نام پژوهشگر: کبری قدیری سامیان
کبری قدیری سامیان احسان شفیقی
موضوع این تحقیق، بررسی و نقد دیدگاه های عرفانی بیدل دهلوی بر پایه ی مکتب ابن عربی است. با اعتقاد به این که بیدل از پیروان و طرف داران اندیشه ی وحدت وجود است، نخست به تبیین اجمالی این اندیشه پردا خته شده و برخی از جنبه های آن بررسی شده است. در بخش بعدی به چگونگی نفوذ و تأثیر آن بر عقاید بیدل پرداخته ایم وگفته ایم که از نظر بیدل عالم هستی و کل آفرینش در برابر وجود اصیل الهی اموری وهمی و خیالی است، و کثرات عالم در ارتباط با خداوند در اوج وحدت و هماهنگی قرار دارند و نگاه او به هستی، نگرشی وحدت نگرانه است. امور عالم و کثرات در واقع تجلیات و مظاهر الهی اند که از دو جنبه بدان نگریسته می شود؛ ظاهر و بطون، و گفته ایم که آفرینش را اسماءِ خداوند می داند نه چیزی جدای از مبدأ آفرینش. زمانی که این امور را از نظر قوس نزولی و جنبه ی ناسوتی مورد توجه قرار می دهد، بالاجبار با زبانی تشبیهی به توصیف و بررسی آن می پردازد و از لحاظ قوس صعودی و بازگشت به مبدأ اصلی کاملاً آن را تنزیه کرده وتجرید می نماید. از نظر وی انسان نسخه ی جامع وکامل آفرینش است که به تنهایی قابلیت بازتاب اسماء و صفات الهی را داراست. رابطه ای که وی میان هستی و خداوتد شهود می-کند برگرفته از حرکت حبی الهی و عاشقانه است و چون هر چیز به مبدائی واحد وابسته است، بنابراین میان ادیان هیچ اختلاف و جدایی موجود نیست و در وحدت وهمآهنگی به سر می برند. بیدل، عشق راعنصر ذاتی ظهور و بروز تعینات می داند. عارف در سیر به مبدأ ظهور مشتاق است و شوق او بی پایان که حتی با اتصال به معشوق نیز فروکش نمی کند. رسیدن به فنا و اضمحلال وجودی هرچیز ازخواسته های اوست. در این مرحله وی دچار حیرت و سرگشتگی حاصل از معرفت می شود که البته مذموم نیست، بلکه آن عین معرفت است. وی خاموشی و کتمان اسرار را به عارف توصیه می کند و آن را ازمکارم اخلاقی می داند. با این تعاریف بیدل به عنوان عارفی وارسته و نه صرفاً شاعری پرگو خودنمایی می کند که غزل قالبی است که اندیشه های بلند اورا پدیدار می سازد.