نام پژوهشگر: حسن شریفی یزدی
احسان رخشنده رو سعید نظیفی
بیماری کوکسیدیوز در بز، یکی از عفونت های مهم و متداول تک یاخته ای با گسترش جهانی میباشد که در نتیجه آلودگی با انگل های جنس ایمریا ایجاد می شود. این بیماری از دیرباز به عنوان یکی از مشکلات مهم سیستم های صنعتی و سنتی پرورش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر به منظور مطالعه و ارزیابی پاسخ سیستم های آنتی اکسیدان آنزیمی و غیرآنزیمی در آلودگی تجربی به کوکسیدیوز در بز طراحی شد. به این منظور، تعداد 20 بزغاله تازه متولد شده از یک گله غیرآلوده انتخاب شدند. 10 رأس از بزغاله ها با اُاُسیست های عفونی گونه های بیماریزا (شامل ایمریا کاپرینا، ایمریا نیناکول یاکیمووه و ایمریا آرلوینگی) آلوده شدند و 10 رأس دیگر به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. از تمامی بزغاله های هر دو گروه به ترتیب در روزهای صفر (پیش از آلودگی)، 3، 7، 14، 21، 28 و 35 پس از ایجاد آلودگی خونگیری به عمل آمد و پارامترهای مربوط به سیستم های آنتی اکسیدان آنزیمی و غیرآنزیمی در خون میزبانها اندازه گیری شد. نتایج این مطالعه نشان داد که کوکسیدیوز در بز می تواند موجب ایجاد نقص در سیستم های آنتی اکسیدان بدن میزبان شود به گونه ای که کاهش معنی دار آنزیم های آنتی اکسیدان (شامل سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوکز-6- فسفات دهیدروژناز، گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز) و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی خون، افزایش چشمگیر در میزان پراکسیداسیون چربی، هموسیستئین تام پلاسما و سطح سرولوپلاسمین سرم و همچنین کاهش قابل توجه در غلظت سرمی عناصر کمیاب دارای خاصیت آنتی اکسیدان (شامل مس، روی، آهن، منگنز و سلنیوم) در بزغاله های بیمار می تواند نشان دهنده ایجاد آسیب اکسیداتیو در آنها باشد. تغییرات ذکر شده از روز هفتم پس از آلودگی ایجاد و در روزهای 14 تا 21 پس از آلودگی با شدت بیشتری مشاهده شد. این نتایج نشان می دهند که بیماری کوکسیدیوز در بز می تواند موجب تولید مقادیر زیاد رادیکال های آزاد و در نتیجه استرس اکسیداتیو در بدن میزبان شود. همچنین به نظر می رسد که آسیب های اکسیداتیو ایجاد شده می توانند در روند بیماریزایی انگل های جنس ایمریا نقش قابل توجهی را ایفا نمایند.
بهمن عبدی هاچه سو حسن شریفی یزدی
در این مطالعه به منظور ارزیابی میزان مقاومت جدایه های ای کولی به انروفلوکساسین در طی یک دوره پرورش جوجه های گوشتی و ارتباط این مقاومت با موتاسیون های روی داده در ژن های مقاومت کوئینولونی gyra و parc، از 20 مزرعه پرورش جوجه های گوشتی در طی سه مرحله (جوجه های یک روزه، 35-25 روزگی و یک روز قبل از ارسال به کشتارگاه) نمونه گیری صورت گرفت. روند مقاومت برعلیه برخی از آنتی بیوتیک های رایج در 367 جدایه بدست آمده در این سه مرحله و نیز میزان ارتباط مقاومت به انروفلوکساسین با برخی از ریسک فاکتورهای احتمالی نیز بررسی شد. نتایج تست آنتی بیوگرام به روش دیسک دیفیوژن نشان دهنده افزایش مقاومت بر علیه اکثر آنتی بیوتیک ها در طی دوره پرورش بود. مقایسه آنتی بیوگرام جدایه های بدست آمده از سواب کلواکی و جدایه های بدست آمده از پریکارد در مرحله دوم نمونه گیری نیز نشان داد که در اکثر موارد جدایه های بدست آمده از پریکارد مقاومت آنتی بیوتیکی بالاتری از جدایه های روده ای داشتند. در مجموع 83 درصد از جدایه های بدست آمده از این بررسی مقاومت چندگانه آنتی بیوتیکی داشتند. بالاترین میزان حضور مقاومت های چندگانه در مرحله سوم نمونه گیری (قبل از کشتار) و پس از آن در جدایه های پریکاردی بدست آمده در مرحله دوم