نام پژوهشگر: امیر ساعد وکیل
پرمیس ایزدپناه امیر ساعد وکیل
این پژوهش با عنوان حمایت های بین المللی از بهداشت روان و حقوق معلولین ذهنی و روانی قصد در شناسایی و طبقه بندی اسناد بین المللی که حقوق معلولین ذهنی و روانی را مورد حمایت قرار داده اند، بررسی محتوایی این حقوق و نهایتا چگونگی انعکاس آن در قوانین داخلی دولتها را دارد . در بخش اول بعد از ذکر کلیات موضوع با ارائه یک طبقه بندی موضوعی- تاریخی به بررسی اسناد بین المللی که حقوق معلولین ذهنی و روانی را مورد حمایت قرار داده اند پرداخته خواهد شدو به این نتیجه رسیده میشود که مبنای جهت گیری اسناد اولیه که بر عدم تبعض استوار بوده به تدریج تغییر یافته و اسناد حقوق بشری بعدی حاکی از حمایتی بیشتر از عدم تبعیض صرف و با رویکرد تبعیض مثبت و ایجاد نا برابری های جبران ساز به نفع افراد دارای اختلال روان میباشند . بخش دوم این نوشتار که حمایت از حقوق معلولان ذهنی و روانی در سطح بین المللی نام دارد، به بررسی سه موضوع اصلی مبانی حمایت از معلولین ذهنی و روانی، ساز و کار های پیش بینی شده برای حمایت از این افراد و در نهایت بررسی محتوایی حقوق بشری آنها و نحوه انعکاس این حقوق در قوانین داخلی کشور ها خواهد پرداخت. بررسی محتوایی حقوق معلولین ذهنی و روانی با تکیه بر اصول سازمان ملل برای حمایت از اشخاص دارای بیماریهای روانی و بهبود مراقبتهای بهداشت روان سال 1991 صورت خواهد گرفت . زیرا این سند تا کنون جامع ترین سندی است که به صورت محتوایی حقوق این افراد را مورد بررسی قرار داده است. نهایتا تفسیر محتوای این حقوق و چگونگی انعکاس آن در قوانین داخلی کشور ها ما را به این نتیجه می رساند که قانون گذاری توسط دولتها ابزاری بسیار مهم برای ورود مفاهیم حقوق بشری به داخل کشور ها و انعکاس عملی و اجرایی حقوق بشر در حمایت از انسان ها می باشد.
امید رستمی نژاد علیرضا دلخوش
چکیده: اصل منع توسل به زور بارزترین اصلی است که در حقوق بین الملل عرفی به عنوان قاعده آمره شناخته می شود این اصل با مکاتب فلسفی حقوق بین المل ارتباطی وسیع و تنگاتنگ دارد. جنگ و کاربرد زور که در ادوار گذشته و به لحاظ حقوق بین الملل کلاسیک، اصل حاکم بر روابط بین الدول بوده است، امروزه به صورت عامل مخرب حقوق بین الملل شناخته می شود ولی از آنجا که مکاتب فلسفی دارای جنبه ثبوتی و دائمی می باشند، از این رو تحلیل تغییر نگاه حقوق بین الملل در حوزه توسل به زور از دوره ای به دوره دیگر ضروری می باشد. به هر رو، در طول تاریخ نویسندگان حقوق بین الملل در باب مسأله ی جنگ سه رویکرد متفاوت اتخاذ نموده اند. گروه نخست، استفاده از زور را به طور مطلق رد می کنند. دومین گروه، آن را بدون قید و شرط می پذیرند و گروه سوم، جنگ را وضعیّتی غیر طبیعی و مضر می انگارند که در برخی شرایط، بلایی ضروری است.