نام پژوهشگر: حیدرعلی نظری پور
حیدرعلی نظری پور صفیه مرادخانی
در این پژوهش، برای رسیدن به هدف، یعنی جایگاه معشوق در سبک عراقی و مکتب وقوع، دو تن از شاعران شاخص این دو سبک (سعدی و وحشی بافقی) را در نظر گرفتیم و با بررسی تعدادی از غزل های آن دو، توانستیم به نتایجی دست یابیم. در غزل سبک عراقی با توجه به غزلیات سعدی، معشوق دارای مقام والایی است و بر عاشق حکومت دارد، عاشق موجودی عاجز و دست بسته ی معشوق است که تمام جفاها و ناز و عشوه ی معشوق را به جان می خرد، به امید عنایتی از وی هر چند اندک. غزل بیان کننده ی عواطف و احساسات قلبی است. عشق در غزل معمولاً با نوعی هجران و دوری و محرومیت همراه است. در غزل مکتب وقوع با توجه به غزلیات وحشی بافقی، رابطه ی عاشق و معشوق به واقعیت نزدیک می شود. غزل بیان واقع گرایانه ی روابط عاشق و معشوق و حالات آنان است. وقوع گویی همانند یک درام که آمیزه ای از خوبی ها، بدی ها، زشتی ها و زیبایی هاست، واقعیات عشق زمینی را بازگو می کند که به نظر می رسد این موارد در غزلیات سعدی مشهود نیست. در مواردی مثل بی اعتنایی معشوق نسبت به عاشق، جفاکاری و سست عهدی معشوق، عاشق کشی او و همچنین توصیف معشوق مذکر، که از جمله ویژگی های وقوع گویی است، در اشعار سعدی و وحشی بافقی دارای مصادیق فراوانی است. واژگان کلیدی: سعدی، وحشی، سبک عراقی، مکتب وقوع