نام پژوهشگر: مرتضی اکبری دهزیری
مرتضی اکبری دهزیری محمد هادی مفتح
امروزه بسیاری از کشورهای اسلامی با مشکلات ناشی از فقر و توزیع نابرابر امکانات روبرو هستند و این درحالی است که عناصر مهم رشد و توسعه اقتصادی و گسترش عدالت اجتماعی در آموزه های اسلامی مطرح گردیده است که توجه به آن در برنامه ریزی های اقتصادی می تواند تمدن شکوهمند اسلامی را زنده و رفاه و آسایش عمومی را به ارمغان آورد؛ یکی از نگرش های کارآمد اسلام دراین باره، آمیختن ارزش های اخلاقی با اقتصاد است که از آن به اخلاق اقتصادی تعبیر می شود؛ اساساً پرداختن به نظام های اقتصادی، سیاسی و یا حقوقی هر مکتب، در ابتدای امر نیازمند توجیه و تبیین شناخت انسان از منظر آن مکتب است؛ با شناخت صحیح از انسان می توان، برنامه و طرحی جامع درباره نظام اجتماعی یک جامعه ارائه داد. استفاده از آموزه های قرآنی و روایی از راهکارهای شناخت صحیح انسان در مکتب اسلام به شمار می رود که دستیابی به موضوع یاد شده را میسر می نماید. اخلاق اقتصادی نیز که از شاخص های مهم مکتب اقتصادی اسلام محسوب می گردد، دارای مبانی انسان شناسانه ای است که تاثیر به سزایی در پردازش الگوی مطلوب مکتب اقتصادی اسلامی دارد. در واقع مبانی انسان شناسی اخلاق اقتصادی اسلامی، در صدد بیان نحوه عملکرد انسان در مواجهه با فعالیت های اقتصادی در سه حوزه کار و تولید، توزیع و تجارت و مصرف بر اساس اصول و ضوابط انسان شناخت اخلاق اسلامی است؛ دستیابی به مبانی و اصول یاد شده از طریق بازپردازش مبانی عام انسان شناسی اسلامی، بازبینی و تحلیل نیازهای انسان که خاستگاه پدیداری اقتصاد و رفتارهای اقتصادی است، امکان پذیر است. برایند پایبندی جامعه دینی به مبانی و اصول انسان شناخت اخلاق اقتصادی و معیار قرار دادن آن ها در رفتارهای اقتصادی، زمینه های انحراف از الگوی اقتصادی مطلوب اسلام را اصلاح می کند و با عقلانی- وحیانی- اخلاقی شدن رفتارهای مزبور، ایجاد عدالت اجتماعی و نیل به رفاه نسبی جامعه دینی را به عنوان چشم انداز آرمانی مکتب اقتصادی اسلام، در پی خواهد داشت.