نمونه گیری دیده شد. نتایج آزمایش تعیین حداقل غلظت مهار کننده رشد باکتری (mic) برای دو آنتی بیوتیک انروفلوکساسین و سیپروفلوکساسین نیز نشان داد که میزان مقاومت نسبت به این دو آنتی بیوتیک بصورت معنی داری در مراحل دوم و سوم نمونه گیری بالاتر از مرحله اول بود (p<0.05). همچنین اختلاف معنی داری در میزان مقاومت جدایه های بدست آمده از پریکارد و جدایه های کلواکی دیده شد (p<0.05)، بطوریکه جدایه های پریکاردی مقادیر mic بالاتری داشتند. یک همبستگی مثبت قوی ما بین مقادیر mic انروفلوکساسین وسیپروفلوکساسین نیز در جدایه های مورد بررسی مشاهده شد (p<0.001, r= 0.893). بررسی ارتباط میزان مقاومت به انروفلوکساسین و سیپروفلوکساسین با حضور موتاسیون در ژن های gyra و parc با استفاده از توالی یابی این دوژن و pcr-rflp صورت گرفت. نتایج نشان داد که مقادیر پایین mic برای انروفلوکساسین (?g/ml 4- 25/0) و سیپروفلوکساسین (?g/ml 4- 25/0) با بروز یک موتاسیون تنها در gyra، مقادیر mic متوسط انروفلوکساسین (?g/ml 8-2) و سیپروفلوکساسین (?g/ml 4-2) با بروز یک موتاسیون در gyra و یک موتاسیون در parc و مقادیر mic بالای انروفلوکساسین (?g/ml >64 -4) و سیپروفلوکساسین (?g/ml >64 -4) با بروز دو موتاسیون در gyra و یا بروز سه موتاسیون (دو موتاسیون در gyra و یکی در parc) مرتبط بود. موتاسیون در ناحیه تعیین کننده مقاومت کوئینولونی پروتئین gyra شامل جابجایی اسید آمینه ای در دو ناحیه ser-83 و asp-87 بود. جابجایی اسید آمینه ای در ناحیه تعیین کننده مقاومت کوئینولونی پروتئینparc ، اکثراَ در ناحیه ser-80 دیده شد و تنها دو مورد از جدایه های توالی یابی شده دارای جابجایی اسید آمینه ای در ناحیه glu-84 این پروتئین بودند. بررسی نقش ریسک فاکتورهای مختلف در میزان مقاومت جدایه های ای کولی بدست آمده از گله های گوشتی نشان داد که مقاومت به انروفلوکساسین در جدایه های بدست آمده از گله هایی که در دوره قبلی پرورش خود به کلی باسیلوز مبتلا شده بودند، به صورت معنی داری بالاتر بود (p<0.05). مصرف آنتی بیوتیک و پروبیوتیک در دان، نوع جیره غذایی مورد استفاده و نوع منبع آب مصرفی و نیز مصرف یا عدم مصرف کوئینولون ها در طی دوره پرورش، تاثیر معنی داری در میزان مقاومت به انروفلوکساسین نداشتند. مبتلا شدن گله به کلی باسیلوز و نیز ابتلای آن ها به عفونت های ویروسی به صورت معنی داری سبب افزایش مقاومت نسبت به انروفلوکساسین شده بود (p<0.05). همچنین میزان مقاومت به انروفلوکساسین در گله هایی که در طی دوره پرورش خود آنتی بیوتیک مصرف کرده بودند بصورت معنی داری بالاتر از گله های عاری از آنتی بیوتیک بود (p<0.001).
صدیقه گرجی پور حسن شریفی یزدی
چکیده مطالعه ی پلی مرفیسم و فیلوژنتیک انگل دیکروسلیوم دندریتیکم در ایران بر اساس نواحی ژنیnadh dehydrogenase subunit 1(nd1) وinternal transcribed spacer 2 (its-2) در گوسفند و گاو به کوشش صدیقه گرجی پور دیکروسلیازیس، یک بیماری انگلی کرمی با پراکنش جهانی است که از دو جنبه ی بالینی و اقتصادی برای انسان و صنعت پرورش دام حائز اهمیت می باشد. علیرغم اهمیت بهداشتی و اقتصادی بیماری، اطلاعات اندکی در مورد خصوصیات مرفومتریک و ژنومیک این انگل در کشور در دسترس می باشد، بنابراین پژوهش حاضر جهت شناسایی دقیق تر خصوصیات مرفولوژیکی و توصیف ژنتیکی انگل یاد شده در ایران با استفاده از نواحی ریبوزومی ژنوم هسته ای (its-2) transcribed spacer 2 internal و میتوکندریائی nadh dehydrogenase subunit 1 (nd1) انجام شد. بدین منظور، 100 نمونه انگل از کبد گاو و گوسفند کشتار شده در کشتارگاه های 5 منطقه ی جغرافیایی مختلف (استان های فارس، خراسان