نام پژوهشگر: پریسا استادی
پریسا استادی حمیدرضا سپنجی
چکیده امروزه،مبحث تغییر نشانگان در کیهان شناسی کلاسیک و کوانتومی ازجذابیت خاصی برخوردار شده است.این ایده نخست در نگرش انتگرال مسیر گرانش کوانتومی توسط هارتل-هاوکینگ معرفی و سپس در چارچوب نسبیت عام کلاسیک در قالب نظریه تغییر نشانگان متریک دنبال شده است. هدف از این نظریه یافتن راهکارهایی برای سازگارکردن نسبیت عام با یک خمینه شبه ریمانی با دوناحیه اقلیدسی ولورنتسی است.دو روش برای این کار وجود دارد:1)چسباندن ناحیه اقلیدسی به ناحیه لورنتسی بطور گسسته،2) چسباندن ناحیه اقلیدسی به ناحیه لورنتسی بطورپیوسته .ما دراین رساله دیدگاه پیوسته برای تغییر نشانگان را برگزیده ومدل" درلی – تاکر"رامد نظرقرار داده ایم. سپس تئوری کالوزا – کلاین رامعرفی میکنیم واینکه چطور یک تئوری هندسی وحدت گرانش والکترومغناطیس راپیش بینی میکند. همچنین،براساس مدل" درلی – تاکر"مسئله تغییر نشانگان پیوسته در یک مدل کیهان شناسی از نوع کالوزا – کلاین(1+4) بعدی و نقش آن در فشرده سازی بعد اضافی را مطالعه میکنیم.و نشان میدهیم که اولا، تغییر نشانگان دراین مدل می تواند به عنوان مکانیسمی برای فشرده سازی بعداضافی عمل میکند :ثانیا ،تطابق خوبی بین جواب های کلاسیک وبسته های موج حاصل از جوابهای معادله ویلردویت وجود دارد.