نام پژوهشگر: رحیمه روحپرور

مقایسه عوامل انسجام درداستانهای جلال آل احمد و هوشنگ مرادی کرمانی در چارچوب فرا نقش متنی رویکرد نقش گرای هلیدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مرضیه رستمی زاده   رحیمه روحپرور

ادبیات همواره نقش مهمی در زندگی بشر ایفا کرده است. برخی به ادبیات به چشم یک هنر می نگرند. البته این دیدگاه، اشتباه نیست؛ اما نباید از تأثیرات اخلاقی ادبیات به عنوان یک هنر غافل ماند. به خصوص در جوامع صنعتی شده سرگردان امروز که به دنبال مرهمی برای زخم های روحی خود هستند. از سوی دیگر همان گونه که خطوط مهم ترین ابزار در خدمت نقاش برای به نمایش گذاشتن هنر خود است، زبان نیز مهم ترین ابزار یک نویسنده برای خلق داستان هایش است. رویکردهای زبان شناسی زیادی تا به امروز زبان را از جنبه های مختلف بررسی و توصیف کرده اند. از جمله این رویکردها، رویکرد نظام مند نقش گرای هلیدی است که مبنای پژوهش حاضر برای بررسی و مقایسه عوامل انسجام در تعدادی از داستان های مرادی کرمانی و جلال آل احمد است. داده های این پژوهش از 15 داستان از هوشنگ مرادی کرمانی و 15 داستان از جلال آل احمد جمع آوری شده اند. پس از جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل آن ها با استفاده از نرم افزار 18spss ، مشاهده شد که الگوی خاصی برای کاربرد عوامل انسجام در داستان های هر یک از این نویسندگان وجود دارد. در واقع تفاوت معناداری در کاربرد عوامل انسجام در داستان های آل احمد و مرادی کرمانی مشاهده شد. با توجه به تفاوت موجود در شیوه نگارش این دو نویسنده می توان گفت یکی از عوامل تأثیرگذار بر شیوه نگارش دو نویسنده تفاوت های موجود در کاربرد عوامل انسجام در داستان های آن ها بوده است.