رضوی، تهران، گیلان و گلستان) در کشور جمع آوری شد. ابتدا بر اساس شاخص مرفومتریک قابل اعتماد موقعیت بیضه ها برای تشخیص افتراقی گونه های دیکروسلیوم، گونه ی دیکروسلیوم دندریتیکم جدا و سایر پارامتر های مرفومتریک شامل: طول، عرض، نسبت بین طول و عرض، طول غدد ویتلوژن، محیط و مساحت بدن کرم های بالغ (44 نمونه) با استفاده از نرم افزار اتوکد (autocad) و همچنین پارامترهای طول، عرض، نسبت بین طول و عرض، قطر خارجی و داخلی بادکش های دهانی و شکمی، فاصله ی بین دو بادکش، طول و عرض بیضه و تخمدان و فاصله ی بادکش شکمی تا انتهای بدن بعد از رنگ آمیزی 40 نمونه ی دیگر با کارمین به روش میکرومتری زیر میکروسکوپ اندازه گیری شدند. در مرحله ی بعد، تعداد 28 نمونه انتخاب شده و نواحی ژنی its-2 و nd1 در آنها با استفاده از روش pcr، تکثیر و سپس تعیین ترادف صورت گرفت. نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد موقعیت بیضه ها در تمامی ایزوله ها پشت سر هم می باشد که تأیید کننده ی گونه ی دیکروسلیوم دندریتیکم در ایران می باشد، علاوه بر این، بیشترین عرض بدن در تمامی ایزوله ها پشت قسمت میانی بدن واقع شده که مطلب بالا را تقویت و تأیید می کند، البته با وجود تفاوت های ظاهری مشاهده شده در پارامترهای مرفومتریک اندازه گیری شده با نرم افزار اتوکد در میزبان های مختلف، این تغییرات از نظر آماری معنی دار نبودند (p> 0.05) اما مقایسه ی شاخص های اندازه گیری شده به روش میکرومتری نشان داد که بین شاخص های قطر خارجی و داخلی بادکش دهانی، قطر داخلی بادکش شکمی، عرض بیضه و طول تخمدان در گاو و گوسفند تفاوت معنی دار وجود دارد (p? 0.05). قابل ذکر است که مقایسه ی پارامترهای طول، عرض و نسبت بین این دو هیچ گونه اختلاف معنی داری در میزبان های مختلف با هر دو روش اندازه گیری شده نشان ندادند (p> 0.05). نتایج مولکولی بدست آمده به ترتیب حاکی از وجود حداقل 10 (a-j) و 2 (a & b) هاپلوتیپ متفاوت در انگل دیکروسلیوم دندریتیکم بر اساس نواحی nd1 (jx050110-134) و its-2 jq966972) و(q966973 در مناطق مختلف جغرافیایی ایران می باشد و هاپلوتیپ های nd-d و its- a نسبت به بقیه از فراوانی بیشتری برخوردار بوده و به عنوان هاپلوتیپ های غالب شناسایی شدند. ایزوله های ایرانی تنوع ژنتیکی داخل گونه ای بالاتری را در ژن میتوکندریائی nd1 (97/0-0 درصد) در مقایسه با ترادف ریبوزومی its-2 (42/0-0 درصد) نشان دادند. مقایسه ی توالی های nd1 و its-2 نمونه های حاصل از این مطالعه به ترتیب 8 و 1 جایگاه نوکلئوتیدی دارای پلی مرفیسم را نشان دادند. در مورد nd1، 6 جایگاه دارای موتاسیون آرام بوده و منجر به تغییر اسیدآمینه نشده بودند . اما دو جابجایی دیگر منجر به تغییر اسیدآمینه های آلانین به والین و فنیل آلانین به لوسین شرکت کننده در ساختار آنزیم nd1شده بودند. همچنین در موقعیت نوکلئوتیدی 109 ترادف its-2 نمونه های متعلق به هاپلوتیپ b (11 جدایه) هتروژنئیتی مشاهده شد (a?r). در پایان شاخص های مرفومتریک و مولکولی نشان دادند که دیکروسلیوم دندریتیکم تنها گونه ی آلوده کننده ی گاوان و گوسفندان ایران می باشد، البته دیکروسلیوم دندریتیکم دارای تفاوت های داخل گونه ای می باشد ولی میزبان ها و مناطق جغرافیایی احتمالاً نشانگرهای مفیدی برای طبقه بندی هاپلوتیپ های مختلف این گونه نیستند. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد ژن nd1 به عنوان یک مارکر میتوکندریائی ابزار ارزشمندی برای تجزیه و تحلیل بیشتر جزئیات مولکولی انگل دیکروسلیوم دندریتیکم می باشد که می تواند در سراسر جهان مورد استفاده قرار گیرد. اگر چه این امر به مطالعات بیشتری نیاز دارد. کلید واژه: its-2, nd1