نام پژوهشگر: مریم عبدالملکی

مقایسه تأثیر دو روش تمرین درمانی (با و بدون کینزیو تیپینگ) بر بهبود درد، عملکرد، قدرت و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مریم عبدالملکی   علی یلفانی

سندروم درد پاتلوفمورال یکی از شایع ترین مشکلات عضلانی اسکلتی مفصل زانو در بزرگسالان و جوانان ورزشکار و غیر ورزشکار است. علائم این ضایعه درد اطراف و پشت زانو می باشد که ناشی از تغییرات فیزیکی و بیومکانیکی پاتلوفمورال است. از میان درمان های غیر جراحی، تمرین درمانی و تیپینگ از رایج ترین روش های درمان سندروم درد پاتلوفمورال هستند. در اغلب تحقیقات تمرین درمانی معمولاً شامل تقویت و کشش عضلات و تمرینات انعطاف پذیری می باشد. تیپینگ نیز به عنوان یکی دیگر از روش های درمانی موثر برای بهبود علائم سندرم درد پاتلوفمورال شناخته شده است. تیپینگ کشکک زانو سبب کاهش درد شده و فعالیت عضلات چهار سر رانی را افزایش می دهد و نیز راستا و وضعیت کشکک زانو را بهبود می بخشد. بنابراین، توجه به اینکه تمرین درمانی یکی از روش های کم هزینه برای درمان سندرم درد پاتلوفمورال است، ضروری است که محقق در تحقیق حاضر در انتخاب و ارائه تمرینات به نقش عضلات کوتاه و ضعیف شده برای درمان سندرم درد پاتلوفمورال توجه بیشتری نموده و همان طور که قبلاً نیز بیان شد عوامل درمانی objective سندرم درد پاتلوفمورال را مورد بررسی قرار دهد. از سوی دیگر در ارتباط با مکانیزم تأثیر گذاری این روش های درمانی (تیپینگ و تمرین درمانی)، بر بهبود علائم سندرم درد پاتلوفمورال و خصوصاً در ارتباط با تیپینگ اطلاعات جامعی در دسترس نمی باشد که محقق باید این موضوع را نیز بررسی نماید .بنابراین هدف از این پژوهش مقایسه ی تأثیر دو روش تمرین درمانی (با و بدون کینزیو تیپینگ) بر بهبود درد و قدرت، عملکرد و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال می باشد. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی است و روش اجرای آن میدانی می باشد. نمونه آماری تحقیق حاضر 45 نفر از زنان 20 تا 40 ساله مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال بودند. میزان درد، مدت زمان ایستادن روی یک پا، میزان قدرت عضلات آبداکتور و چرخش دهنده های خارجی ران و نیز اکستنسورهای زانو، اختلاف زمان آغاز فعالیت عضله پهن مایل داخلی نسبت به عضله پهن خارجی و همچنین نسبت فعالیت عضله پهن مایل داخلی نسبت به عضله پهن خارجی، در این تحقیق اندازه-گیری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها وانجام آزمون های آماری لازم در این مطالعه از نرم افزار spss نسخه 20 استفاده شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش: نتایج این مطالعه در پس آزمون در هر دو گروه تمرینی، کاهش میزان درد، افزایش عملکرد، افزایش میزان قدرت عضلات آبداکتور و چرخش دهنده های خارجی ران و نیز اکستنسورهای زانو، کاهش تأخیر زمان آغاز فعالیت عضله پهن مایل داخلی نسبت به عضله پهن خارجی و همچنین افزایش نسبت فعالیت عضله پهن مایل داخلی نسبت به عضله پهن را خارجی نشان داند (05/0p<). همچنین نتایج نشان دادند که تمرین درمانی و تمرین به همراه کینزیوتیپ اثر یکسانی بر بهبود قدرت عضلات آبداکتور و چرخش دهنده خارجی ران، درد متوسط هفته قبل از اندازه گیری، عملکرد، و نسبت فعالیت الکتریکی عضله پهن مایل داخلی به پهن خارجی (vmo:vl) افراد مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال دارند و می توانند موارد فوق را در زمان مساوی بهبود دهند (05/0p>). در مورد اثر بخشی تمرینات به کار رفته در پژوهش حاضر باید گفت، تمرین درمانی به همراه کینزیوتیپ در زمینه بهبود قدرت عضلات اکستنسور زانو، کاهش درد در حین تکلیف پله و کاهش تأخیر زمان آغاز فعالیت الکتریکی عضله پهن مایل داخلی نسبت به عضله پهن خارجی (vmo-vl) در حین تکلیف پله با اندازه اثر بالا باعث بهبودی بیشتری نسبت به تمرین درمانی منفرد در افراد مبتلا به سندروم پاتلوفمورال شدند (05/0p<). نتایج بدست آمده خود نشان از تأثیر بیشتر تمرین درمانی به همراه کینزیوتیپ دارند.

