نام پژوهشگر: مریم حمیدی منفرد
مریم حمیدی منفرد محسن الویری
در حمله مغولان به ایران در قرن هفتم هجری شهرهای بزرگ کشور و به تبع آن تمام مراکز مهم علمی،آموزشی و مظاهر فرهنگی دچار آسیب شدند. این وضعیت حدود چهاردهه متوالی تا تأسیس دولت ایلخانی در سال 656 هجری ادامه یافت. با تصرف کامل ایران، مغولان در راستای منطبق شدن با ویژگیهای تمدنی اسلام و ایران به برخی علوم مانند تاریخ و نجوم توجه نشان دادند و مهم تر از آن با حضور دولتمردان فرهیخته ایرانی چون خواجه نصیر الدین طوسی، خاندان جوینی و فضلاللّه همدانی، حرکتی برای ادامه حیات محافل علمی شروع شد. از سویی نیز حکومتهای محلی در فارس، یزد و کرمان با اطاعت از مغولان مانع از تخریب ولایات خود شدند و ثبات نسبی آن ها موجب شد این مناطق پناهگاه عالمان و دانش دوستانی شوند که بستر مناسبی برای فعالیت های علمی خود نمییافتند. لذا در این مناطق به تدریج، درس و مدرسه جایگاه خود را بازیافت و زمینه برای پیشرفت دانش و انتقال آن به نسل بعدی فراهم شد. و این چنین بخش مهمی از میراث علمی و ادبی در این دوره حفظ شد و سنّت علم آموزی همچنان پابرجا ماند. در نظر داشتن شرایط بحرانی این عصر که میتوانست موجب بروز شکاف در سیر تاریخی توسعه و انتقال علم و دانش شود، اهمیت بررسی نقش مدارس و مکاتب آموزشی را نشان می دهد. و از آنجا که نهاد های آموزشی آینه تمام نمای اوضاع سیاسی و ایدئولوژیک و فضای حاکم بر جامعه آن دوره هستند، می توان گفت مطالعه وضعیت این نهاد فرهنگی در تبیین وضعیت اجتماعی و فرهنگی این دوره موثر می باشد. در این پژوهش اوضاع آموزشی شیعه در یکی از حساس ترین و در عین حال بحرانی ترین ادوار تاریخ ایران مورد بررسی و کاوش قرار می گیرد. شهرهایی چون قم، ری، کاشان، آوه در عراق عجم که از مراکز مهم شیعه نشین قبل از حمله مغول بود. متاثر از اوضاع نابسامان سیاسی رونق خود را از دست دادند، بنابراین علما و دانش پژوهان در این دوره به مراکز علمی که در سایه حمایت دولتمردان و دیگر خاندان های حکومتی پدید آمده بود کوچ کردند.