نام پژوهشگر: ناهید خوشرفتار یزدی
سمانه مهدوی مقدم احمد ابراهیمی عطری
زمینه وهدف: گوناگونی کیف های موجود در بازار، دانش آموزان را به استفاده از کیف های متنوع بدون توجه به عوارض عضلانی و جسمانی آنها ترغیب می کند که هر کدام به روشی خاص حمل می شوند. تحقیقات نشان داده اند که روش های مختلف حمل وسایل آموزشی، آثار متفاوتی را در میزان ادراک دردهای جسمانی و عملکرد دستگاه های عضلانی-اسکلتی، قلبی-عروقی، تنفسی و متابولیسم بدن دانش آموزان اعمال می کنند. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر حمل کیف های رایج مدرسه ای (کیف دستی، شانه ای وکوله پشتی) بر فعالیت الکتریکی عضلات تنه دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق: این مطالعه از نوع نیمه تجربی می باشد. آزمودنی های این تحقیق از بین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان همدان (یک مدرسه به صورت تصادفی ) انتخاب شدند. پس از انجام اندازه گیری های میدانی قد، وزن و bmi این افراد به منظور همگن کردن آزمودنی ها و تایید فرم سوابق پزشکی توسط پزشک مربوطه، تعداد 20 نفر آزمودنی به عنوان نمونه انتخاب شدند. فعالیت الکتریکی عضلات تنه آنها شامل: راست کننده ستون فقرات (es)، مستقیم شکمی (ra)، ذوزنقه ای فوقانی (ut) و سینه ای بزرگ (pm) بطور دو طرفه، پس از15دقیقه حمل هر یک از کیف ها با وزن معادل 10درصد وزن بدن ، بر روی تردمیل با سرعت 1/1 متر بر ثانیه، در طول یک دقیقه ایستادن مستقیم با استفاده از دستگاه emg ثبت شد. هر دانش آموز در 4 آزمون (وضعیت بدون کیف، حمل کیف دستی، حمل کیف شانه ای، حمل کوله پشتی معادل 10 درصد وزن بدن) شرکت کرد. از وضعیت بدون کیف به عنوان گروه کنترل (100درصد) استفاده شد. یافته ها: حمل کیف شانه ای به فعالیت ناهمسان بخش های راست و چپ هر چهار عضله es،ra ، ut و pm می انجامد. (001/0 p=). حمل کیف دستی به افزایش این ناهمسانی در بخش های راست و چپ عضلات es، ra و ut منجر شد (001/0p=)، به طوری که سطح فعالیت emg در سمت مخالف کیف درعضلات es وra به طور معناداری افزایش (001/0p=) و در سمت موافق به طور معناداری کاهش یافت (001/0p=). درحالیکه در عضلات ut افزایش در سمت موافق و کاهش در سمت مخالف بطور معناداری مشاهده شد (001/0p=). فعالیت بخش های راست و چپ عضله pmهنگام حمل کیف دستی همسان بود (068/0p=). در حال حمل کوله پشتی فعالیت emg عضله ra به طور معنادار و ناهمسان کاهش (001/0p=) و در عضلاتes ،ut و pm به طور معنادار و همسان کاهش یافته است (001/0p=). نتیجه گیری:کوله پشتی به علت همسانی بیشتر فعالیت بخش های راست و چپ عضلات و میزان فعالیت کمتر آنها، به عنوان کیف مدرسه ای برتر در مقایسه با سایر کیف های مورد بررسی می باشد. لذا استفاده از این نوع کیف برای دانش آموزان دختر این رده سنی پیشنهاد می شود.
محبوبه دهقانی تفتی احمد ابراهیمی عطری
سابقه و هدف: سندرم درد پاتلوفمورال شایع ترین بیماری ناشی از استفاده بیش از حد ورزشکاران از زانو و یکی از علل شایع درد قدام زانو در ورزشکارانی است که به کلینیک های پزشکی ورزشی مراجعه می کنند و در زنان ورزشکار شایع تر است. تیپینگ ناحیه پاتلا(patellar taping) روش درمانی موثری جهت تسکین علایم دردناک در طیف وسیعی از افراد دارای این سندرم است. گرچه سازوکار کاهش علایم پس از استفاده از tape کاملا مشخص نشده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر taping بر تعادل پویا و میزان درد زنان ورزشکار مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال بود. مواد و روش: بر اساس این مطالعه 15 نفر از زنان ورزشکار مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال جهت شرکت در طرح انتخاب شدند. بدین منظور تعادل پویای این افراد قبل و بعد از مداخله tape و با انجام تست ستاره(star excursion balance test) اندازه گیری و ثبت گردید. شدت درد نیز با استفاده از vas (visual analog scale) اندازه گیری شد. یافته ها: مقادیر بدست آمده از درد و عملکرد زانو قبل و بعد از مداخله tape با استفاده از آزمون t زوجی بررسی شد. عملکرد زانو بعد از استفاده از tape در جهات قدامی، قدامی_داخلی، داخلی، خلفی_داخلی و قدامی_داخلی تفاوت معنی داری داشت (05/0> p). همچنین میزان درد نیز بعد از مداخله tape تفاوت معنی داری داشت(05/0> p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه ی ما تفاوت معنی داری را با استفاده از taping پاتلا، در کاهش میزان درد زانو و افزایش کارکرد ورزشکاران مبتلا به سندرم درد پاتلوفمورال، نشان داد.
مصطفی پاینده ناهید خوشرفتار یزدی
چکیده فارسی پایان نامه: هدف از این پژوهش مقایسه تعادل و مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین افراد دارای کف پای صاف و کف پای نرمال و نیز بررسی تاثیر دو ماه تمرینات اصلاحی بر این متغیر ها در افراد دارای کف پای صاف بود. بدین منظور تعداد 1018 نفر از دانش آموزان مقطع ابتدایی مورد بررسی قرار گرفتند که 86 نفر آنها دچار کف پای صاف انعطاف پذیر بودند، 30 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفری تجربی و کنترل قرار گرفتند. 15 نفر نیز افراد دارای پای سالم که با گروه کف پای صاف از نظر سن، قد و وزن همگن بودند نیز انتخاب شدند. گروه تجربی در تمرینات اصلاحی این ناهنجاری که به مدت 8 هفته، هر هفته سه جلسه، و هر جلسه به طور متوسط 100 دقیقه بود شرکت کردند. در مرحله پیش آزمون از دستگاه بایودکس جهت اندازه گیری تعادل و دستگاه صفحه نیرو سنج (force plate) جهت اندازه گیری مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در حین راه رفتن مورد استفاده قرار گرفت. بعد از گذشت 24 جلسه تمرینات اصلاحی، از تمامی 45 نفر (گروه تجربی، گروه کنترل، گروه سالم) بار دیگر تست های مذکور گرفته شد. بعد از جمع آوری اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون، به منظور بررسی و مقایسه درون گروهی و برون گروهی، روش آماری تی همبسته و تی مستقل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین تعادل و مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در مرحله انتقال وزن بر روی پاشنه و مرحله تماس کف پا بین دو گروه کف پای صاف و کف پای نرمال تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0>p). ولی در مرحله انتقال وزن بر روی پنجه بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نشد(05/0<p). در بررسی تاثیر تمرینات اصلاحی بر روی متغیر های تعادل و مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین افراد دارای کف پای صاف نیز مشاهده شد این تمرینات بر روی تعادل و مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در مرحله انتقال وزن بر روی پاشنه و انتقال وزن بر روی پنجه تاثیر معنی داری داشته ولی در مرحله تماس کف پا با زمین بعد از 24 جلسه تمرینات اصلاحی بر روی این افراد اختلاف معنی داری مشاهده نشد. و نیز جهت بررسی این نکته که 24 جلسه تمرینات اصلاحی چه قدر توانسته افراد کف پای صاف را به افراد نرمال نزدیک کند، تعادل و مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین افراد دارای کف پای صاف بعد از هشت هفته تمرینات اصلاحی با افراد دارای پای نرمال مورد ارزیابی قرار گرفت که در پایان مشاهده شد بین تعادل و هر سه زمان مولفه عمودی نیروی عکس العمل زمین در مرحله برخورد پا با زمین (stance) دو گروه کف پای صاف و کف پای نرمال اختلاف معنی داری وجود ندارد. بر اساس نتایج این تحقیق، حرکات اصلاحی می تواند اثرات مثبتی بر کاهش عوارض این ناهنجاری بگذارد. این تمرینات می تواند نیروی عکس العمل زمین افراد دارای کف پای صاف را کاهش داده که در نتیجه آن، فشار وارده به پاها و اعضای بالاتر و خطر بروز آسیب و شکستگی در این افراد، هنگام فعالیت های بدنی کاهش می یابد. یکی دیگر از مشکلاتی که در افراد کف پای صاف وجود دارد کاهش تعادل این افراد است. تمرینات اصلاحی نیز می تواند بر رفع این مشکل که خود می تواند باعث بروز آسیب های دیگر شود کمک کند.
