطه با حفاظت پیشگیرانه و با مقایسه استانداردها با نمونه مطالعاتی ما که کتابخانه ومرکز اسناد مجلس بود به نتایجی برای حفاظت مطلوب از آثار محفوظ در مخزن این مجموعه دست یابیم . این بررسی ها و نتایج آنها در 4 فصل گرد آوری شده است . میزان تاثیر شرایط محیطی اعم از رطوبت نسبی ، درجه حرارت ، نور ، آلاینده های محیط مخزن نسخ خطی کتابخانه مجلس و همچنین پیامدهای ناشی از از عواملی مانند تغییرات اسیدیته در آثار کاغذی وشرایط محیطی نگهداری و حفاظت نسخ خطی در مخازن این مجموعه مورد بررسی قرار گرفته است . هدف از این بررسی ، مقایسه مخازن این مجموعه با یک مخزن استاندارد بر اساس بررسی های میدانی و دستگاهی می باشد. و در فصل آخر با در نظر گرفتن نتایج آزمایشات و مشاهدات ، راهکارهایی جهت بهینه شدن محیط مخازن کتابخانه مجلس ارائه شده است .
الهام فکری نژاد طهرانی مهناز عبدالله خان گرجی
چغازنبیل از اولین آثاری است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده است . از اینرو این بنا در جهان اثری شناخته شده است و مطالعه برروی آن و اشیاء یافت شده از این محوطه حائز اهمیت می باشد . مجسمه شیر-عقاب یافته شده از محوطه چغازنبیل بدلیل آسیبهای زیاد ، برای نگهداری و نمایش اقدامات حفاظتی و مرمتی بر روی آن ضرورت داشت . در این پژوهش به منظور تخمین دمای پخت سفال ، از آزمایش باز پخت قطعات جداشده از بدنه مجسمه و برای شناسایی ترکیبات سفال بدنه ، از آزمایش دستگاهی xrd بهره گرفته شد . همچنین بطور عملی نمونه هایی از گِل تهیه شد تا شرایط ساخت پاها با مفتول سفالی بررسی گردد . بدلیل محدودیت در نمونه برداری از آزمایش میکروسکوپ الکترونی روبشی sem-edx و باز پخت لعاب برای شناسایی ترکیبات و منشاء رنگی لعاب استفاده شد . پس از مرمت وبازسازی قسمتهای شکسته و کمبودهای مجسمه ، به منظور ایستایی و استحکام مجسمه ، درون پاها ، در راستای آرماتورهای پیشین ، آرماتورهایی قرار داده و پیشنهاد شد با قرار دادن یک پایه در زیر شکم ، از فشار برروی پاها کاسته و مجسمه نسبت به ضربه احتمالی ، مقاوم گردد .
مرضیه مصلحی مهناز عبدالله خان گرجی
تپه بازگیر در76 کیلومتری شمال شرق ترنگ تپه در قسمت شرقی دشت گرگان قرار دارد. مجموعه فلزی بازگیر در سال 1379 کشف شد(نوکنده و همکاران 1384)و در سال 1389 مورد کاوش باستان شناختی قرار گرفت. این مجموعه اشیا فلزی مس- پایه تپه بازگیر دارای تنوع در شکل و کاربری بودند و مربوط به دوره مفرغ پایانی و همزمان با دوره iiic هستند. در این تحقیق، تعداد 6 شی فلزی برای مطالعات فن شناسی انتخاب گردید و با استفاده از روش های دستگاهی میکروسکوپ متالوگرافی، sem-eds، xrd، جهت تعیین تکنیک ساخت، نوع آلیاژ و ترکیب شیمیایی ، شناسایی محصولات خوردگی و چگونگی تاثیرات محیط دفن بر روی اشیاء مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده آثار مورد مطالعه از جنس آلیاژ مس-آرسنیک بوده ، به روش ریخته گری ساخته شده اند.- ساختار آثار و مشخصات محیط دفن آنها، ترکیب و ساختار پاتین را تحت تاثیر قرار داده است.- شرایط محیط، ترکیبات خاک و نحوه قرارگیری اشیاء باعث کاهش سرعت خوردگی در طول زمان شده و بدین ترتیب این آثار بعد از گذشت مدت زمانی با محیط خود به تعادل رسیده اند.
