نام پژوهشگر: رجب علی حسینی
رجب علی حسینی ابوالفضل رمضانی
همزمان با پیدایش پسا مدرنیسم، ماهیت یکپارچه فردیت بشربه عنوان یک عامل مهم در ادراک دنیای پیرامون ازهم گسیخته گردید، بطوریکه هرگونه درکی از دنیا صرفا یک برداشت شخصی تلقی میگردد. با ازهم گسیختگی مفهوم فردیت بهمراه محو شدن مرز بین هنر متعالی و هنر یا فرهنگ فرومایه در نتیجه نقد شالوده شکنانه ژاک دریدا که رابطه سلسله مراتبی بین دال ومدلول را ازمیان برداشت، انسان در بازی بی پایان دال و مدلول برای ایجاد معنا بدون هیچ امیدی در جهت نیل به مدلول غایی بعنوان نقطه اتکال در جهت تاویل دنیا و همچنین داشتن تکیه گاهی برای ابراز دیدگاه انتقادی مخالف گرفتارآمده است. چنین برداشتی لاجرم ما را به سوی دیدگاه "پایان فرا متن" لیوتارد سوق می دهد. از دید وی پسا مدرنیسم آخرین فرامتن با مضمون مرثیه ای برای مرگ تمامی فرا متن هاست. با این وجود پسامدرنیسم بعنوان آخرین فرامتن موجود قدرت جذب همه اندیشه ها را دارا می باشد که در اینصورت هرگونه فضایی برای ابراز تفکر انتقادی مخالف با آن را می بندد. این نکته فردریک جیمسون را بر آن می دارد تا پسا مدرنیسم را همان منطق کاپیتالیسم بنامد که هدف آن حفظ ارزشهای نظام سرمایه داری است. مفاهیم فوق الذکر، دارا بودن سبک منحصر به فرد و همچنین ادعای دسترسی داشتن به مدلول غایی را از نویسنده می ستاند که یاد آور ایده "مرگ مولف" رولان بارتز می باشد. تاثیر تکنولوژی درهمه جا حاضرو قدرت آن در تکثیرهر رویدادی باعث حاددتر شدن شرایط شده تا حدی که یک اثر ادبی در چنین وضعیتی به حد یک کالای مصرفی تقلیل یافته است. دیدگاه جیمسون درتبدیل به کالا شدن اثر هنری، به همراه دیدگاه ژان بودریار مبنی بر پیشی گرفتن ایماژها وتصاویر بر واقعیتهای بیرونی، درک واقعیت را ازما ستانده و مارا به دنیای نموده ها کشانده است. با به پایان رسیدن کارپیشروان مدرنیسم درآزمودن سبکهای نو در عصر پسامدرنیسم و از بین رفتن امکان سبکهای نوین، سبکهای نویسندگان عصر پسا مدرنیسم فقط بازتابی از سبکهای گذشته است. نویسنده عصر پسا مدرن در تلاش برای خلق سبک خاص تنها همین ناکامی در داشتن سبک و اتکا به سبکهای پیشین را آگاهانه در نوشتار خود بروز می دهد. درنتیجه اثر وی نمی تواند بازتابی از واقعیتهای بیرونی بوده، یا جامعه سیال پسا مدرن رامورد نقد قرار دهد. تحقیق حاضر سعی دارد که اولا نشان دهد که در رمان دنیای زیرین دن دلیلو چگونه شرایط پسا مدرن دنبای کنونی را به روشنی ترسیم می نماید. ثانیا اینکه چگونه دلیلو با یک تلاش معرفت شناختی سعی می کند تا واقعیت را از درون جامعه تحت سیطره پارانوییا و نموده ها بازیابی نمایدو در نهایت اینکه چگونه او در عصر پسامدرن که فردیت وداشتن سبک در نوشتاررا درپایان عصر فرا متن ها غیرممکن کرده، با ارائه یک برداشت منحصر بفرد از تاریخ و همچنین اتکاء به هنر توانسته تا امکان رمان برای به چالش کشیدن سیاست حاکم را برقرار نماید.