علی رضاپور علی اکبر هاشمی جواهری
بروز آسیب های بدنی در افرادی که در فعالیت های ورزشی حرفه ای شرکت میکنند اجتناب ناپذیر بوده که اغلب موارد مشکلاتی را برای ورزشکاران به همراه دارد.مفصل زانو از جمله مفاصل بزرگ بدن است که در اثر حوادث و ضربه های ورزشی دچار اختلالات حرکتی شدید می شود آسیب ها و علل مرتبط با آن ها در تمامی رشته های ورزشی به خصوص رشته های گروهی مورد توجه بوده و متاسفانه در کنار تمام مزایا و محاسناتی که برای ورزش متصور است پدیده آسیب همواره با آن همراه بوده و پا به پای آن رشد کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ریسک فاکتور های منتخب داخلی و خارجی مرتبط با آیسب ها با میزان بروز انواع فوتبالیست های نخبه ی خراسان رضوی میباشد.روش شناسی: برای ارزیابی آسیب ها از فرم تعدیل شده فولر و همکاران (2006) استفاده شد. که انواع آسیب ها ورزشکاران توسط محقق و اطلاعات پرونده پزشکی ثبت گردید .تحقیق حاضر از نوع توصیفی و همبستگی می باشد که در رابطه بین متغیرهای تحقیق با استفاده از آزمون ناپارامتریک خی دو در سطح معنادار (p<0/005) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت یافته ها: در بین فوتبالیست های نخبه شرکت کننده در تحقیق 56 که دارای آسیب زانو بودند با میانگین سن 1/8 ≠ 22/67 میانگین قد 173/94≠ 4/41 و میانگین وزن 74/11≠ 5/8 وارد تحقیق شدند.نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که بین ریسک فاکتور های داخلی (زاویهq، زانو پرانتزی )و خارجی (نوع کفش، شرایط آب و هوایی، شرایط بازی و پست بازی) با آسیب های زانو رابطه معناداری وجود دارد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به رابطه موجود بین عوامل احتمالی آسیب زا و بروز آسیب در بخش های مختلف بدن، ورزشکاران و مربیان باید عوامل احتمالی که باعث بروز آسیب ها در رشته فوتبال می شوند و به خوبی شناسایی کرده و جهت مقابله با آن ها، راه حل هایی ارائه نمایند. تا کیفیت بازی ها را بهتر و خطر آسیب دیدگی را در ورزشکاران نخبه کاهش دهند
وجیهه ثابتی همت آبادی ناهید خوشرفتار یزدی
زمینه و هدف: سندرم فشار داخلی تیبیا (mtss)،که معمولاً به عنوان شین اسپلینت شناخته می شود یک آسیب پرکاری در اندام تحتانی بوده و یکی از شایع ترین علل درد ساق پای ناشی از فعالیت در ورزشکاران می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه بین میزان فعالیت عضلات ساق پا، شاخص های آنتروپومتری و برخی شاخص های ترکیب بدن با شین اسپلینت می باشد. روش شناسی: این مطالعه از نوع توصیفی – مقایسه ای می باشد. از بین دانشجویان رشته تربیت بدنی دانشگاه فردوسی مشهد32 نفر در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند: گروه مبتلا به شین اسپلینت(16 نفر) با میانگین قد 5/32±161/52 سانتیمتر و وزن 9/30±56/85 کیلوگرم و گروه سالم (16 نفر) با میانگین قد 3/85± 162/52 سانتیمتر و وزن 6/36 ± 54/73 کیلوگرم انتخاب شدند. فعالیت الکتریکی عضلات ساق پای آزمودنی ها شامل: درشت نئی قدامی، دوقلو و نعلی در وضعیت ایستاده توسط الکترومیوگرافی ثبت شد. سپس شاخص های آنتروپومتری شامل طول ران، طول ساق، طول کف پا و محیط ساق به وسیله متر نواری و شاخص های ترکیب بدنی آزمودنی ها شامل میزان پروتئین، مواد معدنی و درصد چربی بدن به وسیله دستگاه inbody مورد سنجش قرار گرفت. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به وسیله آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: اختلاف معنی داری در فعالیت الکتریکی عضلات درشت نئی قدامی، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی و نعلی در دو گروه مبتلا به درد ساق پا و سالم مشاهده نشدp>0.05)). همچنین اختلاف معناداری در نسبت فعالیت الکتریکی عضلات قدامی به عضلات خلفی در دو گروه یافت نشد (p>0.05). با بررسی شاخص های آنتروپومتری و ترکیب بدن در دو گروه نیز تفاوت معناداری مشاهده نگردید (p>0.05). نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از تحقیق، احتمالا عدم تعادل عضلات ساق پا، ویژگی های آنتروپومتریک و ترکیب بدنی مورد بررسی در این پژوهش در بروز شین اسپلینت نقشی ندارند.
امیرحسین تلواری ناهید خوشرفتار یزدی
هدف : از جمله آسیب های رایج در ورزش، آسیب های مربوط به عضلات و بافت های ارتجاعی و نرم است که وسیع ترین بخش ساختار اسکلتی-عضلانی را به خود اختصاص داده و به دلیل اعمال نیروهای مکانیکی بر آن به ویژه در مقادیر بیشتر از سطح پذیرش و تحمل بافت، موجب آسیب دیدگی آن می شوند. شین اسپلینت دردی است در ناحیه قدامی ساق پا که می تواند باعث بروز اختلالات فزاینده و افت عملکرد ورزشی شود و در نتیجه بر روی کارایی ورزشکاران اثر منفی بگذارد. هدف از این تحقیق بررسی فعالیت الکتریکی عضلات قدامی و خلفی ساق و توزیع فشار کف پا در افراد سالم و مبتلا به شین اسپلینت بود. روش شناسی: از بین دانشجویان رشته تربیت بدنی 15 نفر مبتلا به شین اسپلینت با میانگین قد و وزن 18/6 ± 2/176و 187/9 ± 66/67 و 15 نفر سالم با میانگین قد و وزن 97/5 ± 20/176 و 47/10 ± 46/75 انتخاب شدند. سپس فعالیت الکتریکی عضلات ساق پا توسط الکترومیوگرافی و توزیع فشار کف پا توسط دستگاه فوت اسکن در دو وضعیت ایستا و پویا از دو گروه سالم و شین اسپلینت اندازه گیری و ثبت شد. داده های پژوهش به وسیله آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: اختلاف معنی داری در فعالیت الکتریکی عضلات درشت نئی قدامی (54 0/0p= )، دوقلو ( 11/0p=)، در دو گروه مبتلا به درد ساق پا و سالم مشاهده نشد. بین نسبت فعالیت الکتریکی عضله درشت نئی قدامی به عضلات دوقلو ساق پا، اختلاف معناداری دیده شد(01/0p=). به علاوه اختلاف معنی داری در فشار ناحیه قدامی کف پای راست (25/0p= )، فشار ناحیه خلفی کف پای راست (22/0p=) ، فشار ناحیه قدامی کف پای چپ ( 37/0p=)، فشار ناحیه خلفی کف پای چپ ( 16/0p=) ، فشار ناحیه میانی کف پای راست (31/0p= ) و فشار ناحیه میانی کف پای چپ (17/0p= ) در دو گروه مبتلا به درد ساق پا و سالم مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که ضعف عضلات درشت نئی نسبت به دوقلو ممکن است عاملی برای بروز شین اسپلینت باشد. بنابراین شاید با تقویت این عضلات بتوان تا حدودی از درد افراد مبتلا کم کرد و به بازگشت آنها به تمرین و مسابقه کمک نمود. همچنین بر اساس نتایج حاضر، وارد آوردن نیروی بیشتر در قسمت جلویی پا در افراد مبتلا قابل تامل است و نیاز به تحقیقات بیشتری در گروه های بزرگتری در این زمینه می باشد.