رضا امین صدری مهناز عبدالله خان گرجی
چکیده تپه¬ی بازگیر مینودشت گرگان که در دو کیلومتری شمال شرق مینودشت، در شرق استان گلستان واقع است، یکی از تپه¬های مهم کاوش شده در سال¬های اخیر است. اشیاء آلیاژ مسی با تنوع و تعداد زیاد ( بیش از 700 عدد) که از این منطقه به دست آمده، مربوط به دوره¬ی مفرغ متأخر و همزمان با دوره¬ی iiic تپه حصار است. در این تحقیق، چهار شیء شاخص این مجموعه یعنی ظرف لوله-دار روباز ، تغار دهانه گشاد با کف مخروطی ، پارچ و سپر انتخاب شد و از نظر تکنیک ساخت، ترکیب مواد، آسیب¬ها، محصولات خوردگی و شرایط محیط دفن مورد بررسی قرار گرفت و برای حفاظت و درمان آن¬ها راهکارهایی ارائه شد. بر اساس نتایج، روش ساخت این اشیاء ریخته¬گری و پس از آن چکش¬کاری سرد بود. مغز فلزی از جنس مس و همراه با ناخالصی¬هایی از جنس آرسنیک و سرب بود. محصولات خوردگی اکسیدی شامل کوپریت و تنوریت، محصولات خوردگی کربناتی شامل مالاکیت و آزوریت و محصولات خوردگی کلریدی شامل آتاکامیت و پاراتاکامیت بر روی اشیاء وجود داشت و اشیاء دچار بیماری برنز بودند که با توجه به این که با محیط به تعادل خوبی رسیده بودند، بیماری برنز آن¬ها تا حدودی غیر فعال بود. با اینکه رطوبت خاک محیط دفن و همچنین مخزن نگه¬داری اشیاء بالا بود ولی شوری خاک، کم و ph خاک، خنثی بود که این از عوامل کاهش سرعت خوردگی محسوب می¬شد. برای حفاظت و درمان اشیاء، کلرزدایی با نمک راشل، استفاده از بازدارنده¬ی bta و استفاده از پوشش¬دهنده¬ی پارالوئید b72 پیشنهاد شد و برای کنترل رطوبت محیط، استفاده از دستگاه تهویه¬ی مرکزی، سیلیکاژل و پرده¬های پنبه¬ای پیشنهاد شد. مشخصه¬یابی و آنالیز نمونه¬ها به وسیله¬ی میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem) به همراه آنالیز عنصری(edax) و آنالیز فازی پراش اشعه¬ی ایکس(xrd) انجام شد و برای مشاهده¬ی الگوی پراکندگی عناصر در سطح، از نمونه، تصاویر map pattern گرفته شد. کلید واژه: بازگیر(مینو¬دشت)، محیط مرطوب، مس، خوردگی، بیماری برنز، حفاظت، مرمت
فهیمه نجفی چیمه مهناز عبدالله خان گرجی
چکیده رنگدانه زرین یکی از متداولترین رنگدانه های مورد استفاده در تزیینات نسخ خطی ایران است و در رسالات متعدد کتاب آرایی مطالب زیادی در مورد تهیه رنگ طلایی و انواع تزیینات آن، وجود دارد .شناسایی رنگدانه های زرین که در نسخ خطی از تنوع زمینه رنگی برخوردارند به لحاظ احتمال وجود ناخالصی های گوناگون از دیدگاه آسیب شناسی دارای اهمیت بوده است و مارا بر این داشت که این رنگدانه ها را با آزمایشهای مختلف بررسی وشناسایی کنیم. در پروژه حاضر ضمن شناخت ماهیت رنگدانه های زرین بکار رفته در نسخه خطی روند تخریب ارزیابی وآسیب شناسی گردید وهمچنین لازم به ذکر است ،تا کنون از منظر مطالعات پژوهشی پیش بینی شده برروی رنگدانه های زرین تحقیقات خاصی انجام نشده است واین پژوهش می تواند مرجع مناسبی در این زمینه باشد . واژگان کلیدی : رنگدانه های زرین ، آسیب شناسی ، تذهیب و مینیاتور ، نسخ خطی
مهکامه اربعی مهین سهرابی نصیرآبادی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): منبر چوبی مسجد جامع بروجرد یکی از انواع پرارزش چوبی ایران است که به لحاظ فنی در هنرهای سنتی چوبی واصول جاری در آن بهره برده وبه لحاظ قدمت طبعا از فرایندهای فرسایش طبیعی وحوادث مخرب بی تاثیر نبوده است . بدیهی است ماده اولیه چوب که ساختار اصلی این اثر را شامل میشود ماده آلی و فرسایش پذیر است در برابر عوامل محیطی مثل رطوبت ،نوسانات دما ،گردوغبار ، حشرات (موریانه،بید) و... به لحاظ فنی روشهای ساخت اشیا چوبی تابع سیستم ها، ابزار، اتصال ونوع ساختن در زمان خود است . اثرمورد بحث ترکیبی از عناصر واجزا چوبی وغیر چوبی است که در تماس با شرایط محیطی دچار اینگونه فرسودگی (بیشتر فیزیکی مکانیکی)شده است . لازمست تا عوامل مخرب، میزان آسیب دیدگی ،نوع آسیبهای موجود ،فعال بودن یا نبودن آسیبها مورد شناسایی وبازبینی قرارگیرد . بدیهی است حفاظت هر اثری تابعی از ویژگیهای ساختاری (فنی، فن شناسانه) میباشد که در رابطه با عوامل وآسیبها نقش مهمی راایفا میکند بنابراین جهت تشخیص شرایط کنونی اثر لازمست تا مطالعاتی درخصوص اجزا این اثر ،نحوه پیوند واتصال آنها ،جنس اجزا وویژگیهای مکانیکی وفیزیکی اثر بایستی مورد مطالعه قرار گیرد . از آنجا که این اثر کاربردی همواره در طول حیات خود برای استفاده مکرر ومداوم موردمرمت قرار گرفته است ،می بایست مطالعه ای در خصوص مرمتهای پیشین ونحوه واثرات آن صورت پذیرد . پژوهش حاضر سعی در ارائه راهی برای حفاظت بیشتر در دراز مدت دارد .