نام پژوهشگر: علی عزیزی ترکسلویه
علی عزیزی ترکسلویه مهدی شریفیان
زبان و ادبیات فارسی پیوند نا گسستنی با محیط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر خود دارد. همان طور که ذهن شاعر و نویسنده موضوع و محتوای اصلی سخن خود را از بطن اجتماع می گیرد و آنچه پیرامون او اتفاق می افتد از مسائل اجتماعی گرفته تا مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و ... موضوع سخن اوست، نحوه ی برخورد با این مسائل هم باعث ایجاد زبان خاص می شود چرا که زبان نیز از شرایط جامعه تغذیه می کند. بنابراین تحقیق و بررسی بر روی متون نظم و نثر گذشته می تواند زمینه ی آشنایی ما با اندیشه و افکار نیاکانمان را فراهم آورد. از این رو ما بر آن شدیم تا با بررسی و تحلیل آثار دو تن از بزرگترین و تأثیرگذارترین افراد در حوزه ی فکر و ادبیات کهن ما، یعنی غزالی و سنایی و مقایسه ی آنان با هم، نحوه ی برخورد روشنفکران و نوابغ کهن خود را نسبت به واقعیت های عصر، به جامعه ی امروزی باز شناسانیم. سنایی و غزالی به واسطه ی شناخت عمیقی که از جامعه ی عصر خود داشته اند، توانستند جامعه را با تمام زیر و بم هایش در آثار خود به تصویر بکشند. به طوری که می توان با قطعیت گفت که، در هیچ کدام از آثار قرن پنج و شش، جامعه و مسائل مرتبط با آن، این گونه تصویر نشده اند. سنایی و غزالی در طرح دیدگاه های خویش بسیار متأثر از جامعه و جو سیاسی حاکم بر آن بوده اند؛ به طوری که همه ی آرمان ها و ایده ال های آن ها، مبتنی بر واقعیت های عصر هستند. در باب مقایسه ی اندیشه های سنایی و غزالی هم باید گفت، غزالی به خاطر وابستگی که با نظام و ساختار حاکم بر جامعه دارد، به هیچ عنوان نتوانسته به صراحت به نقد مسائل و موانع جامعه بپردازد و در نهایت نقش یک مصلح سیاسی و اجتماعی دارد. درحالی که سنایی بی سابقه ترین انتقاد های سیاسی عصر را در قالب شعر آفریده است و بی گمان خلق چنین آثاری نتیجه ی یک عمر زیستد در میان مردم است. در عین حال نظریه های سیاسی و اجتماعی غزالی، این مزیت را نسبت به اندیشه های سنایی دارد، که معمولاً نظام مندتر هستند.