کاظم نوروزی امیرشهریار آریامنش
پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی قدرت عضلات چهارسررانی به میزان زیادی کاهش پیدا می کند. پیدا کردن یک راه-حل برای جلوگیری از کاهش قدرت دارای اهمیت زیادی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات متقاطع کانسنتریک بر قدرت عضله چهارسررانی مردان پس از بازسازی رباط صلیبی قدامی بود. مواد و روش ها: تعداد 20 بیمار با میانگین سنی 55/1±02/22 سال و میانگین وزنی 15/7±7/71 کیلوگرم که دچار پارگی رباط صلیبی قدامی شده بودند، انتخاب و به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی علاوه بر تمرینات فیزیوتراپی تمرینات متقاطع کانسنتریک را با پای سالم به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه، هر جلسه 20 دقیقه و گروه کنترل فقط تمرینات فیزیوتراپی خود را تمرینات را انجام دادند. سه روز قبل از عمل بازسازی رباط و بعد از گذشت 9 هفته و انجام 24 جلسه تمرینات متقاطع، قدرت ایزومتریک عضلات چهارسررانی هر دو پای بیماران در زاویه 60 درجه، با استفاده از دستگاه ایزوکنتیک بایودکس اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تی همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>p آزمایش شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به دنبال هشت هفته تمرینات متقاطع کانسنتریک، قدرت عضله چهارسررانی پای سالم آزمودنی های گروه تجربی به طور معناداری افزایش یافت(002/0=p). همچنین میزان کاهش قدرت در عضلات چهارسررانی افراد پس از بازسازی acl، در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود(001/0=p). نتیجه گیری: تمرینات متقاطع بصورت کانسنتریک می تواند اثرات مثبتی در جهت کاهش میزان قدرت داشته باشد. این تمرینات می تواند باعث افزایش قدرت در اندام سالم و همچنین جلوگیری از میزان کاهش زیاد قدرت در اندامی که مورد جراحی قرار گرفته، شود.
حمیده اخوان ناهید خوشرفتار یزدی
چکیده: هدف: این پژوهش به منظور بررسی ناهنجاری¬های اندام تحتانی در ورزشکاران با و بدون اسپرین مزمن مچ پا صورت گرفت. روش شناسی: برای این هدف 50 زن ورزشکار با سابقه اسپرین مزمن مچ پا و 50 زن ورزشکار بدون اسپرین مچ پا در این تحقیق شرکت کردند. ناهنجاری¬هایی که در اندام تحتانی آزمودنی ها مورد بررسی قرارگرفت شاملپای نابرابر، افت ناوی، پرونیشن، سوپینیشن، زانوی ضربدری و زانوی پرانتزی بود. برای توصیف داده ها از اندازه¬شاخص¬های گرایش مرکزی و پراکندگی استفاده شد.برای مقایسه ناهنجاری های اندام تحتانی گروه با اسپرین مزمن مچ پا، با گروه بدون اسپرین مزمن مچ پا ، از آزمون t مستقل استفاده گردید. کلیه محاسبات آماری در نرم افزار 22spss انجام گرفت و سطح معنی داری معادل p<0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق این بود که در ناهنجاریهای افت ناوی و پرونیشن بین دو گروه با و بدون اسپرین مزمن مچ پا تفاوت معناداری مشاهده شد. اما در ناهنجاریهای پای نابرابر، سوپینیشن، زانوی ضربدری و پرانتزی بین دو گروه با و بدون اسپرین مزمن مچ پا تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، ممکن است دو ناهنجاری پرونیشن مچ پا و افت ناوی در بروز اسپرینهای مچ پا موثر باشد.
فهیمه حسانی حقیقی امیر شهریار آریامنش
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر 20 جلسه آب درمانی بر درد و فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی زنان مبتلا به استئوآرتریت زانو بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از بیمارانی که مبتلا به استئوارتریت متوسط زانو بودند و به پزشک متخصص ارتوپدی مراجعه کرده بودند بعنوان نمونه انتخاب، و در دو گروه آب درمانی و کنترل قرار گرفتند. 1 هفته قبل از تمرینات ورزشی در آب فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی پای بیماران در زاویه 60 درجه، با استفاده از دستگاه emg و همچنین شدت درد بیماران، اندازه گیری و ثبت شد. گروه آب درمانی تمرینات ورزش در آب را به مدت 4 هفته، هر هفته 5 جلسه و بطور متوسط هر جلسه 50 دقیقه تمرینات را انجام دادند. بعد از گذشت 5 هفته و انجام 20 جلسه تمرینات ورزش در آب، فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی و شدت درد هر دو گروه مجدداً اندازه گیری و ثبت شد. بعد از جمع آوری اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون، به منظور بررسی و مقایسه درون گروهی و برون گروهی، روش آماری تی همبسته و تی مستقل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد با اینکه 4 هفته تمرینات ورزش در آب باعث افزایش معناداری در فعالیت الکتریکی عضلات منتخب چهارسررانی نشد اما باعث افزایش میانگین فعالیت الکتریکی این عضلات شد. همچنین نتایج شدت درد نشان داد که این تمرینات باعش کاهش شدت درد این بیماران پس از تمرینات ورزش در آب شد(001/0=p). نتایج این پژوهش نشان داد که انجام تمرینات ورزش در آب توسط بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو به طور کامل امکان پذیر و راحت می¬باشد. همچنین کم شدن فشار وارده بر مفاصل مبتلا، انجام ورزش با صدمه کمتر توسط بیماران از مزایای تمرینات ورزش در آب است. با توجه به اینکه در تحقیق حاضر آب درمانی باعث کاهش شدت درد و علایم بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو شد، می¬توان این روش درمانی را به عنوان روشی موثر برای بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو تجویز نمود.
سید اسماعیل موسوی سید علی اکبر هاشمی جواهری
اسپرین مچ پا یکی از رایج ترین آسیب ها در ورزشکاران می باشد، به خصوص ورزش هایی از جمله والیبال، بسکتبال و فوتبال که در آن شرکت کنندگان پرش ها و فرودهای مکرر روی یک پا دارند و یا در معرض حرکات برشی سریع قرار می گیرند. شیوع این آسیب، در میان تمام آسیب های ورزشی حدود 25% تخمین زده شده است. از بین تمام رشته های ورزشی، والیبال، حدود 54% به نسبت، شیوع بالاتری از این آسیب را به همراه دارد. تحقیقات نشان داده که میزان بروز مجدد این آسیب به بیش از 70% می رسد. بروز اسپرین های مچ پا به صورت مکرر و پایداری علائم بعد از آسیب دیدگی منجر به بی ثباتی مزمن مچ پا می گردد. بروز بی ثباتی مزمن مچ پا ممکن است فرد ورزشکار را مدتها و یا حتی برای همیشه تمرین و مسابقه دور بماند، در نتیجه لازم به نظر می رسید تلاش هایی برای کاهش و پیشگیری از آسیب اسپرین مچ پا در ورزشکاران والیبالیست صورت گیرد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر دو نوع تیپ کنزیو و ریجید بر ثبات و عملکرد والیبالیست های مرد نخبه با اسپرین مزمن مچ پا می باشد. 15 والیبالیست مرد مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا با میانگین قد 18/5 ± 188، وزن 32/7 ± 42/81 و توده بدنی برابر با 06/2 ± 5/22، در این مطالعه شرکت داشتند. آزمودنی ها در یک گروه قرار گرفتند و در سه حالت بدون تیپ، تیپ کنزیو و تیپ ریجید، تست های تعادل پویا و آزمون های عملکردی را انجام دادند. برای ارزیابی تعادل پویا از پرش و فرود بر روی صفحه نیرو استفاده شد و از تست های پرش عمودی و پرش با یک پا از روی مانع جهت ارزیابی عملکرد آزمودنی ها استفاده گردید. برای بررسی تاثیر تیپ کنزیو و ریجید از آزمون ارزیابی مکرراستفاده شد و سطح معناداری 05/0p ? در نظر گرفته شد.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری حاکی از اثر بخشی تیپینگ مچ پا بر ثبات و عملکرد والیبالیست های مبتلا به اسپرین مزمن مچ پا بود. ضمنا بین تاثیر دو نوع تیپ بر عملکرد آزمودنی ها تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین نوع تیپ در ثبات و پایداری آزمودنی ها تفاوت معناداری وجود نداشت.نتایج به دست آمده از تحقیق بیان کننده آن است که جهت بهبود تعادل و عملکرد والیبالیست های با اسپرین مزمن مچ پا از روش تیپینگ استفاده شود. علاوه براین با توجه به اثر بخشی بیشتر تیپ کنزیو نسبت به ریجید در بهبود عملکرد، کنزیوتیپ بیشتر برای این افراد توصیه می شود.
