نام پژوهشگر: الیاس دژآهنگ
الیاس دژآهنگ اتابک الیاسی
با توجه به اهمیت موضوع بسط و گسترش و با توجه به ضعف اکثر دانشجویان آهنگسازی در این امر و همچنین با توجه به قدرت فوق العاده ی ریچارد واگنر در امر بسط و گسترش، بر آن شدم تا اثری از این آهنگساز برای آنالیز به عنوان موضوع پایان نامه ی بخش نظری انتخاب کنم. پس از بررسی های گوناگون و شنیدن چند باره ی بعضی آثار او، اپرای حلقه ی نیبلونگ که طولانی ترین اپرای واگنر و در واقع طولانی ترین اثر موسیقایی تاریخ نیز است، نظرم را جلب کرد. این اثر که واگنر تقریبا 30 سال روی آن کار کرده، تکنیک های بسط و گسترش در آن، تا حد کمال به منصه ی ظهور رسیده اند و المان لایت موتیف که خود او نیز ابداع گر آن بوده است به شکلی حساس و ریزبینانه ای که عمدتا مفاهیم فلسفی، روانشناسی و... را در بر می گیرد در هم تنیده شده و دچار تغییرات ظریف و هنرمندانه ای می شود. حلقه ی نیبلونگ، اثریست که می تواند تا سال های سال و از جنبه های متفاوتی آنالیز شده و هر بار نکات جدید دیگری از دل آن بیرون آید. با توجه به گستردگی و طولانی بودن اثر در ابتدا سعی کرده تا با ترجمه ی کتاب صوتی "مقدمه ای بر حلقه ی نیبلونگ" اثر دریک کوک آهنگساز و موزیکولوژیست انگلیسی قرن بیستم نگاهی کلی به موضوع لایت موتیف و ارتباط معنایی سیر داستان با نحوه ی انتخاب لایت موتیف ها و نحوه ی بسط و گسترش بعضی از آنها را در طول سیر حرکتی اثر مورد بررسی قرار داده و سپس به طور اخص با مطالعه ی پارتیتور اپرا به آنالیز لایت موتیف شخصیت زیگفرید در طول پرده ی دوم اپرای زیگفرید بپردازم. چرایی انتخاب لایت موتیف زیگفرید نیز به دلیل پیشبرد بهتر موضوع پایان نامه ی عملی (پوئم سمفونیک کاوه ی آهنگر)، بود. با این هدف که نحوه ی شخصیت پردازی که واگنر به وسیله ی آن، زیگفرید را به تصویر می کشد، راهی باشد تا شاید به وسیله ی آن کاوه بتواند نمود پیدا کند.