نام پژوهشگر: مینا کیانی
مینا کیانی بهروز مصطفی زاده فرد
در شرایط کمبود منابع آب استفاده از راهکارهایی برای بهره وری بهینه از منابع آب و رسیدن به عملکرد اقتصادی ضروری است. برای رسیدن به بالاترین کارایی مصرف آب و عملکرد محصول لازم است بهترین استراتژی مدیریتی آب و کود نیتروژن در شرایط بحران آب بررسی شود. اجرای طرحهای پژوهشی مزرعه ای اگرچه دقیق ترین روش محسوب می شوند اما زمان بر و هزینه بر هستند و داده های حاصل از آن ها قابل انتقال به نقاط دیگر نیست. از این رو مدل های گیاهی با کارایی آسانتر و سریعتر برای استفاده بهینه و دقیق از منابع آب و کود در دسترس، مورد استفاده قرار می گیرند. در این راستا تحقیقی با هدف واسنجی و ارزیابی مدل oilcrop-sun برای رقم یوروفلور گیاه آفتابگردان و بررسی کارایی مدل مذکور تحت سطوح مختلف آبیاری و کود نیتروژنی انجام شد. بدین منظور در سال 1390 پژوهشی با استفاده از طرح آماری کرت های نواری در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی لورک دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا گردید. فاکتور اول طرح آزمایشی چهار سطح آبیاری شامل دو سطح کم آبیاری (w2=0.8smd و w1=0.6smd) و یک سطح آبیاری کامل (w3=1smd) و یک سطح بیش آبیاری (w4=1.2smd) بود (smd کمبود رطوبت خاک تا حد رطوبت گنجایش زراعی می باشد). سه سطح کودی صفر، 50 و 100 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار به عنوان فاکتور دوم لحاظ گردید. در این طرح دو هیبرید آفتابگردان، یوروفلور و سیرنا کاشت شدند. برای تعیین زمان و مقدار آبیاری، رطوبت خاک با استفاده از دستگاه رطوبت سنج pr2 در شش لایه خاک در سطح کودی n50 در 12 پلات آزمایشی (4 سطح آبیاری در 3 تکرار) به صورت روزانه پایش شد. طی دوره رشد در چهار مرحله نمونه های گیاهی جهت تعیین وزن زیتوده، وزن خشک طبق، ساقه و برگ تهیه شدند. همچنین در چهار مرحله طی دوره رشد پارامترهای قطر ساقه، قطر طبق، ارتفاع گیاه و تعداد برگ نیز اندازه گیری شدند. پارامترهای برداشت محصول شامل تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، درصد روغن دانه و درصد نیتروژن دانه بودند. با استفاده از داده های مزرعه ای جمع آوری شده مدل گیاهی oilcrop-sun واسنجی و برای سطوح مختلف آب و کود نیتروژنی ارزیابی گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که متوسط ضریب گیاهی واریته های یوروفلور و سیرنا با دوره رشد 95 روزه برای اقلیم خشک اصفهان، بر اساس بیلان آب خاک در مرحله توسعه برابر 0.75 و 0.72، در مرحله میانی برابر 1.18 و 1.15 و در مرحله نهایی برابر 0.90 و 0.84 بود. اثر سطوح مختلف آبیاری بر ارتفاع نهایی بوته، قطر ساقه، قطر طبق، وزن ساقه، وزن برگ، وزن طبق، زیتوده کل، شاخص وزن طبق، دانه و روغن تولیدشده در واحد سطح، وزن هزار دانه و کارایی مصرف آب آبیاری (iwue) بر اساس دانه و روغن برای واریته یوروفلور معنی دار بود. اثر سطوح مختلف کود نیتروژن بر ارتفاع نهایی گیاه، وزن طبق، زیتوده کل، وزن برگ، شاخص وزن طبق، درصد روغن و وزن هزار دانه هیبرید یوروفلور معنی دار بود. سطح بهینه ی آب کاربردی طی فصل رشد، سطح آبی w3 بود که در این سطح بیشترین مقدار iwue حاصل شد. بیشترین مقدار تولید دانه در تیمار w4n100 حاصل شد. در سطوح کم آبیاری افزایش مصرف کود نیتروژن بر دانه و روغن تولیدی اثری منفی داشت. ضرایب ژنتیکی حاصل از واسنجی مدل oilcrop-sun برای واریته یوروفلور p1= 278، p2= 5، p5= 693، g2= 1000، g3= 1.02 وo1= 60 بدست آمد. نتایج حاصل از واسنجی حاکی از دقت قابل قبول این فرآیند بود. مدل توانست زمان های فنولوژی گیاه آفتابگردان نظیر زمان گلدهی و زمان رسیدگی فیزیولوژیک را دقیقاً پیش بینی کند. بیشترین درصد تفاوت میان مقادیر اندازه گیری شده و شبیه سازی شده در تیمار w3n50 برابر 13.1 درصد برای نیتروژن دانه و در تیمار w4n50 برابر 17.2 درصد برای وزن تک دانه گیاه بود. نتایج ارزیابی نشان داد عملکرد دانه برای 12 تیمار آزمایشی با مقدار شاخص nrmse برابر 18.5 درصد و شاخص d برابر با 0.92 بسیار خوب شبیه سازی شد. از مقایسه مقادیر شبیه سازی شده توسط مدل در تیمارهای مختلف آب و کود نیتروژن مشاهده میشود که مقدار d برای نیتروژن دانه برابر 0.93، و برای روغن تولید شده در هکتار 0.91 میباشد و مقدار nrmse به ترتیب برابر 20 و 22 درصد می باشد. این نتایج دلالت بر امکان استفاده از مدل برای پیشبینی مقدار نیتروژن و روغن دانه تحت شرایط مدیریت های مختلف آب کاربردی و نیتروژن دارد. در تحقیق حاضر با توسعه مدلهای ضریب گیاهی بر پایه روز پس از کاشت و مقدار انرژی دریافتی در راستای توسعه روشهای آبیاری تحت فشار امکان افزایش دقت مدیریت آبیاری در مزرعه میسر شد. اثر متقابل سطوح مختلف آب و کود نیتروژنی بررسی و بهترین سطح آب و کود نیتروژن متناظر برای آفتابگردان شناسایی شد. همچنین با واسنجی و ارزیابی مدل گیاهیoilcrop-sun بستر لازم برای بررسی استراتژیهای مختلف آب و کود نیتروژنی روی گیاه آفتابگردان فراهم شد تا بتوان بهترین راهکار مدیریتی را در شرایط بحران آب برای تولید بیشترین محصول تعیین کرد. از طرفی با صحت سنجی و معتبرسازی مدل مذکور در این پژوهش راه برای بررسی اثر تغییرات اقلیم روی عملکرد گیاه آفتابگردان هموار شده است.