ابوالفضل میرزاده مقدم ناهید خوشرفتار یزدی
مقدمه: شین اسپلینت از جمله آسیب هایی است که سبب بروز درد و ناراحتی در قسمت قدامی پا می¬شود. به منظور بررسی علل بروز این آسیب، محققان به پارامترهای مختلفی از جمله پارامترهای آناتومیکی و مکانیکی اشاره نموده اند، اما نتایج آزمایشاتی که قبلا در این زمینه انجام شده است کافی نمی باشد. از اینرو هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل حرکتی مردان ورزشکار مبتلا به شین اسپلینت بود. مواد و روش ها: 26 دانشجوی پسر دانشکده تربیت بدنی دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه مبتلا به شین اسپلینت و گروه سالم که از لحاظ جسمی سالم و فاقد هرگونه آسیب یا ناهنجاری خاصی در اندام تحتانی بودند، بصورت داوطلبی با میانگین سن3± 22(سال)، قد 47/5±177 سانتی متر، وزن 4/8±6/72 کیلوگرم در این پژوهش شرکت کردند. سپس برای بررسی حرکت آزمودنی¬ها، مارکرها بر روی مفاصل مچ، زانو، ران و تنه در محل های مورد نظر نصب شد و زوایا در هر یک از مفاصل در هنگام دویدن و راه رفتن، در سه مرحله برخورد پاشنه به زمین، برخورد کف پا و جدا شدن پنجه از زمین ثبت شد. زوایای مفاصل مورد نظر با استفاده از نرم افزار دستگاه آنالیز حرکت محاسبه شد. آزمون فرضیات با استفاده از آزمون مستقل انجام شد یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد، افراد مبتلا به شین اسپلینت در پای چپ در هنگام راه رفتن در هیچ یک از زوایا تفاوت معنی¬داری نداشتندو فقط در هنگام دویدن در زاویه تنه هنگام برخورد پاشنه و نیز جدا شدن پنجه با گروه سالم تفاوت معنی¬داری داشتند اما در پای راست که پای مبتلا در افراد دارای درد شین اسپلینت بود، در هنگام راه رفتن در زوایای مچ و ران هنگام برخورد پاشنه و در زوایای مچ و تنه هنگام برخورد کف پا بین گروه ها تفاوت معنی¬داری وجود داشتهم چنین در زاویه مچ و زانو هنگام دویدن و در مرحله برخورد پاشنه تفاوت معنی¬داری دیده شددر سایر مراحل تفاوت معنی¬داری بین گروه¬ها دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحیق حاضر لحظه برخورد پاشنه در هنگام راه رفتن و دویدن از اهمیت ویژه¬ای در ایجاد درد شین اسپلینت برخوردار است. در نتیجه اگر در این مرحله، زوایای مفاصل مچ پا، زانو، ران و تنه اصلاح شود ممکن است در کاهش دردهای ناشی از شین اسپلینت موثر باشد.
فهیمه عابدیان ناهید خوشرفتار یزدی
التهاب غلاف کف پایی رایج ترین علت درد پاشنه می باشد. چون علت دقیق این عارضه مشخص نیست، روش های درمانی مختلفی برای آن ذکرشده است. با این وجود، تأثیر تمرین در آب بر این عارضه مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر هشت هفته تمرین در آب بر بیماران مبتلا به التهاب غلاف کف پایی می باشد. بعد از یک فراخوان عمومی تعداد 45 نفر مبتلا به التهاب غلاف کف پایی بکار گرفته شدند. شرکت کنندگان در دو گروه تمرین (30n=) و کنترل (8n=) قرار گرفتند. برنامه تمرینی هشت هفته تمرین پیش رونده در آب (هفته ای 3 جلسه ، میانگین 53 دقیقه در هر جلسه که جلسات ابتدایی زمان کمتر و به مرور جلسات میانی و انتهایی زمان بیشتر را به خود اختصاص داده اند) شامل تمرینات کششی غلاف کف پایی و عضلات خلف ساق، و تقویت عضلات داخلی پا بود. متغیرهای موردسنجش میزان درد، دامنه حرکتی مچ و شست پا، طول خار، قدرت پلنتار فلکشن مچ و فلکشن شست پا و تعادل در سطوح پایدار و ناپایدار بود که قبل و بعد از دوره تمرینی در هر دو گروه اندازه گیری شد. برای سنجش دامنه های حرکتی، از گونیامتر برای سنجش تعادل، از دستگاه بایودکس برای سنجش قدرت، از دستگاه داینامومتر برای سنجش درد، از مقیاس سنجش دیداری درد و برای سنجش طول خار از تصویر رادیوگرافی استفاده شد. داده ها با استفاده از t همبسته و مستقل در سطح معناداری 05/0?p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در گروه تجربی بعد از هشت هفته تمرین درد، دامنه پلنتار فلکشن مچ پا، فلکشن و اکستنشن شست پا، قدرت فلکشن شست پا و تعادل افراد در سطح ناپایدار تفاوت معناداری نشان داد(05/0>p). همچنین در مورد دامنه دورسی فلکشن مچ پا نتایج حاکی از تفاوت معنادار بعد از هشت هفته تمرین در آب بود(05/0>p)، البته این تفاوت در مقایسه بین گروهی معناداری نشان نداد(05/0<p). در مقایسه درون گروهی و بین گروهی متغیرهای طول خار، قدرت پلنتار فلکشن مچ پا و تعادل افراد در سطح پایدار نیز تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0<p). نتیجه گیری: با وجود اینکه تفاوت معناداری در طول خار، قدرت پلنتار فلکشن مچ پا و تعادل افراد در سطح پایدار مشاهده نشد، اما هشت هفته تمرینات پیش رونده در آب موجب بهبود درد، دامنه حرکتی مچ و شست پا، قدرت فلکشن شست پا و تعادل در سطح ناپایدار در مبتلایان به التهاب غلاف کف پایی می شود.
منیره شاه پسند ناهید خوشرفتار یزدی
مقدمه و هدف: شین اسپلینت دردی است که در قدام ساق پا ایجاد شده و در ورزش هایی که با پریدن و دویدن همراه هستند بیشتر دیده می شود. علی رغم بررسی زیادی که در خصوص شین اسپلینت صورت گرفته است، تاکنون تحقیقی در خصوص اصلاح تکنیک دویدن افراد مبتلا به این عارضه انجام نشده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات چی رانینگ بر میزان درد، دامنه حرکتی و تعادل افراد مبتلا به شین اسپلینت بود. مواد و روش ها: در این تحقیق که به روش نیمه تجربی انجام شد، 36 نفر مبتلا به درد ساق پا با میانگین سن 0/42± 16/43 سال، قد 7/03± 162/75 سانتی متر و وزن 7/78±50/34 کیلوگرم انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه کنترل (18=n) و تجربی (18=n) تقسیم بندی شدند. آزمودنی های گروه تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه و در هر جلسه به مدت 45 دقیقه، تمرینات چی رانینگ را انجام دادند و گروه کنترل نیز به تمرینات قبلی خود ادامه دادند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی میزان درد ساق پا، دامنه حرکتی اندام تحتانی وتعادل افراد در دو حالت ایستا و پویا اندازه-گیری شد. ابزارهای اندازه گیری به این صورت بود که، برای اندازه گیری میزان درد از مقیاس سنجش دیداری (vas)، دامنه حرکتی از گونیامتر، تعادل پویا از آزمون ستاره و تعادل ایستا از آزمون لک لک استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار spss نسخه 21 استفاده شد. روش آماری در این تحقیق آزمون تی مستقل و وابسته و تی هتلینگ، در سطح معنی داری 0/05 بود. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تمرینات چی رانینگ بر درد، دامنه حرکتی و تعادل ایستا و پویا تأثیر معنی داری دارد (0/05>p ). نتیجه گیری: بنابرنتایج حاصله از این پژوهش، تمرینات چی رانینگ بر درد، دامنه حرکتی و تعادل افراد مبتلا به شین-اسپلینت اثر مثبت و معنی داری داشته و چی رانینگ ممکن است روش موثری برای کاهش دردساق پا باشد.
