نام پژوهشگر: مینا گلبازخانی پور
مینا گلبازخانی پور محبوبه مباشری
نقد و بررسی متون ادبی از مواردی است که به واسط? آن، آثار مورد سنجش و ارزشگذاری قرار میگیرند و رموز آنها گشوده میشود. نقد جامعه شناسی از جمله نقدهایی است که بین دو حوز? ادبیات و جامعه شناسی پیوند برقرار میکند و از این طریق به تحلیل و بررسی اثر از منظر جامعه شناسی میپردازد؛ از سوی دیگر، رمان، به عنوان نوع ادبی، بازتابی از جامعه و زندگی اجتماعی است. از این رو، با دیدی جامعه شناسانه و رویکردهای جامعه شناختی میتوان به بررسی متون پرداخت و به شناختی از جامعه دست یافت. لوسین گلدمن یکی از جامعه شناسان ادبیات است که اندیشههای استاد خود جورج لوکاچ را تکامل بخشید و با بهرهگیری از آموختههای مکتب او، نظریات جامعه شناسی و معرفتی خویش را مطرح کرد. او توجه همزمان به صورت و محتوای اثر را مد نظر دارد و در صدد تبیین رابط? ساختار ادبی، ساختار اجتماعی و فضایی است که اثر در آن شکل گرفته است. مصطفی مستور از نویسندگانی است که نگرش و بینش وی در کتابهایش، اجتماعی است؛ زندگی و روابط انسانهای طبقات گوناگون را در جامع? شهری مدرن ایرانی روایت میکند و تصویری واقعی از جامعه ارائه میدهد. پژوهش حاضر در صدد بررسی جامعه شناسی چهار کتاب -روی ماه خداوند را ببوس ، استخوان خوک و دستهای جذامی، حکایت عشقی بیقاف بیشین بینقطه و تهران در بعدازظهر- مصطفی مستور است تا با بهرهگیری از نظریات لوسین گلدمن، از خلال متن و صورت آنها به بازتاب جامعه بپردازد. براساس نتایج به دست آمده، جامعهای که مستور معرفی میکند جامع? شهری معاصر است که افراد گرفتار و درگیر مشکلات به دنیای فردی خویش پناه جستهاند و برای معنابخشی و سامان زندگیشان در جست و جوی معانی فردی هستند. شاید تنها، ایمان و معنویت رنگ باخته و فراموش شده در زندگی و دنیای پرتلاطم امروز انسانها، روزن? امیدیاست که در بن بست زندگی به آنها جان میبخشد و دنیای درونشان را آرام میکند. واژگان کلیدی: نقد جامعه شناختی، رمان، داستان کوتاه، مصطفی مستور، لوسین گلدمن