نام پژوهشگر: محمد ابراهیم پور کاشانی
محمد ابراهیم پور کاشانی محمد رضا مایلی
جهان در دهه های 50 و 60 میلادی شاهد تثبیت و تطور نظام دوقطبی متخاصم بود و ایران با دارا بودن شرایط ویژه ژئوپولیتیک و بیش از 2500 کیلومتر مرز مشترک با اتحاد جماهیر شوروی به یکی از مهم ترین کانونهای خصومت و رقابت میان دو بلوک شرق و غرب مبدل گردید. گرایش سنتی ایران به سوی غرب و حساسیت نظام سیاسی حاکم بر شوروی نسبت به حفظ و ارتقاء همه جانبه امنیت خود، شرایط حاکم بر مناسبات دو کشور را به نحو خاصی هدایت نمود. استراتژی شوروی در ایران از 1330/1951 تا 1350/1971 همواره تحت تاثیر نحوه نگرش و تحلیل سیاستگذاران آن کشور از متغیرهایی همچون شرایط بین المللی و منطقه ای، مقتضیات رقابت با بلوک غرب، تحولات داخلی ایران و نیز اولویتها، نیازها و اهداف ترسیم شده در داخل شوروی، طراحی و اعمال می گردید. در این روند، درگذشت استالین موجب بروز دگرگونی های عمده ای در سیاست خارجی شوروی گردید و نظریه هایی همچون تقسیم جهان به دو اردوگاه متخاصم سوسیالیستی و سرمایه داری، ناگزیری جنگ و لزوم تلاش در راستای تحقق انقلاب جهانی سوسیالیستی جای خود را به استقرار همزیستی و رقابت مسالمت آمیز و مبارزه صرفاً ایدئولوژیک میان دو بلوک داد و زمینه های کاهش تنش میان بلوکهای شرق و غرب فراهم آمد. از این پس سیاست های شوروی در مورد ایران نیز دستخوش تحولات عمده ای گردید و با وجود تضاد ایدئولوژیک میان نظام های سیاسی حاکم بر دو کشور، بر مبنای اصول همزیستی مسالمت آمیز، و تعریفی خاص از منافع ملی، در مسیر بهبود روابط اقتصادی و فنی قرار گرفت. در این پژوهش تلاش شده است که با بهره گیری از منابع مستند تاریخی نشان داده شود که استراتژی شوروی در ایران تحت تاثیر چه عوامل و اصولی، طرح و اعمال گردیده و بر همین اساس، هیچگاه دچار تضادی غیر منطقی نبوده است. واژگان کلیدی: استراتژی، منافع ملی، ایدئولوژی، نظام بین المللی دو قطبی و ملی شدن صنعت نفت.