نام پژوهشگر: بی بی فاطمه قره مشک غراوی
بی بی فاطمه قره مشک غراوی عبدالله رجایی لیتکوهی
این پژوهش تحت عنوان مقایسه شیوه فئودالیسم در غرب و مناسبات ارضی در ایران سده های میانه قصد آن دارد تا زوایای مختلف فئودالیسم را در ابعاد اجتماعی و اقتصادی بر پایه شیوه تولیدرا در مقایسه با مناسبات ارضی ایران در سده ی میانه مورد نقد و پژوهش قرار دهد. در اروپای دوران فئودالیسم ساختار طبقاتی ای رایج بود که براساس آن شیوه زندگی و برخوردهای اجتماعی و ساختار سیاسی اقتصادی جامعه ایجاد شده بود . شیوه ای که فئودال ها در راس قرار داشتند و رعیت ها یا همان سرف ها در سلسله مراتب بعد. این شیوه تولید در غرب باعث پدید آمدن دوره ی خاصی از تاریخ در غرب شد که بازخوردهای خاص خود را دارد. در ایران در پی شکل گیری سلاجقه نیز شیوه ای رایج شد که کمابیش نزدیک به شیوه فئودالیسم غرب بود، و این شیوه در حکومت های بعدی دوران میانه( مغولان و ایلخانان و حتی در سلسله های بعد) نیز ادامه داشت، که این پژوهش در نظر دارد با مقایسه این شیوه و نوع معیشت به فهم شباهت یا تفاوتهای میان این دو دست یابد که آیا این دو نوع شیوه با هم تفاوت دارند یا اینکه مشابه هستند؟ نگارنده اینکار را در شش فصل مورد بررسی قرار داده است. فصل اول شامل کلیات تحقیق می باشد. فصل دوم به بررسی نظر نظریه پردازان پیرامون شیوه تولید فئودالی و زمین داری در ایران قرون میانه می پردازد، فصل سوم در رابطه با سازمان فئودالیسم و سلسله مراتب آن می باشد. فصل چهارم در رابطه با ویژگی های جامعه فئودالی، شیوه تولید فئودالی میباشد، فصل پنجم به زمین داری در ایران سده های میانه می پردازد و فصل ششم به تفاوت شیوه فئودالی در غرب با زمین داری در ایران سده های میانه می پردازد. جامعه ایران از ویژگی هایی برخوردار بوده است، که در مجموع آن را به الگوی شرقی ویا آسیایی نزدیک تر می کند. در نهایت می توان چنین نظر داد که فئودالیسم غرب با مناسبات ارضی ایران سده ی میانه متفاوت می باشد . هر کدام از این دو جوامع، رویکرد خاص خود به شیوه تولید و مسائل مربوط به مالکیت و زمینداری دارند، که برخاسته از جوامع و ساختار خودشان می باشد.