نام پژوهشگر: میترا عظیمی
میترا عظیمی سید حسن تقوایی
منظر شهرهای امروزی، بدون توجه به ابتدایی ترین ملاحظات آسایشی و فرهنگی، یعنی اقلیم و جغرافیای محل و اعتقاد و سنن مردم، در اثر دگرگونی هایی چون ورود خودرو ، پیشرفت تکنولوژی و تقلید کورکورانه از الگوهای وارداتی ساخت و ساز متحول گشته است .این تغییرات منجر به جدایی بین موجودیت شهر و بستر طبیعی آن شده است که به تبع آن، جدایی انسان شهرنشین را از طبیعت رقم زده است. در واقع مظاهر بیرونی مناظر شهری امروز، تعارضی بین ویژگی های عینی و کالبدی فضای شهر و ذهنیت مردم از این فضاها را ایجاد نموده است که دیر یا زود به محو احساس تعلق شهروندان به محل زندگی نیز منجر خواهد شد. در این راستا، بوم شناسی منظر شهری، به عنوان یک راه حل برای دستیابی به شهر پایدار، رابطه ی موجود میان ساکنان شهر و استفاده اجتماعی از فضای زیست را مورد مطالعه قرار می دهد و معتقد است که کل سازمان فضایی، باید بر مبنای تعامل میان اعضای جامعه و محیط طبیعی ایجاد شود؛ بطوریکه، می توان با پیوند دادن اکولوژی طبیعی به لایه های زیرساختاری، فرهنگی و اجتماعی شهر معاصر، زمینه لازم را برای افزایش تجربه های محیطی و ارتباط شهروندان با اکوسیستم های طبیعی فراهم آورد که نتیجه ی این ارتباط، ارتقای سلایق زیبایی شناختی، بالابردن حساسیت محیطی، مراقبت از طبیعت توسط مردم، احساس لذت از سلامت اکولوژیک محیط و در نتیجه افزایش کیفیت زندگی برای شهروندان است. از آنجا که این موضوع معمولاً در مناظرطبیعی مورد بررسی قرار گرفته است ، لذا توجه به این نگرش در حوزه یک خیابان به عنوان مهم ترین عامل سازماندهی شهر در نقشه پردازی ذهنی شهروندان، می تواند تمرین مناسبی برای دستیابی به فضاهای باز شهری سرزنده و سالم باشد. بنابراین خیابان امین الملک در منطقه 17 شهرداری تهران، با هویتی تجاری- مذهبی و با مشکلات محیط زیستی فراوان، به عنوان یک تمرین عملی مناسب برای این پایان نامه انتخاب گردید . در پایان با دستیابی به اصولی برای طراحی منظرشهری خیابان و استفاده از پتانسیل های سایت، راه حل ها بصورت طراحانه در قالب ساماندهی خیابان مذبور ارائه شد.
میترا عظیمی محمد شیخی
امروزه بسیاری از کارشناسان برنامه ریزی و نظریه پردازان علوم منطقه ای پذیرفته اندعلاوه بر روستا و شهر، منطقه شهری نیز به یک فرم جدید اسکان نوع بشر تبدیل شده است.منطقه های شهری تفاوت های عمده ساختاری و عملکردی با روستا و شهر، بطور منفرد دارند. به همین دلیل لازم است تا با رویکردهای متناسب با این مناطق، برنامه ریزی ها صورت گیرد. این مناطق از توان نهفته ای برخوردارند که بروز آن مشروط به شناخت و تعیین صحیح محدوده منطقه شهری و سپس برنامه ریزی و مدیریت متناسب برای آنهاست. بدیهی است به منظور دستیابی به یک برنامه ریزی صحیح برای یک منطقه شهری، می بایست مرز و محدوده آن مطابق با موازین علمی تعیین شود. اما در عمل، شناسایی این محدوده ها بیشتر با استفاده از تقسیمات سیاسی- اداری صورت می گیرد.در ایران نیز، از سال 1374 منطقه های شهری به رسمیت شناخته شدند و تلاش های گوناگونی جهت دستیابی به محدوده صحیح این مناطق آغاز شد. از آنجا که منطقه شهری تهران همواره اصلی ترین و بزرگترین منطقه شهری در کل کشور محسوب می شود و دارای عملکردهای منطقه ای، ملی و فراملی است، تعیین محدوده آن مطمح نظر این پژوهش قرار گرفت. نوشته حاضر سعی دارد پس از بررسی کلیه روش های مرسوم(نظیر روش تجلیل جریان، مدل های مبتنی بر مدل جاذبه، روش های جغرافیایی و نقشه و عکس های هوایی) در تعیین محدوده منطقه های شهری و ذکر کاستی ها و نواقص این روش ها، از روش تحلیل عاملی به عنوان روش تکمیلی در تعیین مرز و محدوده منطقه شهری تهران(صرفاً بر اساس شاخص های اقتصادی و اجتماعی) استفاده کند. در تعیین محدوده منطقه شهری تهران مقیاس تحلیل شاخص ها در سطح شهرستان است. به این ترتیب که 63 شاخص اقتصادی و اجتماعی در سطح شهرستان استخراج و سپس با استفاده از نرم افزار spss ، تحلیل عاملی اجرا شد. در نهایت نتایج برآمده از تحلیل عاملی، به نقشه gis استان تهران لینک داده شد و پس از تهیه لایه های مختلف، خروجی پژوهش در قالب نقشه نمایش استخراج شد. مطالعات این پژوهش نشان داد که با استفاده از روش تحلیل عاملی، محدوده منطقه شهری تهران برابر با محدوده کل استان تهران به جز شهرستان های فیروزکوه و نظرآباد است. در انتها تعیین مرز و محدوده منطقه های شهری بر طبق موازین علمی، استفاده از روش تحلیل عاملی به عنوان روش تکمیلی در کنار سایر روش های مرسوم تعیین محدوده های منطقه شهری، بکارگیری شاخص های فرهنگی و سیاسی در انجام تحلیل عاملی در پژوهش های آتی، در زمره پیشنهادات تحقیق بیان شده است.