مریم مومنی مهرجردی ناهید خوشرفتار یزدی
سابقه و هدف: واریس یکی از بیماری هایی است که به طور عمده در دیواره ی وریدهای قسمت تحتانی ساق پا اتفاق می افتد و باعث تجمع زیاد خون و تورم در پاها می گردد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یک دوره تمرین در آب بر علائم بالینی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به واریس می باشد.. مواد و روش ها: تعداد 40 زن غیر ورزشکار مبتلا به واریس خفیف با میانگین سنی 721/8±41 سال و میانگین وزنی 183/10±72/69 کیلوگرم انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تمرین در آب و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین در آب به مدت 18 جلسه با تواتر سه جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه با شدت 60-50 درصد میانگین حداکثر تعداد تکرار برای هر فرد انجام شد. قبل و بعد از پروتکل تمرینی محیط دور مچ و ساق پا، شدت درد و کیفیت زندگی بیماران به ترتیب با استفاده از متر نواری، مقیاس vas و پرسشنامه sf-36 سنجیده شد. داده ها با استفاده از تی همبسته، ویلکاکسون، تی مستقل و یوی من ویتنی در سطح معنی داری 05/0>p مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که برنامه تمرین در آب بر شدت درد هنگام ایستادن(000/0=p)، میزان تورم مچ پا(015/0=p)، و بهبود کیفیت زندگی(000/0=p) زنان مبتلا به واریس تاثیر معنی داری دارد، ولی بر محیط دور مچ و ساق پای زنان مبتلا به واریس تأثیر معنی داری ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد تمرین در آب بر کاهش شدت درد، تورم مچ پا و بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به واریس تأثیر مثبتی دارد. نتایج این پژوهش می توان برای تنظیم برنامه های توانبخشی این بیماران استفاده کرد.
مژده بهادرفر ناهید خوشرفتار یزدی
آرتروز یک اختلال روماتولوژیکی می باشد که به علت ایجاد ناتوانی و شیوع بالا، روش های درمانی آن همواره مورد توجه متخصصین بوده است. با توجه به اثرات مثبت آب درمانی و رفلکسولوژی،هدف از این تحقیق مقایسه این دو روش بر درد و دامنه حرکتی زنان مبتلا به آرتروز زانو می باشد. مواد و روش ها: 45 زن مبتلا به استئوآرتریت زانو با bmi 30-25 و دامنه سنی 65- 50 سال و قرار داشتن در سطح عملکردی іі و ііі بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. آزمودنیها بطور تصادفی ساده به 3 گروه مساوی 15 نفری، شامل تجربی1 (آب درمانی)، تجربی 2 (رفلکسولوژی) و گروه شاهد، طبقه بندی شدند. قبل و بعد از تمرین شدت درد و دامنه حرکتی فلکشن زانو بیماران، به ترتیب با مقیاس vas و گونیامتر اندازه گیری شد. پس از آن گروه تجربی یک، در 20 جلسه برنامه آب درمانی و گروه تجربی دو، در20 جلسه برنامه رفلکسولوژی شرکت کردند و گروه شاهد، تاثیر متغیر مستقل (دو برنامه منتخب) را بر متغیر وابسته کنترل نمود. برای انجام محاسبات داده های خام از نرم افزار spss نسخه 16 و سپس برای مقایسه دو گروه از آزمون t و برای مقایسه سه گروه از روش way-anova one و آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. یافته ها: تفاوت معنی داری در شدت درد و دامنه حرکتی فلکشن زانو بین گروه آب درمانی و رفلکسولوژی با گروه کنترل مشاهده شد (05/0>p). بعلاوه بین تآثیر آب درمانی و رفلکسولوژی بر کاهش درد تفاوت معناداری وجود داشت (0/008=p). اما تفاوتی در این دو روش بر میزان دامنه حرکتی فلکشن زانو مشاهده نشد (0/005< p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که احتمالا آب درمانی و رفلکسولوژی هر دو روشهای موثری برای کاهش درد و افزایش دامنه حرکتی فلکشن زانو در بیماران مبتلا به آرتروز زانو هستند و شاید بتوان از این روشها برای بهبود این علائم در بیماران مبتلا به آرتروز استفاده نمود. از هر دو روش برای بهبود دامنه حرکتی فلکشن زانو در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو می توان استفاده نمود، اما روش آب درمانی جهت کاهش میزان درد روش مطلوبتری نسبت به رفلکسولوژی می باشد. بنابراین شاید بتوان گفت که روش آب درمانی روش مناسبتری برای بیماران مبتلا به آرتروز زانو می باشد..
ساره فتاحی معصوم ناهید بیژه
بسکتبال و هندبال از جمله رشته های ورزشی است که ورزشکاران این رشته ها با آسیب های زیادی مواجه می شوند. از آنجایی که اهمیت پست های مختلف و نیز ویژگی های آنتروپومتریک در بعضی از رشته های ورزشی در بروز صدمات بررسی شده است ولی در این دو رشته مطالعه ای انجام نشده است، در این تحقیق به بررسی رابطه پست های بازی و ویژگی های آنتروپومتریک بازیکنان نخبه هندبال و بسکتبال با نوع و محل صدمات ورزشی پرداخته شده است. روش اجرای این تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی و از جنبه هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان و مردان هندبالیست و بسکتبالیست تشکیل میدادند که عضو تیم هندبال و بسکتبال استان خراسان رضوی بودند و در لیگ برتر بازی می کردند. با توجه به محدود بودن جامعه آماری، نمونه آماری در این پژوهش همان جامعه آماری بود. این بازیکنان همه حداقل سه سال سابقه فعالیت بصورت حرفه ای در یک پست در رشته هندبال و بسکتبال را داشتند. تعداد افراد هر رشته 30 نفر بود. محقق برای جمع آوری اطلاعات لازم ابتدا پرسشنامه ها ی اطلاعات فردی و برگه ثبت آسیب های ورزشی را تنظیم نمود و پس از هماهنگی با هیات های مربوطه، این پرسشنامه ها توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. بعلاوه ویژگی های آنتروپومتریکی آزمودنی هاتوسطدستگاهinbodyاندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری،پس از وارد نمودن اطلاعات حاصله در محیط نرم افزاری spssداده های خام با استفاده از روش خی دو، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر ارتباط معناداری بین پستهای مختلف بازی با محل آسیب دیده و نوع آسیب دیدگی در بین هندبالیست ها و بسکتبالیست ها مشاهده نشد ( p>0/05). ولی بازیکنان پست گارد در بسکتبال و خط زن در هندبال نسبت به سایر بازیکنان بیشتر در معرض آسیب دیدگی قرار داشتند. بعلاوه شیوع آسیب ها بیشتر در اندام تحتانی و از نوع عضلانی بود. با اینکه بین پست های مختلف دو رشته مورد بررسی و برخی از ویژگی های آنتروپومتریک با نوع و بخش آسیب دیده ارتباط معنی داری وجود نداشت، ولی با توجه به شیوع بیشتر اسیب ها در بازکنان گارد در بسکتبال و خط زن در هندبال شاید بتوان نتیجه گرفت بازیکنانی که بیشتر حرکات چرخشی را انجام می دهند، بیشتر در معرض خطر آسیب دیدگی هستند.
