نام پژوهشگر: حسنعلی نصرآبادی

تحلیل دیدگاه تربیتی کل نگر و بررسی میزان تحقق مولفه های این دیدگاه در آموزش و پرورش دوره ابتدایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سیروس محمودی   حسنعلی نصرآبادی

چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل دیدگاه تربیتی کل نگر و بررسی میزان تحقق مولفه های این دیدگاه در آموزش و پرورش دوره ابتدایی می باشد . این پژوهش از نوع کاربردی است و برای انجام آن از روش های کیفی و کمی استفاده شده است.در این پژوهش ابتدا منابع اصلی دیدگاه تربیتی کل نگر به شیوه تحلیل محتوای کیفی مورد بررسی قرار گرفت و مولفه های اصلی این دیدگاه استخراج گردید. سپس اسناد و آیین نامه های دوره ابتدایی به شیوه تحلیل محتوا(کمی و کیفی) بررسی گردید و میزان توجه آنها به مولفه های دیدگاه تربیتی کل نگر بررسی گردید.در ادامه بر مبنای مولفه های این دید گاه پرسشنامه ای تدوین شد و میزان تأکید و توجه دوره ابتدایی به مولفه های دیدگاه تربیتی کل نگر از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی بررسی شد. علاوه بر آن با 30 تن از کارشناسان دوره ابتدایی مصاحبه به عمل آمد و میزان توجه دوره ابتدایی به مولفه های دیدگاه تربیتی کل نگر از دیدگاه این کارشناسان نیز مورد بررسی قرار گرفت.نتایج این پژوهش نشان داد که در اسناد و آیین نامه های دوره ابتدایی مولفه های رشد و توسعه ی متوازن ابعاد شش گانه دانش آموز ، تقدم ارزش های انسانی بر سایر ارزش ها، مردم سالاری (دموکراسی مشارکتی)، تأکید بر تفاوت های فردی و ردّ آزمون های استاندارد، همزیستی مسالمت آمیز با دیگران، تأکید بر پرورش بعد معنوی متربیان، توازن، پرورش و توسعه ی روابط، استفاده از رویکردهای متنوع در فعالیت های تربیتی و خودگردانی مورد توجه بوده اند. ولی مولفه های آزادی در فرایندهای تربیتی، وابستگی و پیوستگی متقابل بین فرد و محیط طبیعی، وابستگی و همبستگی متقابل بین فرد و اجتماع، تدریس یادگیرنده محور، یادگیری مبتنی بر تجربه، تأکید بر تجارب و یادگیری های پیشین و منحصر به فرد هر دانش آموز و مولفه ی تأکید بر وابستگی و پیوستگی متقابل بین حوزه های مختلف دانش به حد کافی مورد توجه قرار نگرفته اند. همچنین از دیدگاه کارشناسان دوره ابتدایی ، مولفه های «مشارکت فعال در امور اجتماعی»، «تقدم ارزش های انسانی» و «تأکید بر روابط» در دوره ی ابتدایی مورد توجه قرار می گیرند. ولی سایر مولفه ها («رشد و توسعه متوازن ابعاد شش گانه دانش آموز »، «آزادی در فرایندهای تربیتی»، «تأکید بر تفاوت های فردی »، «پرورش بعد معنوی متربیان»، «توازن، «استفاده از رویکردهای متنوع، « تدریس یادگیرنده محور، «یادگیری مبتنی بر تجربه»، «خودگردانی »، « تأکید بر تجارب و یادگیری های پیشین و منحصر به فرد هر دانش آموز»، «یادگیری همزیستی مسالمت آمیز با دیگران«، «تأکید بر وابستگی و پیوستگی متقابل بین فرد و طبیعت«، «تدریس یادگیرنده محور« و «تأکید بر وابستگی و پیوستگی متقابل بین حوزه های مختلف درسی») به خوبی مورد توجه قرار نمی گیرند.آموزگاران دوره ابتدایی نیز میزان توجه و تأکید دوره ابتدایی به مولفه های رشد و توسعه متوازن ابعاد شش گانه دانش آموز ، آزادی در فرایندهای تربیتی ، تأکید بر یگانگی و منحصر بودن افراد ، بعد معنوی ، توازن ، استفاده از رویکرد های متنوع ، تدریس یادگیرنده محور ، یادگیری تجربه محور ، خودگردانی، پیوستگی حوزه های مختلف دانش را کمتر از متوسط و میزان توجه به مولفه های تقدم و توسعه ارزشهای انسانی، یادگیری همزیستی با دیگران ، پیوستگی فرد با طبیعت را در حد متوسط و میزان توجه به مولفه های مردم سالاری ،پرورش و توسعه روابط و تأکید بر تجارب و یادگری های پیشین دانش آموزان را بالاتر از متوسط ارزیابی نمودند. . این نتایج بیانگر این موضوع است که دوره ابتدایی فعلی در کشور ما با مولفه های دیدگاه تربیتی کل نگر فاصله بسیار دارد. از این رو با توجه به تأیید این دیدگاه توسط کارشناسان یونسکو و تشکیل انجمن های تعلیم و تربیت کل نگر در بسیاری از کشورهای جهان از جمله در آمریکا، کانادا، مکزیک، چین ، ژاپن، کره جنوبی و بسیاری از کشورهای دیگر، ضروری است که اولاً: در کشور ما انجمن تعلیم و تربیت کل نگر تشکیل شود و با کمک اندیشمندان دانشگاهی و حوزوی دیدگاه تربیتی کل نگر اسلامی تدوین شود و ثانیاً: در تغییر و تحولات نظام های آموزشی در ایران (بویژه در دوره ابتدایی) به جای اعمال تغییرات سلیقه ای به مولفه های این دیدگاه توجه شود. کلید واژه ها: دیدگاه تربیتی کل نگر، دوره ابتدایی ، همزیستی مسالمت آمیز، خودگردانی