نام پژوهشگر: مهدی کوشیار
بتول بهرامی علی مشهدی
در حال حاضر سرطان یکی از مسایل مهم بهداشتی درمانی جهان و نیز کشور ما محسوب می شود. معمولاً متخصصان، در بررسی بیماری های طبی مزمن نظیر سرطان، علل و عوامل زیستی را عامل سبب ساز مطرح می کنند، اما اخیراٌ ثابت شده است که عوامل فوق به تنهایی نقش تعیین کننده ای در بروز سرطان نداشته بلکه برخی از متغیرهای شخصیتی، رفتاری و روان شناختی به صورت مستقیم و غیر مستقیم زمینه مساعدی برای ابتلای افراد به این بیماری و کاهش کیفیت زندگی مبتلایان به آن را ایجاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرانه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان و تنظیم هدف در رابطه ویژگی های شخصیتی با کیفیت زندگی بیماران سرطانی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به کلینیک رضا ، ایثار ، بیمارستان امام رضا (علیه السلام)و مطب دکتر کوشیار در شهر مشهد مراجعه کردند. از مجموع آنها 156 زن و مرد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان، مقیاس تنظیم هدف، فرم کوتاه پنج عاملی شخصیت (ffi-neo ) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل نمودند. به منظور تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این تحلیل نشان داد الگوی پیشنهادی اولیه از برازش خوبی برخوردار نیست؛ بنابراین در الگوی اولیه اصلاحاتی صورت گرفت. پس از آن، نتایج حاکی از برازش الگوی پیشنهادی اصلاح شده بود( 71/129 = ? 2 ، 98 = df ، 082/0 = rsmea، 87/0gfi = ، 82/0agfi = ). بر اساس این الگو، متغیرهای برون گرایی و روان رنجوری به ترتیب اثر مستقیم مثبت و منفی بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی داشت. همچنین، برون گرایی به واسطه راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و تنظیم هدف اثر غیر مستقیم مثبت و متغیر نوروزگرایی به واسطه راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان و تنظیم هدف اثر غیر مستقیم منفی بر کیفیت زندگی این بیماران داشت. لازم به ذکر است که تمامی این روابط از لحاظ آماری معنادار بود (05/0p>). نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش استنباط می شود یکی از عوامل میانجی مهم تاثیر گذار بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی در این رابطه، راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان است، که بعد از تجربه رویداد تهدیدآمیزی مانند سرطان، برای نظم دهی هیجان های خود بکار می گیرند. بنابراین در برنامه های درمانی باید توجه خاصی به آموزش راهبردهای شناختی به ویژه راهبردهای سازگارانه همچتین تنظیم هدف صورت گیرد.