نام پژوهشگر: جواد کرمی
جواد کرمی رضا جلالی
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و بدنبال آن تأسیس حکومت ترکیه نوین به رهبری آتاتورک در سال 1923 میلادی ترکیه یکی از کشورهایی است که تاریخ آن همواره با حضور مستقیم و غیر مستقیم نظامیان بر سیاست رقم خورده است. ارتش ترکیه تا سال 2002 قدرت را در اختیار خود داشت و هیچ خطری را متوجه خود نمی دید. در این سال حزب اسلام گرایی بنام عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان وارد عرصه سیاسی این کشور گردید که گذر زمان ثابت کرد این حزب و رهبرش به بزرگ ترین تهدید علیه نظامیان تبدیل خواهد شد. حزب عدالت و توسعه در دوران مدیریت خود توانسته است تغییرات اساسی در ساختار قدرت سیاسی و اجتماعی ترکیه ایجاد کند و بر افکار عمومی تسلط یابد که یکی از مهمترین اقدام آن کمرنگ کردن نقش نظامی ها در ساختار و نظام سیاسی کشور ترکیه می باشد. در این میان ارتش اکنون در وضعیتی قرار گرفته است که نه فقط زمینه های دخالتش در سیاست روز به روز سخت تر می شود بلکه به واسطه کشف و خنثی سازی عملیات های مخفی(چکش سنگین) جایگاه مردمی اش بسیار ضعیف تر از گذشته شده است. به نظر می رسد ژنرال های ارتش در ترکیه راهی جز پذیرفتن اقتدار و تثبیت قدرت حزب عدالت و توسعه در این کشور ندارند و همچنین سکولارها نیز به این نتیجه رسیده اند که سرنگون کردن حزب عدالت و توسعه که توانسته است دستاوردهای فوق العاده ای را در چند سال اخیر بدست آورد بسیار دشوار بوده و بعید است که نظامیان سکولار بتوانند در برابر حزب عدالت و توسعه و اسلام گرایان دوام آورند و در نتیجه مجبور هستند که خود را از صحنه سیاست دور کنند. سوال اصلی که مطرح می شود این است که نقش حزب عدالت و توسعه در نوسان قدرت ارتش ترکیه چگونه می باشد؟ در فرضیه این پژوهش اینگونه می توان بیان نمود که با قدرت یافتن حزب عدالت و توسعه در ترکیه از قدرت و اختیارات ارتش کاسته شده است.