نام پژوهشگر: مهدی دادویی نژاد

علل فروپاشی رژیم حسنی مبارک در مصر(2011)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1391
  مهدی دادویی نژاد   محمد طباطبایی

جهان در ماه های پایانی سال 2010 و ابتدایی 2011 در خاورمیان? عربی شاهد دومینوی سقوط رژیم- -های اقتدار گرا بود که سالیان متمادی در سرکوب خواسته های مشروع و حقوق طبیعی بشری مردم تحت حاکمیت خود از هیچ کوششی فرو گذار نکردند. این دومینو که با خود سوزی جوان تونسی و سرنگونی حکومت بن علی در تونس شروع شد ،به سرعت به اکثر کشورهای عربی هم درد کشور تونس سرایت کرد و لرزش وسقوط رژیم های اقتدار گرای خاورمیان? عرب شد . حسنی مبارک هم از دسته حاکمان اقتدارگرایی بود که پایانی مانند بن علی برای او محتمل می نمود وبالاخره هم با تلاش خستگی ناپذیر مردم رنجور و خسته از استبداد و فقر وبدبختی که دورنمایی جز نا امیدی در ذهن هایشان مجسم نبود رژیم اقتدار گرای حسنی مبارک در هم شکسته شد و به تاریخ پیوست. در این تحقیق بر آنیم تا بتوانیم گوشه هایی از علل فرو پاشی رژیم حسنی مبارک را بررسی کنیم و به چرایی و چگونگی احتمالی این سقوط پی ببریم. در فروپاشی رژیم مبارک دو دسته از عوامل اصلی اولیه(ذهنیت منفی ایجاد شده در مصریان طی سی سال حکومت حسنی مبارک) و ثانویه(شبکه های اجتماعی) نقش ایفا کردند که در نتیجه ی هم پوشانی این عوامل با هم که به عنوان مساله ی تلاقی در نظریه های انقلابی مطرح شده است ،فروپاشی رژیم حسنی مبارک ممکن شد.همچنین استفاده از نظریه سرمایه روانشناختی ما را در درک این مطلب یاری مینماید که مردم مصر تحت چه شرایط روانی امادگی برای انجام این تغییر مهم در سطح جامعه ی خود را پیدا کردند. هم چنین در این پایان نامه با بررسی نقش شبکه های اجتماعی به این نتیجه میرسیم که اغراق در دادن نقش رهبری به شبکه های اجتماعی ما را از این حقیقت که رهبری از شکل کلاسیک فردی به مدلی ذهنی تبدیل شده، دور می نماید .عمده نقش شبکه های اجتماعی تسهیل کنندگی در پیشامد وقایع بوده و ابزاری نو برای مبارزات مردم با حکومت های سرکوبگر می باشد.