نام پژوهشگر: جعفر-جهانگیر میرزاحسابی
بهناز پورهاشم چوبی جعفر-جهانگیر میرزاحسابی
چکیده پایان نامه : کتاب چگونه سرنوشت خود رابهتر کنیم،اثر لیز برتولی است.این کتاب در گروه کتاب های روانشناسی قرار می گیرد. از هزاران سال پیش تا به امروز انسان همواره به دنبال دانستن این مطلب بوده است : « آیا سرنوشت او از پیش تعیین شده است؟ » آیا می تواند هر تاثیری را برای تغییر روند زندگی اش اعمال کند؟ در بخش اول این کتاب، ما مفهوم سرنوشت را در هزاران سال پیش از میلاد ، نزد مردم بین النهرین، مصر ، یونان و روم، هندوستان، چین و همچنین یهودیان ، مسیحیان و مسلمانان بطور سطحی بررسی کرده ایم همچنین روش پیش بینی کردن آینده در طول زمان مورد بررسی قرار داده ایم؛ ابتدا اعتقاد به سرنوشت از پیش تعیین شده و فلسفه جبرگرایانه قضا وقدر مطرح بود ، اما با ظهورنظریه های فلاسفه یونان به تدریج مفهوم اختیار که بیانگر مسئول بودن انسان در سرنوشت خویش است مطرح می شود. در بخش دوم کتاب ما روابطی را که بین دو نوع باور «تقدیر از پیش تعیین شده » و« تقدیر باز» است را مشاهده می کنیم و به بیان دید گاه ها و سخنان دانشمندان از منظر علمی، مذهبی، روان شناسی و فلسفی می پردازیم. همچنین 9 کلید برای آنهایی که معنا و مفهوم زندگی شان را جستجو می کنند ، ارائه می دهد : خود شناسی ، گسترش آگاهی ، پیدا کردن برنامه زندگی خود ، تغییر دادن باورهای خود ، تکیه کردن بر زمان حال ، تغییر دادن درد ورنج ، پذیرفتن ،یافتن نشانه ها ، دانستن چگونه تقاضا کردن،همه اینها به انسان کمک می کند که بفهمد بسیار قدرتمند تر از آن هست که تصور می کند. باید توانایی خود را در تغییر دادن زندگی اش باور کند. بهتر کردن سرنوشت قبل از هر چیز یک عمل درون نگری است.
شهرزاد سعدلوی خلخال جعفر-جهانگیر میرزاحسابی
پسر بچه ده ساله ای به نام "اسکار" به بیماری سرطان مبتلا و در بیمارستان بستری است. آن جا با پرستاری به نام "مادام رز" آشنا می شود و رابطه ی عاطفی بین آن دو به وجود می آید . "مادام رز" که پیرزنی مهربان و با تجربه است ،او را به دنیای افسانه ها می برد تا روزهای واپسین عمر خود را با آرامش بیشتری سپری کند و از او می خواهد تا به خدا نامه بنویسد.این رمان مجموعه 1? نامه ای است که این کودک خطاب به خدا می نویسد: دوازده روز از زندگیش، دوازده روز پر ماجرا و شاعرانه،دوازده روز با شخصیت های متفاوت،دروازده روز با ایمان به خدا. این دوازده روز ،واپسین روزهای عمر این پسرک اند، ولی به لطف وجود "مادام رز" که پیوند عاطفی با او برقرار کرده به دوازده روز افسانه ای مبدل می شود. هدف اصلی این پایان نامه تقابل جامعه با فرد و باالعکس ، در شرایط بخصوص است .و نقش روابط انسانی در جامعه ی مدرنی که در آن حس تعامل رو به فراموشی است .از سوی دیگر تاکید این رمان بر محرکی بیرونی به نام امید ،موجب می شود مخاطب امروزی که دچار روزمرگی زندگی است و دلزده از تمام مکررات ، و همواره برای اثبات پوچی حیات به بزرگانی چون کافکا ، کامو ، سارتر و... چنگ می زند، اندکی معطوف زندگی لذت بخش کودکی شود که محکوم به مرگ است.