نام پژوهشگر: راضیه کارکن جلال
راضیه کارکن جلال مرضیه پیراوی ونک
پوشاک پدیده ای است که می توان گفت قدمت آن به اندازه طول تاریخ انسان بوده و از تنوع و گستردگی زیادی برخوردار است. این پدیده با خصوصیات فردی و اجتماعی انسان در ارتباط است و می توان آن را از دیدگاه های متفاوت از قبیل تاریخی، مذهب، جامعه شناسی،... و همچنین از منظر نشانه شناسی مورد مطالعه قرار داد. موضوع بررسی نشانه شناختی هر چیزی است که بتوان آن را همچون نظامی نشانه ای مطالعه کرد؛ نظامی که براساس قراردادها و رمزگان فرهنگی یا فرایندهای دلالتی، سازمان یافته است. عناصر مختلف نظام پوشاک به عنوان یک نظام نشانه ای دیداری نیز همچون نوشتار با ما سخن می گویند و در تاروپود زندگی نفوذ دارند، شناخت روابط نشانه ها در این نظام و کارکرد اجتماعی آن می تواند روشنگر بسیاری از معانی پدیدارهای اجتماعی و تاریخی در جوامع انسانی باشد. بنابراین در این میان آنچه که مسلم است، تنها خاصیت پوشانندگی لباس نیست بلکه ویژگی های دیگریست که پوشاک دارد. هر تکه از پوشاک به مثابه یک نشانه می تواند بیان گر سلیقه ی پوشنده ی لباس، وضع اقتصادی مصرف کننده و میزان درآمد وی، شرایط آب و هوایی و اقلیمی، باورهای مذهبی، مسائل سیاسی ـ اقتصادی، التقاط فرهنگ ها و پیشرفت های صنعتی و تکنولوژی، ... باشد. در این تحقیق سعی شده به کمک علم نشانه شناسی که یکی از روش های تحلیل نیز محسوب می شود به بررسی پوشاک رایج دو طبقه ی فرادست و فرودست ایرانیان در دوره ی قاجار پرداخته شود. روش تحقیق کیفی است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوایی می باشد.چهارچوب نظری تحقیق نیز بر اساس دو رویکرد تحلیلی ساختارگرا و گفتمانی می باشد. مهمترین نتایج به دست آمده از این تحقیق براین ادعا استوار می باشند که بررسی پوشاک در چارچوب نظریه های نشانه شناسی امکان پذیر است و همچنین تکه های مختلف پوشاک دوره ی مورد بحث به مثابه نشانه، حاوی معانی متفاوت و چندگانه ای هستند و می توانند بیانگر سن، جنسیت، مذهب، فرهنگ، تعلق فرد به طبقه ای خاص و ... باشند. و همچنین با استفاده از علم نشانه شناسی می توان به تحلیل نظام پوشاک پرداخت.