نام پژوهشگر: داریوش حیدری نبی
نسیم حسنی بافرانی داریوش حیدری نبی
در کشور ایران به دلیل قرار داشتن در شاهراه بازرگانی شرقی- غربی و نیز گستردگی خاک، از دیرباز ایجاد راهها و بناهای بین راهی، تحت عناوین گوناگونی همچون، کاروانسرا، رباط و.. مورد توجه خاص بوده است. امروزه حاشیه جاده های این مرزو بوم مملو از بناهای ارزشمندی از این دست است که متأسفانه با ظهور پدیده مدرنیسم، تغییر سیستم های تجاری و حمل و نقل از رونق افتاده و به علت عدم توجه کافی در حال فرسودگی و زوال هستند. بنابراین شناخت این کاروانسراها و تلاش در جهت حفظ و نگهداری آنها، به عنوان بخشی مهم از معماری کشورمان به ویژه در دوران اسلامی، ضمن آنکه از وجه اقتصادی و رفاهی واجد اهمیت والایی است، در عین حال باعث پیوند ما با مواریث گذشته و آموزش مجدد از تجارب گرانبهای آنان می گردد. وجود این سرمایه های فرهنگی و تهدیداتی که با ظهور توسعه های جدید و تغییر سیستم های تجاری و حمل ونقل متوجه آن هاست، واکنشی سریع را ضروری می نماید. در این میان، گز و برخوار از جمله مناطق با پیشینه فرهنگی- تاریخی در شمال اصفهان محسوب می شود که با توجه به موقعیت مکانی منطقه، ز گذشته به ویژه در دوره صفوی دارای اهمیت ارتباطی خاصی بوده و در نتیجه کاروانسراهای زیادی در منطقه بنا شده است. یکی از نمونه های جالب این کاروانسراها، کاروانسرای صفوی گز می باشد. این بنا که در حاشیه غربی شهر گز (18 کیلومتری شمال اصفهان) و در سمت راست اتوبان اصفهان- تهران واقع شده، با طرح چهار ایوانی بنا گردیده است. همجواری موقعیت جغرافیایی کاروانسرا در نزدیکی پایتخت صفوی موجب شده که این کاروانسرا با معماری برخوردار از جلال و شکوه خاصی طراحی و ساخته شود.اما تاکنون اقدام مهمی برای شناساندن، حفظ و نگهداری و در قدم بعدی بازگرداندن حیات مجدد به آن انجام نشده است. اینک بسیار حیاتی است که ارزش های آن شناسایی و مورد بررسی واقع شود. لذا این پژوهش با استفاده از روشهای توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی به مطالعه و شناخت همه جانبه بنا در جهت شناساندن ارزشهای فرهنگی، تاریخی، هنری و ساختاری پرداخته و در ادامه در پی تجزیه و تحلیل آسیبهای بنا، طرح مرمت و راهکارهای حفاظتی- مرمتی برای کلیه جبهه های بنا و نه تنها جبهه های شمالی و شرقی (ضمن توجه به سطح معنایی و ارزشهای بنا و ارتقای آنها) ارائه شده است تا از خطر فرسایش و نابودی هرچه بیشتر آن جلوگیری کرده و به طولانی تر کردن بقای این بنای باارزش و انتقال آن به نسل های آینده و در عین حال رونق محیط اطراف آن کمک شود. امید است نتایج این تحقیق، گام مهمی در جهت شناساندن نحوه ساخت کاروانسراها در منطقه و نیز ارائه راهکارهای مرمت و حفاظت آنها برداشته و نیز به عنوان منبع قابل رجوعی برای دانشجویان هنر، معماری و مرمت و پژوهشگران و علاقه مندان در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد.
نازیلا انصاری باراندوزی داریوش حیدری نبی
تداوم حیات کالبدی بناهای تاریخی، نیازمند شناخت دقیق آن بناها از تمام جوانب، از جمله مطالعه و بررسی دقیق شرایط معماری و سازه ای آن بناها، برنامه ریزی در خصوص مرمت، حفاظت و بهره برداری مناسب از آنها می باشد. لذا در این راستا با مطالعات صورت گرفته در عمارت ارباب هرمز دو نکته مهم و اساسی را می توان دریافت: اول اینکه عمارت ارباب هرمز بنای با ویژگی های معماری دوره ی قاجار، یعنی دوره ی انتقال معماری سنتی ایران به معماری نوین احداث گردیده و این ویژگی ها را می توان در ایوان های عظیم و مرتفع، ستون ها و سرستون ها، سقف شیروانی، نماسازی تحت تأثیر عناصر غربی، استفاده از آرایه های چوبی در تزئینات و استفاده از آجر تزئینی قالبی و تراش به وضوح مشاهده کرد. دوم اینکه با لایه برداری پوشش دیوارها طی عملیات مرمت مشخص گردید که این بنا در دوره های مختلف دچار تغییر و تحولات گردیده،که از جمله این تغییرات می توان به الحاق شدن دو فضای گوشواره شرقی و غربی به هسته اولیه ی بنا در دوره های بعدی، مسدود کردن تعدادی از ستون های تالار طبقه همکف در داخل تیغه های آجری، تبدیل فضای سه دری شاه نشین طبقه اول به چهار دری با برداشتن دیوار شرقی شاه نشین، الحاقی بودن کامل راه پله های بین طبقات در فضاهای چند ضلعی، مسدود شدن بازشوهای در فضاهای مختلف عمارت به وسیله تیغه های آجری، پوشانده شدن طاقچه ها و تزئینات به وسیله اندود گچ و حتی مسدود شدن کامل برخی از فضاها ( فضای شمال غربی زیر زمین) اشاره کرد. در این نوشتار سعی شده تا با اطلاعات به دست آمده در مورد تاریخچه و جنبه های مجهول و مبهم معماری و سازه بنا طرح مرمت آن بر اساس بررسی عوامل آسیب رسان و مرور بر راهکارهای رفع آسیب ها ارائه شود. در بررسی بخش رویکرد پایان نامه این نتیجه حاصل می گردد که نمونه های هم دوره با بنا در محدوده تهرانپارس (سلطنت آباد، عمارت عین الدوله ، ضرابخانه) از لحاظ فرمی و سازه ای دارای حداقل تشابه با بنای مورد مطالعه (عمارت ارباب هرمز) می باشند. و هر کدام از بناهای قاجاری موجود در منطقه تهران پارس منحصر به فرد هستند.