نام پژوهشگر: عباس منصوریار
عباس منصوریار محمد محمودی میمند
امروزه تئوریهای بسیاری برای نجات شرکتها از شرایط رو به نزول، ویا حتی رسیدن به اوج قله های موفقیت مطرح شده اند، که در این میان مهندسی مجدد از جذابیت خاصی برخوردار است. توسعه استراتژی مدیریت الکترونیکی زنجیره تامین به عنوان یک استراتژی رقابتی و تجارت الکترونیک، تنها با بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و قابلیت مهندسی مجدد فرآیندها امکان پذیر است. لذا هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی قابلیت مهندسی مجدد فرآیندها، بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور توسعه استراتژی مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی (مکانیزه ساختن زنجیره تامین فعلی) و ارائه راهکار مناسب می باشد. در این راستا 6 فرضیه مطرح گردیده است که به بررسی وضعیت 6 عامل "فرآیندهای سازمان، ساختار، فرهنگ، سیستمهای مدیریتی و پشتیبان، یکپارچگی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات با برنامه کسب و کار و مدل فرآیندی" جهت توسعه استراتژی مدیریت زنجیره تامین الکترونیکی می پردازد. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی می باشد و جامعه آماری شامل 408 نفر از کارکنان (سطح کارشناسی و کارشناسی به بالا) شرکت سازه گستر بوده است. حجم نمونه بدست آمده 198 نفر می باشد که به روش تصادفی- طبقاتی از جامعه مورد نظر انتخاب شده است. در این تحقیق از پرسشنامه ای محقق ساخته شامل 41 سوال با مقیاس 5 درجه ای لیکرت استفاده شده است. برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده که با استفاده از نرم افزار spss میزان پایایی پرسشنامه 873/0 به دست آمده است. برای تعیین روایی نیز از نظرات اساتید و خبرگان استفاده گردید. پس از تایید نهایی، پرسشنامه بین افراد توزیع و جمع آوری گردید. متغیرهای جمعیت شناختی آن از طریق آمار توصیفی وفرضیه ها از طریق آزمونهای تی، فریدمن و همبستگی رتبه ای اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نتیجه این تحقیق، برای هر 6 فرضیه مقدار آماره آزمون بیش از 3 بوده، یعنی 6 فرضیه پذیرفته شد. همچنین از دیدگاه کارکنان شرکت سازه گستر میزان مطلوبیت عوامل و شاخصهای قابلیت مهندسی مجدد فرآیندها جهت توسعه استراتژی مدیریت الکترونیکی زنجیره تامین (مکانیزه ساختن زنجیره تامین فعلی) یکسان نمی باشد؛ و تمامی عوامل فوق روی یکدیگر اثر مستقیم و غیرمستقیم دارند.