نام پژوهشگر: سید اسماعیل حسینی اجداد

شواهد ادبی در پنج جزء آخر قرآن در تفسیر مجمع البیان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  معصومه فاضلی   سید اسماعیل حسینی اجداد

شواهد ادبی در پنج جزء آخر قرآن در تفسیر مجمع البیان نام دانشجو: معصومه فاضلی فهم و تفسیر درست آیات قرآن، منوط به بهره مندی از منابع تفسیری مطمئن و غنی می باشد که از این میان، منابع ادبی، از اهمّیت به سزایی برخوردارند؛ مقصود از منابع ادبی، واژگان و متون ادبیات عرب، یا ساختار نحوی و بلاغی آیات و هم چنین فرهنگ و باورهای قدیمی اعراب می باشد. یکی از تفاسیری که به همه ی جنبه های تفسیری قرآن پرداخته و به حق، یکی از بهترین تفاسیر جامع شیعی محسوب می شود، تفسیر «مجمع البیان» شیخ طبرسی است. پایان نامه پیشارو، دستاورد کوششی در جهت استخراج شواهد ادبی، و اثبات تأثیر آن ها در فهم آیات قرآن در 5 جزء آخر آن، با محوریت تفسیر جامع «مجمع البیان» می باشد، که نگارنده با استفاده از منابع اصیل، از جمله قرآن و تفاسیر مختلف قرآنی وکتب لغوی، بلاغی و نحوی و مراجعه به منابع اصیل ادبی وهم چنین با بهره گری از شواهد ادبی جهت تفهیم و تثبیت مفاهیم آیات الهی به تحقیق و پژوهش پرداخته است و دلیل بهره مندی از این شواهد ادبی، اصالت، قدمت و بدوی بودن آن ها می باشد. این رساله با هدف اثبات این مسأله و کمک بیشتر به قرآن پژوهان جهت فهم و درک بهتر قرآن کریم با انگیزه علاقمندی به تحقیق در موضوعات قرآنی که سرشار از نکات لطیف و سراسر اعجاز می باشد، به بحث و تحقیق می پردازد . کلید واژه: قرآن، تفسیر، شواهد ادبی، طبرسی، مجمع البیان

دیدگاه های اجتماعی و نقدی مصطفی لطفی منفلوطی در دو کتاب النظرات و العبرات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فاطمه قنبر هراتی   سید اسماعیل حسینی اجداد

چکیده: در قرن نوزدهم با وقوع جنگ جهانی و تأثیر آن بر وضعیت سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی و هم چنین ورود اشغال گران اروپایی به این کشورها، تغییرات زیادی در عرصه ی ادبیات عربی نیز ایجاد گشت. با ورود اشغال گران، درهای فرهنگ و ادب این کشورها به روی اعراب گشوده شد و تأثیر زیادی را بر فرهنگ، ادب، اخلاق و موقعیت اجتماعی آنان نهاد. هم زمان با این تحولات، نقد اجتماعی هم که وسیله ای برای اصلاح جامعه به شمار می آمد، به میدان ادبیات عربی قدم نهاد. ادیب، هم چون یک جامعه شناس به پیرامون خویش می نگریست و در آثار خود، به بیان مشکلات و موضوعات اجتماعی می پرداخت. مصطفی لطفی منفلوطی یکی از نویسندگانی است که تحت تأثیر شرایط جدید قرار گرفت. او از ذوق و استعداد ادبی خویش برای بیان مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی و انتقاد از وضع موجود استفاده کرد. این نویسنده در مسیر توجه به مشکلات اجتماعی، به جوانان و مشکلات آن ها از جمله اعتیاد، انحراف جنسی و ... می پردازد؛ دراین راستا به خانواده و نقش آن در بروز ناهنجاری های اجتماعی نیز توجه می کند. او هم چنین با پرداختن به مشکلات زنان و بیان اهمیت نقش آن ها در حفظ بنیان خانواده، سعی می کند در نگاه جامعه نسبت به زن دگرگونی ایجاد نموده و حقوق ازدست رفته اش را به وی بازگرداند. گذشته از این موارد، منفلوطی از پدیده ی فقر و اثرات زیان بار آن بر جامعه نیز سخن می گوید؛ در این میان توجه و حمایت خویش از قشر فقیر جامعه را نیز آشکار می نماید. موضوع دیگری که منفلوطی بدان می پردازد، اثرات زیان بار تقلید از فرهنگ غرب است. این نویسنده ی مسلمان با بهره گیری از آموزه های دینی سعی می کند، مردم خویش را از تقلید کورکورانه از این تمدن بازدارد. منفلوطی در تمامی آثارش، گفتمانی انتقادآمیز را به کار می گیرد. او هم چون نویسنده ای رئالیسم واقعیت های موجود در جامعه را به تصویر می کشد، هم چنین در پیروی از مکتب رمانتیسم، با بیانی اغراق آمیز به بزرگ نمایی وقایع و حوادث جاری در جامعه روی می آورد. اثبات این مطالب نیازمند مطالعه و بررسی آثار این شخصیت است. در این پژوهش سعی شده تا با نگاهی ویژه به دو کتاب «النظرات» و «العبرات» منفلوطی، به کشف موضوعات اجتماعی مورد نظر این نویسنده و نقدهایی که پیرامون آن بیان داشته، بپردازیم و گامی در جهت معرفی گرایش های ادبی او برداریم. واژگان کلیدی: منفلوطی، نقد اجتماعی، رمانتیسم، داستان، النظرات، العبرات.