امروزه مدیریت واحدهای تجاری با تصمیمها و شرایط متفاوت و پیچیده تری نسبت به گذشته مواجه هستند. با این حال بیشینه کردن ارزش سهامداران همواره به مثابه هدف اصلی یک واحد تجاری مورد توجه قراردارد.سهامداران به عنوان مالکان نهایی، تمایل به ارزیابی عملکرد شرکت وتصمیم های مدیریت شرکت را دارند. از این رو انتخاب معیاری مناسب، اولین گام در راه هدایت یک واحد تجاری است. معیارهای عملکرد حسابداری از دیرباز مورد عنایت سرمایه گذاران قرارداشته است لیکن انتقادهای وارده بر معیارهای سنتی سنجش عملکرد ، ظهور معیارهای عملکرد نوین را موجب شده است. بر این اساس، در این تحقیق به ارائه الگویی جامع مبتنی بر ارقام حسابداری جهت ارزیابی عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار با استفاده از معیار جامع ارزیابی عملکرد (bsc) به عنوان یکی از معیارهای نوین عملکرد پرداخته می شود. روش تحقیق از نوع همبستگی و روش شناسی تحقیق از نوع پس رویدادی می باشد. منبع گردآوری داده های پژوهش، صورتهای مالی و یادداشتهای توضیحی همراه شرکتهای عضو نمونه در قلمرو زمانی سالهای 1384 الی 1389 می باشد. نمونه آماری مشتمل بر 66 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که با روش حذف سیستماتیک استخراج شده است، می باشد . پس از جمع آوری اطلاعات و محاسبه ی متغیرهای اصلی تحقیق ، متغیرهای تحقیق به نرم افزار 7 eveiws منتقل و با استفاده از مدل پنل دیتا فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرارگرفته و نتایج تحقیق بیانگر این است که معیار جامع ارزیابی عملکرد توانایی پیش بینی عملکرد شرکتهای تولیدی را دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که ارتباط بین جنبه های کارت امتیازی وجود داشته و از بین 4 جنبه ، جنبه رشد و یادگیری دارای اهمیت بسزایی است.

با توجه به پیچیدگی بازارها و رقابتی شدن آنها و خصوصی سازی، یکی از نیازهای سازمان وجود نیروی انسانی قوی خصوصا در مرتبه مدیریت می باشد. سواد مالی مسئله ای است که در گذشته کمتر به آن اهمیت داده شده است اما در دنیای کنونی با توجه به ضرورت ها ی موجود، از جایگاه ویژهای برخوردار است. تحقیق حاضر به دنبال بررسی سواد مالی مدیران و ارئه الگویی جهت سنجش آن در کشور ایران می باشد. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن مدیران شرکتهای استان یزد می باشد. بنابراین پرسشنامه استاندارد تهیه و بین جامعه آماری توزیع گردید. در این پژوهش تاثیر تعدادی از ویژگی های دموگرافیک بر روی سواد مالی مدیران یزد مورد بررسی قرار گرفت. نمره قابل قبول در این آزمون با توجه به تحقیقات گذشته 60 در نظر گرفته شده است. به این معنا که نمره بیشتر از 60 باسواد و نمره کمتر از 60 بی سواد تلقی می گردد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آماری، نتایج نشان داد که مدیران در حوزه سواد مالی عمومی، باسواد ولی در حوزه سواد مالی تخصصی، بی سواد هستند. همچنین نتایج حاصله حاکی از آن است که از بین ویژگی های دموگرافیک، رشته تحصیلی و سن افراد بر سواد مالی تاثیر گذار هستند.

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه حاکمیت شرکتی داخلی و تامین مالی مازاد در عرضه عمومی اولیه سهام است. با استفاده از متغیر های درصد مالکیت مدیران اجرایی ،پاداش مدیران،دوگانگی مدیر عامل،توازن قدرت بین سهامداران به عنوان متغیر مستقل، و سرمایه گذاری بیش از حدبه عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش،بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 78 شرکت نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نر افزار eviews انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که هر چه پاداش پولی به مدیران و دوگانگی مدیر عامل بیشتر باشد احتمال بیشتری دارد که در بیش سرمایه گذاری درگیر شوند و بهبود تراز قدرت بین سهامداران به کاهش بیش سرمایه گذاری کمک خواهد کردوبین درصد مالکیت مدیران اجرایی وبیش سرمایه گذاری رابطه منفی معنا داری وجود دارد. کلمات کلیدی:حاکمیت شرکتی داخلی، سرمایه گذاری بیش از حد،تامین مالی مازاد ipo

سوادمالی شامل مجموعه مهارت ها و ادراک های لازم جهت مواجهه با مسائل مالی روزمره و موجود در اقتصاد عمومی است که کاربرد صحیح مهارت های آن سبب دستیابی افراد به رفاه مالی بلندمدت می شود. امروزه با توجه به پیچیدگی بازارهای مالی، توسعه و گسترش دامنه فعالیت نهادها و موسسات مالی و تلاش بی وقفه آن ها برای افزایش سهم بازار، لزوم تسلط به سوادمالی اهمیت بیشتری یافته است. سوادمالی توانایی افراد در کسب اطلاعات ، تجزیه و تحلیل و مدیریت وضعیت مالی شخصی شان است به گونه ای که رفاه مالی و رفاه ذهنی (رضایت از زندگی ) آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. تحقیق حاضر با هدف بررسی سواد مالی و ارتباط آن با رفاه ذهنی و مالی دانشجویان استان یزد انجام می گیرد . روش تحقیق این پژوهش توصیفی - همبستگی است .جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان استان یزد می باشد . نمونه آماری 384 نفر از دانشجویان را شامل می باشد . داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری و با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرد.