نام پژوهشگر: روشنک تیرداد
داریوش پناهی زاده احمد دلبری
چکیده: مقدمه: سکته مغزی یکی از بیماریهای شایع دوران سالمندی بوده که تا حدی قابل پیشگیری است. سکته مغزی در دوره سالمندی با افزایش میزان مرگ و میر و عوارض پزشکی دیرپا همراه می شود. هدف: اطلاع از وضعیت اپیدمیولوژیک سالمندان مبتلا به سکته مغزی شهر اهواز جهت اجرای برنامه های پیشگیری و چگونگی سیاست گذاری. ارائه راهبردها و راهکارهای لازم جهت پیشگیری از سکته مغزی بار اول و جلوگیری از عود سکته در سالمندان. تلاش در جهت ارتقاء سطح بهداشت و نهایتاٌ افزایش کیفیت زندگی بیماران روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که در طی 12 ماه در بیمارستان گلستان اهواز بر روی 178 بیمار به روش نمونه گیری تمام شماری انجام شد . ارزیابی های انجام شده شامل اطلاعات دموگرافیک، تاریخچه پزشکی، آزمایشات پاراکلینیک، معاینات نورولوژیک، نوع سکته و وضعیت بیمار در زمان ترخیص بوده است. یافته ها: دراین مطالعه میانگین سنی در زنان 1/73 و در مردان 7/71 بود. از تعداد 178 بیمار ، 59% مرد و 41% زن بودند. بیماران از نظر شیوع فاکتورهای خطرساز مورد بررسی قرار گرفتند. در 6/9% بیماران هیچ فاکتور خطرساز قابل تعدیلی پیدا نشد، درحالیکه در 4/90% حداقل یک فاکتور خطرساز دیده شد. در این بررسی شایعترین فاکتور خطر پرفشاری خون با شیوع 89% در زنان و 3/73% در مردان بود. دیابت در 32% ( 6/35% در زنان و 5/29% در مردان )، هیپرکلسترولمی در 3/25 % ( 19% در مردان و 2/34% در زنان )، هیپرتری گلیسریدمی در 4/16% ( 7/24% در زنان و 6/10% در مردان )، فیبریلاسیون دهلیزی در 1/19% ( 26% در زنان و 3/14% در مردان )، سیگار در 4/40% ( 9/9% در زنان و 5/30% در مردان ) دیده شد. در این مطالعه 7/24 % سکته هموراژیک، 6/46% از نوع ترومبوتیک و 7/28% از نوع آمبولیک بود. میانگین مدت بستری 7 تا 8 روز بود که در سکته های آمبولیک بیشتر از سایر سکته هاست. در بررسی 14% بیماران هموگلوبین زیر 11و 20% بیماران بالای 14 داشتند. 54% بیماران آلبومین سرم در حد نرمال و مابقی زیر حد نرمال بود.90% بیماران پلاکت نرمال داشتند. در بررسی قدرت عضلانی، 9% قدرت عضلانی قابل قبول، 5/18% کاهش مختصر، 6/16% کاهش متوسط، 32% کاهش متوسط تا شدید و 24% کاهش شدید قدرت عضلانی داشتند. بحث و نتیجه گیری: از نظر شیوع اپیدمیولوژیک و اتیولوژیک انواع سکته مغزی24/5 % موارد از نوع هموراژیک، 46/5 % از نوع ترمبوتیک و 29 درصد از نوع آمبولیک بود که در مقایسه با مطالعه آرابیکس میزان موارد کاردیوآمبولیک (29% در مقابل 36%) و میزان موارد ترمبوتیک( 46/5% در مقابل 31 %) بیشتر بوده است. از لحاظ فراوانی جنسی در این مطالعه 41 % بیماران مونث و 59 % مذکر بوده اند در واقع بر اساس این پژوهش فراوانی ترمبوآمبولی در خانم ها بیشتر دیده شده است. در مطالعات انجام شده توسط دکتر ایران منش در شهرستان رفسنجان فراوانی سکته مغزی در زنان بیشتر بود. لازم بذکر است افزایش نسبی فراوانی سکته مغزی بر اساس رفرنس های نرولوژی در جنس مذکر بیشتر است. 32% بیماران مورد مطالعه دیابت داشتند، در بیماران دیابتی فراوانی سکته های مغزی ترمبوتیک و آمبولیک یکسان بوده اند. اما در جمعیت غیر دیابتی ترمبوتیک ها بیشتر بوده اند. زمان بستری در همه بیماران اعم از دیابتی یا غیر دیابتی به طور متوسط 7 تا 8 روز بوده است. کمترین زمان 2 روز و بیشترین زمان 16 روز، بر اساس این پژوهش در سکته های آمبولیک این مدت بیشتر از سایر سکته ها است. در این مطالعه فراوانی فشارخون 80% بود، بر اساس مطالعات داخلی انجام شده پرفشاری خون در بیماران سکته مغزی بین 55% تا 77% گزارش شده است. در مطالعات انجام شده در خارج کشور پرفشاری خون شایعترین علت قابل تبدیل می باشد. در این مطالعه تعداد زیادی از افراد بیش از یک فاکتور خطر داشته اند که این موضوع دلالت بر چند عامل بودن سکته مغزی و لزوم معاینات و ارزیابیهای دقیق تشخیصی جهت شناسایی فاکتورهای خطر زمینه ای را روشن می نماید. لذا با توجه به شیوع بالای سکته مغزی در سالمندان و عوارض و هزینه های سنگین اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن، آشنایی همکاران پزشک و برنامه ریزان نظام سلامتی با ریسک فاکتورهای مرتبط جهت کنترل خطر ضروریست. کلید واژه ها: سکته مغزی، فاکتورهای خطر ساز، .