رسانه، بازاندیشی و گرایش به روابط فرازناشوئی (در بین زوجین 18 تا 42 ساله شهر قروه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1392
  مریم عبدالملکی   منصوره اعظم آزاده

روابط فرازناشویی یکی از مهم ترین مقوله های مربوط به ادبیات روابط زناشویی است که اغلب به خاطر برطرف شدن نیازهای عاطفی یا جنسی فرد به طور پنهانی، از طریق روابط خارج از حیطه زناشویی به وقوع می پیوندد. نارضایتی از روابط جنسی و صمیمی با همسر، هیجانی و لذت بخش بودن ارتباط مجدد با فردی غیر از همسر از عواملی هستند که می تواند زمینه گرایش زوجین به روابط خارج از چهارچوب زناشویی را فراهم کند. همچنین در برخی از موارد زوجین، خیانت همسر را به عنوان یکی از دلائل طلاق مطرح کرده اند. از سوی دیگر جهانی شدن و افزایش اطلاعات و ارتباطات تغییراتی را در نگرش افراد نسبت به روابط جنسی و صمیمی ایجاد کرده است. تاثیر رسانه ها را هم می توان از نوع مثبت آن همچون گسترش تعاملات اجتماعی، دسترسی آسان به اطلاعات علمی و غیر علمی، بازاندیشی زوجین در روابط زناشویی بر اساس تساوی بین زن و مرد و هم از نوع منفی مانند دیدن تصاویر و فیلم های جنسی و تحریک کننده، لذت جویی، تنوع طلبی جنسی و رواج روابط از خارج از چارچوب ازدواج در نظر گرفت. پژوهش حاضر، به بررسی رابطه استفاده از رسانه های جهانی، بازاندیشی مدرن و رضایت زناشویی با گرایش زوجین به روابط فرازناشویی می پردازد. چهارچوب نظری این پژوهش تلفیقی از نظریه جهانی شدن فرهنگی، بازاندیشی و تغییر شکل صمیمیت گیدنز، رویکرد استفاده و رضامندی و نظریات روان شناختی ازکمپ، راسبالت و یابلونسکی می باشد. مدل در نظر گرفته شده شامل متغیرهای: مصرف رسانه های گروهی، بازاندیشی مدرن، رضایت زناشویی و گرایش به خیانت می باشد که به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر گرایش به روابط فرازناشویی زوجین دخالت داده شده اند. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، در بین 260 نفر از زوجین شهر قروه انجام شده است. نتیجه کلی پژوهش نشان داد مصرف رسانه های گروهی می تواند زمینه ای را فراهم کند که دیدگاه مخاطبان را در خصوص گرایش به روابط فرازناشویی شکل دهد اما مخاطبان در مواجهه با این پیام ها، متناسب با ویژگی های روانی و اجتماعی خود واکنش های متفاوتی نشان می دهند و به این ترتیب، تأثیرات متفاوتی را دریافت می کنند. از میان عوامل موثر بر گرایش به روابط فرازناشویی، مصرف رسانه های گروهی، بازاندیشی مدرن، رضایت زناشویی، جنسیت، نحوه ازدواج رابطه معناداری با گرایش به روابط فرازناشویی داشته اند. کلید واژه: مصرف رسانه های گروهی، بازاندیشی مدرن، رضایت زناشویی، گرایش به روابط فرازناشویی، زوجین، قروه

مباحثی در روش های تکراری پیش شرط سازی شده برای حل دستگاه معادلات خطی مختلط
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم ریاضی 1394
  مریم عبدالملکی   داود خجسته سالکویه

بسیاری از مسائل کاربردی در علوم و مهندسی منجر به حل دستگاه معادلات می شوند که در آن یک ماتریس تُنُک با ابعاد بزرگ و مختلط می باشد و . امروزه استفاده از روش های تکراری پیش شرط سازی شده برای حل چنین دستگاه هایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این پایان نامه روش های c-to-r و pmhss را که روش هایی برای حل فرمول بندی شده ی مجدد این دستگاه ها به شکل دستگاه هایی خطی و بلوکی می باشند، با جزئیات کامل بررسی می نماییم. همچنین نشان می دهیم phss منجر به ساخت یک ماتریس پیش شرط ساز خواهد شد. هدف ما مقایسه ی رفتار عددی الگوریتم مانده مینیمال تعمیم یافته (gmres) و مانده مینیمال (minres) هنگامی است که توسط این ماتریس پیش شرط سازی می شوند. همچنین دو روش pmhss و c-to-r برای حل دستگاه های مذکور از دیدگاه عددی مقایسه می شوند.