از آنجاکه افراد در سبد دارایی های قابل نگهداری خود ترکیبات مختلفی از سهام، ارز ، پول نقد و طلا را نگهداری می کنند، انتظار می رود که نوسانات قیمت طلا بر میزان تقاضای نگهداری سهام و نهایتا بر بازدهی قیمت سهام اثر معناداری داشته باشد. این پژوهش به دنبال بررسی همبستگی و نااطمینانی مشترک و اثرات سرایتی بین نرخ رشد قیمت طلا و بازدهی سهام سه صنعت فعال خودرو و ساخت قطعات، فلزات اساسی و همچنین واسطه گری های مالی عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ای 6 ساله می باشد. برای بررسی مسئله مذکور از مدل های اقتصادسنجی سری زمانی چندمتغیره ناهمسان واریانس (mgarch) استفاده می شود. در این راستا سه رده از مدل های mgarch تحت عنوان dvech، dbekk و مدل همبستگی شرطی پویا ( dcc) در حالت دو متغیره با همدیگر مقایسه شده اند. نتایج تخمین مدل ها و تحلیل روند همبستگی پویای بین متغیرها به صورت زیر است. اولا مدل dcc بر اساس معیارهای aic و مقدار تابع لگاریتم راستنمایی دارای عملکرد بهتری در برازش معادلات واریانس و کوواریانس نسبت به مدل های رقیب است. ثانیا از میان سه صنعت مورد بررسی این تحقیق، دو صنعت خودرو و ساخت قطعات و فلزات اساسی دارای همبستگی پویای پر نوسان و معناداری و شدید تری نسبت به صنعت واسطه گری های پولی و مالی با نرخ رشد قیمت طلا می باشد. همبستگی بازدهی سهام صنعت واسطه گری های پولی و مالی با نرخ رشد قیمت طلا از نوسانات کمی برخوردار است و پایین می باشد. بر اساس نتایج بدست آمده به نظر می رسد که با هدف تنوع بخشی، سرمایه گذاری در سهام صنعت واسطه گری های پولی و مالی با ریسک سرمایه گذاری کمتری نسبت به سهام دو صنعت دیگر بررسی شده در این تحقیق همراه باشد.