نام پژوهشگر: وحید خلیلی یاریجان علیا
وحید خلیلی یاریجان علیا علی سالاری شادی
هنگامیکه که شاه اسماعیل حکومت صفوی را در سال 907ه ق بنیان گذاشت،بی شک شناخت دقیق از حکومت عثمانی و قدرت آن نداشته است و آگاهی از قدرت و برتری سلاطین عثمانی بطور کامل و دقیق بعد از جنگ چالدران برای شاهان صفوی میسر گردید.بعد از این ، سیاست و رفتار شاهان صفوی در قبال حکومت عثمانی همواره با احتیاط همراه بود،تا از تحریک همسایه نیرومند جلوگیری کنند. اما شاهان صفوی ورای این مناسبات و روابط،اکثریت نسبت به حکومت و سلاطین عثمانی دیدی دیگر داشتند.وحکومت عثمانی در تفکر و ذهنیت آنها جایگاه بسیار مهمی داشته است.بطوریکه آنها حکومت عثمانی را حکومت غازی و جهادی و گسترش دهنده قلمرو اسلام و نگهبان وحامی مرزهای اسلام می دانستند،واگر تلاش های را که در اواخر حکومت شاه اسماعیل و شاه عباس برای اتحاد بر علیه عثمانی را کنار بگذاربیم خواهیم دید،در زمان سلاطین بعد از شاه عباس،همواره شاهان صفوی به دنبال صلح با آن حکومت بودند و قبول پیشنهادهای دول اروپایی مبنی بر اتحاد بر علیه عثمانی امتناع می کردند.تا جاییکه آنها حکومت عثمانی را همچون سدی در برابر اروپاییان مسیحی می دانستند که خطر بالقوه ای برای آنها بود.این پژوهش کوشش دارد تا به بررسی جایگاه حکومت عثمانی بپردازد.روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-تبینی خواهد بود.