نام پژوهشگر: [email protected] کمالجو

بررسی عناصر داستان در رمان ذاکره الجسداثرأحلام مستغانمی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  معصومه زندنا   حسن گودرزی لمراسکی

چکیده: داستان اساس همه ی انواع ادبیات داستانی و مصداقی کلی تر برای قصه، داستان کوتاه، داستان بلند و رمان است. داستان یک معنای عام دارد و یک معنای خاص. در معنای عامش تقریباً معادل ادبیات است اما در معنای خاص آن مترادف و هم معنای ادبیاتِ داستانی است؛ زیرا در عرف نقد ادبی امروز به قصه، داستان کوتاه و رمان، ادبیات داستانی می گویند. هر داستان از اجزا و عناصر سازنده ای تشکیل شده که عبارتند از: موضوع، مضمون، پیرنگ، لحن، فضا، زاویه ی دید، صحنه، شخصیت و گفت و گو. این جستار بر آن است تا عنصر پیرنگ، شخصیت و شیوه ی جریان سیال ذهن را در رمان ذاکره الجسد اثر أحلام مستغانمی، نویسنده ی مشهور الجزائری مورد ارزیابی قرار دهد؛ چرا که این رمان از پیرنگی منسجم و قوی برخوردار است و مهم ترین عنصر منتقل کننده ی آن، بهترین تجلی گاه احساسات و اعتقادات نویسنده و محوری تری عنصر در داستان شخصیت می باشد و این که گفت و گو و از جمله تک گویی درونی که از شیوه های روایت در فرایند جریان سیال ذهن است نیز به پرداخت شخصیت کمک می کند و پیش برنده ی داستان می باشد. واژه های کلیدی: پیرنگ، شخصیت، جریان سیال ذهن، أحلام مستغانمی و ذاکره الجسد.