هدیه اسحقی ناهید خوشرفتار یزدی
یکی از شایع ترین معلولیت ها حس بینایی است. مشکلاتی که برای افراد با اختلالات بینایی به وجود می آید مشکلات تعادلی و جهت یابی و همچنین ناهنجاری های اسکلتی-عضلانی از جمله عارضه سر به جلو می باشد. تائی چی تمریناتی است که علاوه بر اینکه شیوه درست استفاده از نیروی درونی را به ما می آموزد، توانایی ماهیچه ها،میزان انعطاف و قدرت ایمنی بدن را ارتقا می بخشد.همچنین نقش ارزنده ای در کاهش استرس ،افزایش آگاهی وهوشیاری ،و بهبود تعادل و هماهنگی بر عهده دارد هر یک از حرکات تائی چی نمایان گر تعادل و ثبات است هدف از این تحقیق تأثیر تمرین تائی چی بر تعادل و عارضه سر بجلو دانش آموزان پسر نابینا بود. مواد و روش¬ها: از بین دانش آموزان نابینا 16 نفر با میانگین سنی (58/1±75/15) سال، میانگین قد (24/4±50/165) سانتی متر و میانگین وزن (99/6±87/55) کیلوگرم انتخاب شدند. سپس تعادل توسط دستگاه بایودکس در سه شاخص کلی، قدامی ـ خلفی و داخلی _ خارجی؛ و عارضه سر به جلو توسط دوربین در دو گروه تجربی و کنترل اندازه گیری و ثبت شد. داده های پژوهش به وسیله آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته¬ها: در تحقیق حاضر ثابت شد که تمرینات تائی چی برتعادل کلی دانش آموزان نابینا افزایش معنی داری داشت(001/0=p). بر تعادل قدامی-خلفی دانش آموزان نابینا افزایش معنی داری داشت(001/0=p). بر تعادل داخلی _ خارجی دانش آموزان نابینا افزایش معنی داری داشت)001/0=p). بر عارضه سر به جلو دانش آموزان نابینا کاهش معنی دار نداشت(27/0=p). نتیجه¬گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که نابینایی ممکن است باعث ضعف تعادل و بروز عارضه سر بجلو شود. بنابراین با یک دوره تمرینات تائی چی می توان تا حدودی به بهبود تعادل و عارضه سر بجلو این افراد کمک کرد. اما در مورد تأثیر عارضه سر بجلو نیاز به تحقیقات بیشتری است.
ثمینه اسحاقی ناهید خوشرفتار یزدی
هدف: نابینایی همیشه با مشکلات و عوارض خاصی همراه است که از آنجمله می توان به عارضه سربجلو و تعادل اشاره نمود. با توجه به تاثیرات مثبت تمرینات یوگا بر تعادل و انحناهای ستون فقرات، و نیز با عنایت به اینکه تاکنون تحقیقی به بررسی این تمرینات در نابینایان نپرداخته است، در این تحقیق به بررسی تاثیر این تمرینات بر عارضه سر بجلو و تعادل نابینایان پرداختیم. روش شناسی: از بین دانش آموزان نابینا 16 نفر با میانگین سنی (1/58±15/75) سال، میانگین قد (4/24±165/50) سانتی متر و میانگین وزن (6/99±55/87) کیلوگرم انتخاب شدند. سپس تعادل توسط دستگاه بایودکس در سه شاخص کلی، قدامی-خلفی و طرفی؛ و عارضه سر به جلو توسط دوربین عکسبرداری و با استفاده از نرم افزار اتوکد در دو گروه تجربی و کنترل اندازه گیری و ثبت شد. داده های پژوهش به وسیله آزمون t مستقل و وابسته مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که پروتکل تمرینی یوگا بر تعادل کلی، قدامی –خلفی و طرفی دانش آموزان نابینا تاثیر معنی داری داشت ( 0/05>p). بعلاوه این تمرینات بر عارضه سر به جلو دانش آموزان نابینا نیز تاثیر معنی داری داشت ( 0/006=p). نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که شاید بتوان با استفاده از تمرینات مداخله ای یوگا؛ و تقویت عضلات تا حدی به افزایش تعادل و اصلاح عارضه سر به جلو نابینایان کمک نمود. برای مشخص شدن تاثیر قطعی این تمرینات نیاز به تحقیقات بیشتری در گروه های بزرگتری می باشد.
هلن زندیان ناهید خوشرفتار یزدی
هدف از این تحقیق بررسی موقعیت قرارگیری استخوان کتف واستقامت عضلات ریتراکتور در شناگران نخبه زن مبتلا به درد شانه بوده است. جامعه آماری تحقیق، دختران 15-13 ساله که با روش هدفمند به سه گروه که شامل 9 شناگر تفریحی، 8 شناگر نخبه بدون درد، 6 شناگر نخبه با درد تقسیم و برگزیده شدند. بااستفاده از آزمون توانبخشی موقعیت قراگیری کتف و از روش دیوتا استقامت عضلات ریتراکتور اندازه گیری شد. با توجه به نوع تحقیق که از نوع توصیفی ـ همبستگی است با استفاده از روش آماری تی همبسته و آنوا جهت تفاوت سنجی بین گروهها استفاده می شود و در نهایت از همبستگی پیرسون جهت ارتباط سنجی متغیرهاو با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. بر اساس نتایج حاصل بر اساس نتایج پژوهش حاضر در وضعیت قرارگیری استخوان کتف در طرف غالب و غیر غالب سه گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. بعلاوه در بین گروه ها نیز این تفاوت معنی دار نبود. همچنین در بررسی استقامت عضلات ریتراکتور، در بین گروه شناگران نخبه با درد و بدون درد تفاوت معنی داری وجود نداشت.هر چند بین گروه شناگر تفریحی و شناگران نخبه با درد و بدون درد تفاوت معنی دار بود دار بود. بین موقعیت قرارگیری استخوان کتف و استقامت عضلات کمربند شانه در طرف غالب و غیر غالب در هیچکدام از گروه ها تفاوت معنی داری وجود نداشت و تنها در طرف غیرغالب گروه تفریحی همبستگی معکوسی بین موقعیت قرارگیری استخوان کتف و استقامت عضلات ریتراکتور وجود داشت.بر اساس نتایج ما استقامت عضلات ریتراکتور و نحوه قرار گیری کتف احتمالا نمی تواند عاملی برای بروز درد شانه شناگران باشد. اما با توجه به محدودیت تحقیق و کوچک بودن جامعه آماری و با نظر به اینکه میانگین قرارگیری استخوان کتف و میانگین استقامت عضلات ریتراکتور شاید اگر تحقیق حاضر در جامعه بزرگتری انجام شود. رابطه معنی داری حاصل شود. اما آنچه انتظار می رفت استقامت عضلات ریتراکتور شناگران نخبه بیشتر از استقامت عضلات ریتراکتور تفریحی است که مطمئناٌ مربوط به فعالیت ورزشی نمونه های نخبه است.
سعیده عزیزیان ناهید خوشرفتار یزدی
هدف: هدف از تحقیق حاضر مقایسه شیوع نوع آسیب و بخش های آسیب دیده در رشته های مختلف رزمی کاران نخبه زن می باشد.
مهدی صفری بک ناهید خوشرفتار یزدی
مقدمه: یکی از درد هایی که برخی ورزشکاران در طول عمر خود تجربه می کنند درد پهلو می باشد. درد پهلو و یا درد زودگذر وریدی شکمی ناشی از تمرینات که اغلب از آن به عنوان استیچ یا تیر کشیدن پهلو یاد می شود، یک درد مزمن و رایج است که در هنگام دویدن ایجاد می شود و می تواند باعث ضعیف شدن عملکرد فرد در تمرینات شود. روش تحقیق: جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان پسر رشته تربیت و بدنی دانشگاه فردوسی مشهد با دامنه سنی 25- 18 سال و bmi بین 26- 18 کیلوگرم بر متر مربع می باشد. که از بین آنها پس از بررسی های صورت گرفته، تعداد 13 نفر مبتلا به درد پهلو و 13 نفر سالم به صورت هدفمند انتخاب شدند. به منظور مشخص کردن مدل سینماتیکی اندام های سیستم پایین تنه و اندام های فوقانی، تعداد 9 نشانگر غیر فعال، بر اساس مدل وینتر روی نیمه راست بدن و روی فرق سر، مهره هفتم گردنی، زائده ی آخرومی، خارخاصره قدامی فوقانی، برجستگی های تروکانتر بزرگ ران ، کندیل خارجی ران و زانو ، قوزک خارجی ، برجستگی پاشنه و انتهای استخوان پنج کف پایی نصب شد. سپس اطلاعات با استفاده از سه دوربین و توسط دستگاه motion simi ثبت شد. جهت تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها ار آزمون t مستقل استفاده گردید و سطح معناداری (p?0/05) در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که در جابه جایی عمودی بدن، زاویه گردن، زاویه تنه و زاویه مفصل ران بین دو گروه مبتلا به درد پهلو و سالم تفاوت معنی دار وجود دارد، در حالی که در زاویه مفصل زانو و مچ پا تفاوت معنی دار بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که بیومکانیک دویدن می تواند یکی از عوامل موثر در بروز درد پهلو باشد.
