نام پژوهشگر: سعید عربلوی مقدم
سعید عربلوی مقدم ناصر صنوبر
در سالهای اخیر توجه گسترده ای به مسئولیتهای اجتماعی از سوی شرکتها معطوف شده است که تا حدی متأثر از گسترش جهانی شدن و تجارت بین المللی می باشد. جامعه محلی و رسانه ها به طور فزاینده ای از شرکتها می خواهند که عواقب اجتماعی و زیست محیطی فعالیتهای خود را درنظر بگیرند و شفافیت بیشتری در زمینه فعالیتهای خود نشان دهند. از دیگر سو، مسئولیت پذیری اجتماعی مفهومی است که به شدت به ارزشهای بنیادین شرکت گره می خورد و در نتیجه طبیعی است که انتظار داشته باشیم تعهد به مسئولیتهای اجتماعی در قبال ذینفعان، در بیانیه مأموریت شرکت نمود یابد. از طرفی، تعهد شرکت به مسئولیتهای اجتماعی خود نیز، تنها زمانی باور پذیر است که این اصول در بیانیه مأموریت، چشم انداز و ارزشهای شرکت نمود یابند. ولی بدیهی است که پرداختن به مسئولیتهای اجتماعی در بیانیه مأموریت لزوماً به عملکرد متناسب در این زمینه منجر نمی شود. در پژوهش حاضر به بررسی وجود یا عدم همخوانی بین میزان توجه به ذینفعان چهارگانه مشتریان، کارکنان، جامعه محلی و محیط زیست در بیانیه مأموریت شرکتها و درجه مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها در قبال این ذینفعان پرداخته شده است و نقش متغیرهای تعدیل کننده اندازه شرکت، بین المللی بودن شرکت و مالکیت خصوصی شرکت در این رابطه بررسی شده اند. با توجه به هدف پژوهش و مدل طراحی شده، از رگرسیون چندگانه و سلسله مراتبی به منظور آزمون فرضیات استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیلهای آماری نشان می دهند که رابطه معناداری بین میزان توجه به ذینفعان چهارگانه مشتریان، کارکنان، جامعه محلی و محیط زیست در بیانیه مأموریت شرکتها و درجه مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها در قبال این ذینفعان موجود نیست و حتی در نظر گرفتن نقش متغیرهای تعدیل کننده نیز باعث ظاهر شدن رابطه معنی دار در بین متغیرهای مستقل و وابسته نمی گردد (سطوح معناداری 488/0، 929/0، 261/0 و 683/0 برای بررسی اثرهای تعاملی به دست آمدند که اختلاف زیادی با مقدار قابل قبول کمتر از 05/0 دارند). با این حال، عدم مشاهده رابطه بین متغیرهای مدل، همخوانی بسیاری با نتیجه پژوهشهای تجربی پیشین دارد.