نام پژوهشگر: اعظم مومنی فر
اعظم مومنی فر نوری سادات شاهنگیان
در این رساله به بحث پیرامون موضوع آفرینش و بررسی مسائل مربوط به آن شامل منشأ، نحوه و فلسفه ی آفرینش و نیز غایت خلقت انسان در آیین هندو و از منظر ادبیات ودایی پرداخته می شود. مطالعه در ادبیات ودایی در باب منشأ و نحوه ی آفرینش نشان می دهد که اندیشه های مطرح شده پیرامون منشأ جهان در آیین هندو دارای یک پیشرفت مستمر و مداوم است، بدین معنا که از نظراتی خام و نامرتبط با هم به سوی اندیشه های پیراسته و جامع تر پیش می رود و در حالی که در ابتدا عناصر عینی و مادی، همچون آب و آتش و ...، را به عنوان اصول منشأ جهان برمی شمارد که سایر چیزها از آن تدریجاً پدید می آیند، هر چه پیش می رود اصول منشأشناسانه ی آن انتزاعی تر و پیچیده تر می گردد، همچون عدم، برهمن و ... . این اصول به واسطه ی تغییر شکل خویش، همراهی با اصلی دیگر، یا قربانی کردن خویش و ... جهان را به وجود می آورند. نظرات پیرامون فلسفه ی آفرینش نیز همچون اندیشه های مربوط به منشأ جهان متنوع و گونه گون است؛ در حالی که برخی متفکران معتقدند خداوند هیچ انگیزه ای جز بازی و تفریح در خلق جهان نداشته است، برخی دیگر برآنند که آفرینش جهان یک ضرورت اخلاقی است تا زمینه برای کمال انسان فراهم گردد. بررسی این آثار پیرامون غایت مترتب بر آفرینش انسان نیز گواه این هستند که از آن جا که آدمی دارای اراده و اختیار است، هدف اصلی زندگانی اش را تلاش جهت دستیابی به جاودانگی منظور می کند. گاهی انجام شعائر و اجرای قربانی راه دستیابی به هدف دانسته می شود و گاهی یگانه راه مناسب، شناخت نفس معرفی می شود و شرایطی همچون توجه به درون، عشق و ارادت به خداوند و ... برای کسب این شناخت ضروری دانسته می شود. اعمال، رفتار و امیال و ... آدمی، در برهه ای از زمان، موانع بزرگی جهت رهایی از تناسخ و ثمرات کرمه ها و دستیابی به جاودانگی، که همانا اتحاد با خداوند است، محسوب می شوند؛ اما وقتی آدمی به رهایی دست می یابد شک و تردیدهایش برطرف شده، امیالش ارضاء می گردند و اعمالش نیز بی تأثیر می شوند.