فاطمه کیانی دوغ آبادی ناهید خوشرفتار یزدی
هدف : استئوآرتریت بیماری مفصلی است که معمولا مفاصل اندام تحتانی و بخصوص زانو را درگیر می کند. تاکنون روش های متفاوتی برای درمان استئوآرتریت پیشنهاد شده است. در این مطالعه تأثیرات دو روش حرکت درمانی و رفلکسولوژی برشدت درد و روش بررسی : این مطالعه نیمه تجربی در سال 1392 بر روی 45 زن مبتلا به استئوآرتریت زانو مراجعه کننده به کلینیک های درمانی سطح شهر مشهد انجام شد. افراد به صورت تصادفی و هدفمند به سه گروه حرکت درمانی، رفلکسولوژی و کنترل تقسیم شدند. دو گروه حرکت درمانی و رفلکسولوژی به مدت 4 هفته و هر هفته 5 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل نیز به انجام فعالیت های روزمره خود می پرداختند. شدت درد بیماران بوسیله مقیاس بصری درد vas و برای اندازه گیری دامنه حرکتی زانو از گونیامتر قبل و بعد از درمان استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها: نتایج بیان کننده کاهش شدت درد و افزایش در دامنه حرکتی مفصل زانو در هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بود(001/0p<). اما کاهش درد در گروه حرکت درمانی نسبت به رفلکسولوژی به طور معناداری بیشتر بود(001/0p<). همچنین در پای برتر بیماران، میزان دامنه حرکتی مفصل زانو پس از حرکت درمانی نسبت به گروه رفلکسولوژی به طور معناداری بیشتر بود. در حالی که در پای غیر برتر بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. نتیجه گیری: استفاده از هر دو روش درمانی تأثیرات سودمندی در کاهش درد و بهبود دامنه حرکتی دارد ولی تأثیرات روش حرکت درمانی نسبت به رفلکسولوژی مشهودتر بود.
ارمیتا نکویی ناهید خوشرفتار یزدی
مقدمه: از آنجائیکه بعضی از دانشجویان تربیت بدنی در طول تحصیل خود بیشتر از سایرین دچار آسیب دیدگی می شوند، در این تحقیق بر آن شدیم تا به بررسی بعضی ریسک فاکتورهای موثر در بروز صدمات مکرر را بررسی کنیم. لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه تعادل، دامنه حرکتی و انعطاف پذیری عضلات در افراد با و بدون صدمات مکرر می باشد. مواد و روش ها: از بین دانشجویان تربیت بدنی، افرادی را که بیش از دو ترم در دانشگاه مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند و توسط توسط چک لیست ثبت آسیب های گذشته نگر، تعداد و نوع و نواحی آسیب دیده آنها ثبت شد. با توجه به این پرسشنامه افراد در دو گروه قرار گرفتند. دانشجویانی که در هر ترم حداقل یک آسیب دیدگی داشتند (گروه با آسیب مکرر) و دانشجویانی که اصلا آسیب ندیده بودند (گروه بدون آسیب) گروه باآسیب مکرر با میانگین قد78/4 ± 82/162، وزن24/7 ± 34/57 و bmi برابر با49/2 ±70/21 وگروه بدون آسیب با میانگین قد 11/6± 14/163، وزن 88/5 ± 94/57 و میانگین bmi برابر با 77/1 ± 88/21 بودند. سپس متغیرهای تحقیق اندازه گیری شد. برای اندازه گیری دامنه حرکتی، انعطاف پذیری عضلات و تعادل ایستا به ترتیب از گونیامتر، تست های عضلانی و دستگاه بایودکس و برنامه postural stability6 استفاده شد. از روشهای آماری خی دو و تی تست مستقل برای تجزیه تحلیل آماری استفاده شد و نتایج زیر بدست آمد. نتایج: بر اساس یافته های این تحقیق، در دامنه حرکتی شانه، آرنج و زانو تفاوت معنی داری بین دو گروه با و بدون آسیب مکرر مشاهده شد (05/0 p<) در حالیکه در مفاصل ران و مچ پا تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (05/0 p>) . بعلاوه در انعطاف پذیری کمربند شانه ای و تنه تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده شد(05/0 p< ) در حالیکه در انعطاف پذیری کمربندلگنی تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0 p>). در تعادل نیز بین دو گروه با و بدون آسیب تفاوت معناداری مشاهده نشد((05/0 p>). نتیجه گیری: بنابر نتایج تحقیق حاضر میتوان نتیجه گرفت که ممکن است کاهش انعطاف پذیری و دامنه حرکتی فاکتورهای موثری در بروز صدمات مکرر باشند. بنابراین با تاکید بیشتر بر افزایش انعطاف پذیری و دامنه حرکتی در افرادی که زیاد دچار آسیب دیدگی می شوند، شاید بتوان از بروز صدمات مکرر پیشگیری نمود.
مژگان مقدم ناهید خوشرفتار یزدی
هدف: از آنجائیکه بعضی از دانشجویان تربیت بدنی در طول تحصیل خود بیشتر ازسایرین دچار آسیب دیدگی می شوند، در این تحقیق برآن شدیم تا به بررسی ریسک فاکتورهای موثر در بروز صدمات مکرر را بررسی کنیم.لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و بروز آسیب های مکرر ورزشی در دانشجویان تربیت بدنی می باشد . روش : از بین دانشجویان تربیت بدنی ، 152نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی و آزاد اسلامی واحد مشهد کسانی که حداقل بیشتر از سه ترم از آغاز تحصیل آنها گذشته بود به صورت هدفمند انتخاب شدند. به آنها چک لیست آسیب های گذشته نگر مبنی بر تعداد و نواحی آسیب دیده در ترم های تحصیلی گذشته داده شد. از بین این افراد مشخص گردید تعداد 85 نفر مبتلا به آسیب مکرر و 67 نفر افراد ی بودند که در طول دوران تحصیل خود در رشته تربیت بدنی دچار آسیب دیدگی نشده اند.گروه با آسیب مکرر شامل دانشجویانی بود که در طول مدت تحصیل دچار صدمات مکرر ( یعنی در هر ترم حداقل یک آسیب دیدگی داشته اند ) شده اند و گروه بدون آسیب شامل دانشجویانی بود که در طول مدت تحصیل دچار صدمات ورزشی نشده اند.نمونه آماری شامل152 نفر دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه فردوسی و آزاد اسلامی واحد مشهد با میانگین قد 41/15±74/165 ، وزن70/13 ±28/62، سن53/4± 57/23 ، که بیشتر از سه ترم از آغاز تحصیل آنها گذشته بود تشکیل داده اند.سپس به متغیرهای تحقیق پرسشنامه های شخصیت آیزنک برای سنجش سه ویژگی شخصیتی خطرپذیری، هیجان طلبی و پرخاشگری و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ داده شد. بعد از جمع آوری اطلاعات و وارد نمودن داده ها در نرم افزارspss به توصیف و بررسی نتایج به دست آمده پرداخته شد. به منظور برآورد رابطه بین عوامل روانشناختی با تعداد رخ دادن آسیب ها نیز از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کولمو گروف - اسمیرنف استفاده گردید. یافته ها: بر اساس یافته های این تحقیق بین عزت نفس ، خطر پذیری ، هیجان طلبی و بروز آسیب های مکرر ورزشی رابطه معنی داری وجود ندارد.(p>0/05). در حالیکه رابطه معنی داری بین پرخاشگری و بروز صدمات مکرر وجود دارد (p>0.05). بحث و نتیجه گیری : با توجه به ارتباط مثبت پرخاشگری با بروز صدمات مکرر در دانشجویان تربیت بدنی شاید بتوان گفت که با کنترل این عامل روانی ، ممکن است از بروز صدمات مکرر جلوگیری نمود. بنابراین ممکن است با استفاده از تمرین ذهنی و راهبردهای آموزشی بتوان گامی در جهت ارتقای ویژگی های روانشناختی در دانشجویان تربیت بدنی برداشت . با این حال، با در نظر گرفتن این واقعیت که ارتباط بین مهارتهای روانی و بروز آسیبهای ورزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به نظر می رسد که نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه وجود دارد.
مهدی مهجور امیر شهریار آریامنش
چکیده فارسی پایان نامه: زمینه و اهداف: حرکت درمانی به عنوان یکی از روش های کاهش درد و افزایش قدرت عضلات در بیماران مبتلا به کمردرد می باشد که در این زمینه برنامه هایی از جمله حرکت درمانی در آب وجود دارد. هدف از این مطالعه تأثیر یک برنامه حرکت درمانی در آب بر حداکثر فعالیت الکتریکی عضلانی و شدت درد در مردان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی می باشد. مواد و روش ها: 30 بیمار مرد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی به صورت تصادفی در یکی ازدو گروه حرکت درمانی در آب (15) و کنترل (15) قرار گرفتند. حداکثر فعالیت الکتریکی عضلات ارکتوراسپاین کمری و شدت درد قبل و بعد از درمان از دو گروه اندازه گیری شد. برنامه حرکت درمانی در آب شامل 24 جلسه تمرین طی 6 هفته و هفته ای 4 جلسه و هر جلسه تقریباً یک ساعت بود. گروه کنترل هیچگونه فعالیت خاصی نداشتند. داده ها با استفاده از آزمون هایt مستقل و همبسته در سطح معناداری (0?/?>p) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: حداکثر فعالیت الکتریکی عضله ارکتوراسپاین کمری فوقانی و تحتانی سمت راست و چپ قبل و بعد از حرکت درمانی در آب از لحاظ آماری اختلاف معناداری را نشان نداد(0?/?<p)، اما در مورد شاخص درد در بین دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده گردید(0?/?>p) نتیجه گیری: حرکت درمانی در آب بر حداکثر فعالیت الکتریکی عضلات کمری مردان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی تأثیر معناداری نداشت اما این متد درمانی باعث کاهش معنادار شدت درد در این بیماران می شود که این اثر ممکن است به دلیل عوامل عصبی و فیزیولوژیکی در بدن باشد.
میلاد عاملی امیرشهریار آریامنش
هدف از انجام این مطالعه مقایسه کنترل پاسچر و ناهنجاری های ساختاری منتخب در مردان بسکتبالیست نخبه با و بدون سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی بود. بدین منظور از میان بسکتبالیست های 18 تا 25 ساله شهر مشهد تعداد 15 نفر بسکتبالیست نخبه سالم که سابقه هیچگونه آسیب حاد و یا جراحی در مفاصل زانوی خود نداشتند به عنوان گروه سالم و تعداد 15 نفر بسکتبالیست نخبه که در 12 الی 18 ماه گذشته سابقه بازسازی acl در پای غیربرتر خود با روش آرتروسکوپی الوگرفت داشتند نیز به عنوان گروه بازسازی acl با روش نمونه گیری در دسترس و به صورت هدفمند انتخاب شدند.
امیر کوهرخی ناهید خوشرفتار یزدی
مقدمه: با توجه به شیوع آسیب های مختلف در رشته های مختلف ورزشی و تحقیقات کمی که در خصوص شیوع این صدمات و ارتباط آن با پست های مختلف واترپلو صورت گرفته است، در این تحقیق به بررسی آسیب های رایج ورزش واترپلو و ارتباط آنها با پست های مختلف این ورزش پرداخته شد. مواد و روش ها: 67 مرد واترپولیست نخبه که حداقل 3سال سابقه شرکت در لیگ واترپلو کشور داشتند با میانگین سنی 83/3± 28/24 سال، میانگین وزن 92/11 ±93/81 کیلوگرم و میانگین قد03/5±01/182 سانتی متر و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت نمودند. سپس پرسشنامه اطلاعات فردی و ثبت آسیب های ورزشی توسط ورزشکاران تکمیل گردید و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مجذور کای پیرسون با سطح اطمینان 05/0?p مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده بیشترین آسیب ها در اندام فوقانی رخ می دهد (15/38%) و بیشتر آسیب ها از نوع آسیب های عضلانی می باشد (53.07%) . به علاوه گوش های عقب بیشتر از سایر پست ها دچار آسیب دیدگی می شوند (61/29%). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین پست های مختلف واترپلو با نوع آسیب دیدگی رابطه وجود دارد (006/0p=) ، ولی بین پست های مختلف با بخش های آسیب دیده و فراوانی آسیب رابطه ای مشاهده نشد (05/0.(p> نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده در واترپلو بیشتر آسیب ها از نوع عضلانی و در اندام فوقانی می باشد که احتمالا به دلیل پرتاب های مکرر و نیز درگیری با بازیکن مدافع است. همچنین در واترپلو همه پست ها تقریبا به یک اندازه دچار آسیب دیدگی می شوند که محل بروز آسیب در بین پست ها زیاد متفاوت نیست. بنابراین احتمالا پست بازی نقش زیادی در بروز صدمات ورزشی در یک ناحیه از بدن ندارد.
بشیر کشتمندی جامی ناهید خوشرفتار یزدی
مقدمه: شین اسپلینت بعنوان دردی در لبه داخلی خلفی دو سوم تحتانی استخوان تیبیا (ساق پا) در زمان تمرین و فعالیت تعریف می شود.علیرغم تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته است علت واقعی این آسیب هنوز به درستی مشخص نشده است. از این رو هدف از این تحقیق مقایسه تعادل و نیروی عکس العمل زمین دانشجویان پسر با و بدون شین اسپلینت بود. ??? مواد و روش ها: 26 دانشجوی پسر دانشکده تربیت بدنی دانشگاه فردوسی مشهد در دو گروه مبتلا به شین اسپلینت و گروه سالم که از لحاظ جسمی سالم و فاقد هرگونه آسیب یا ناهنجاری خاصی در اندام تحتانی بودند، بصورت داوطلبی با میانگین سنی 3 ± 22 (سال)، قد 35/5 ± 176 (سانتی متر)، وزن 18/11 ±68 (کیلو گرم) در این پژوهش شرکت کردند. سپس برای اندازه گیری تعادل ایستا، از آزمودنی ها خواسته شد که با حداقل حرکت به مدت 30 ثانیه در مرکز صفحه نیرو بایستند. شاخص های نوسان های قامتی شامل میانگین تغییرات مرکز فشار در جهت داخلی – خارجی و قدامی – خلفی حاصل از صفحه نیرو، در حالت ایستاده روی دو پا، به عنوان شاخص تعادل ایستا در نظر گرفته شد. برای اندازه گیری نیروی عکس العمل زمین نیز از آزمودنی ها خواسته شد با راه رفتن طبیعی از روی صفحه نیرو عبور کنند. این نیرو در سه مرحله برخورد پاشنه به زمین، تماس کف پا و جدا شدن پنجه از زمین ثبت شد. نیروی عکس العمل زمین و میانگین تغییرات مرکز فشار در جهت داخلی – خارجی و قدامی – خلفی با استفاده از نرم افزار دستگاه صفحه نیروسنج محاسبه شد. آزمون فرضیات با استفاده از آزمون t مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد، بین تعادل ایستا، در جهت قدامی – خلفی و میانی – جانبی در دو گروه با و بدون شین اسپلینت تفاوت معنی داری وجود داشت .(p = 0/01) مقایسه نیروی عکس العمل زمین در سه مرحله برخورد پاشنه به زمین، تماس کف پا و جدا شدن پنجه از زمین نشان داد که بین افراد با و بدون شین اسپلینت در هنگام راه رفتن در مرحله برخورد پاشنه با زمین تفاوت معنی داری وجود داشت. (p = 0/04) ولی در سایر مراحل تفاوت معنی داری بین گروه ها دیده نشد .(p > 0/05) نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر لحظه برخورد پاشنه به زمین در هنگام راه رفتن از اهمیت ویژه ای در ایجاد درد شین اسپلینت برخوردار است. چرا که بیشترین نیروها در این مرحله به ساق پا وارد می شود، در نتیجه اصلاح این مرحله از راه رفتن ممکن است در کاهش دردهای ناشی از شین اسپلینت موثر باشد.