مینا کیانی مریم کوشکی جهرمی
مقدمه: تحقیقات اندکی رابطه میان مصرف کافئین و کربوهیدرات را بر شاخص های آسیب عضلانی ورزشکاران بررسی کرده اند و و نتایج موجود نیز متفاوت است. هدف این پژوهش مقایسه تاثیر 3 نوع مکمل کربوهیدرات , کافئین و ترکیب کافئین و کربوهیدرات و تمرین پلایومتریک بر شاخص های آسیب عضلانی پسران جوان هندبالیست بود. نمونه آماری: آزمودنی های این تحقیق شامل 15 پسر جوان هندبالیست با سابقه شرکت در مسابقات قهرمان کشوری (سن: 743/0± 87/17 سال، قد: 842/5±87/181سانتی متر, وزن: 218/11±87/80کیلوگرم) بودند که به طور داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. روش اجرا: آزمودنی ها به صورت تصادفی به 4 گروه تمرینات پلیومتریک+مکمل کافئین، تمرینات پلیومتریک+ مکمل کربوهیدرات، تمرینات پلیومتریک+مکمل کافئین+مکمل کربوهیدرات، و گروه کنترل تقسیم شدند به گونه ای که در جلسه چهارم همه آزمودنی ها هر چهار نوع مکمل یا دارونما را طی چهار جلسه مجزا دریافت کردند. قبل از برنامه تمرینی و در پایان هر جلسه تمرین، خونگیری از محل ورید بازویی انجام شد. برای مقایسه ی درون گروهی متغیرهای اندازه گیری شده در گروه مورد مطالعه از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. همچنین از آزمون تی وابسته با اصلاح بونفرونی جهت آزمون های تعقیبی استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بعد از مصرف کافئین به همراه کربوهیدرات کراتین کیناز بعد از تمرینات پلیومتریک در مقایسه با روش های دیگر افزایش معنی داری داشت (p?0.05) اما تغییرات لاکتات دهیدروژناز و آلبومین ناشی از تمرینات پلیومتریک بعد از مکمل کافئین، کربوهیدرات، کافئین+مکمل کربوهیدرات، و کنترل تفاوت معنی داری نداشت. بحث و نتیجه گیری: مصرف کافئین و کربوهیدرات می تواند موجب افزایش شاخص آسیب عضلانی کراتین کیناز شود..
مینا کیانی محمدباقر تاج الدین
بسیاری از صاحب نظران معتقدند امروزه تلویزیون عضوی از خانواده است و برخی آن را بیگانه ای می دانند که خود را بر خانواده تحمیل کرده است. بهر ترتیب اکنون در سراسر گیتی، تلویزیون حضوری پررنگ و موثر دارد، و روابط اعضای جامعه تحت تأثیر تولیدات آن دگرگون و دچار تغییر و تحول جدی شده است. تولیدات این رسانه گاه کارکردهای نهادهای رسمی را به چالش می کشد و گاه در نقش نهادی میانجی و واسط، به هم افزایی کارکردها کمک شایانی می کند.در این مقاله تلاش شده تا ضمن واکاوی "عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر نگرش شهروندان بندرعباس نسبت به سریالهای طنز تلویزون در نوروز 1393"، تأثیر محتوا و پیام های آشکار و ضمنی آن بر نگرش مردم شهر بندرعباس، مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت پیشنهاد و راهکارهایی برای کاستن از تأثیرات منفی و توسعه اثرات مثبت این قبیل تولیدات تلویزیونی ارائه شود. لازم به ذکر است این پژوهش با روش پیمایشی (survey) و استفاده از پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات از جامعه آماری ساکنان شهر بندر عباس انجام شده است. انتخاب حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و جهت انتخاب نمونه اماری به شیوه نمونه گیری سیتماتیک و اجرای پرسشنامه به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انجام شده است. بعد از ورود اطلاعات مرتبط با پرسشنامه ها به وسیله نرم افزار spss20 به توصیف و تحلیل داده ها در راستای اثبات یا رد فرضیه های پژوهش اقدام شده است. جهت استخراج شاخص های اصلی پژوهش ار نظریه کاشت استفاده شده است. نتایج دو فرضیه اصلی پژوهش به قرار زیر است و سایر نتایج در فصل پنجم ارائه شده است. نتایج آزمون همبستگی بیانگر آن است که مخاطبانی که تحصیلات پایین تری دارند نگرش مثبت تری به سریال های طنز تلویزیون دارند. به بیان دیگر همبستگی معکوس بین تحصیلات مخاطبان با نگرش آنان به سریال های طنز تلویزیون وجوددارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی بیانگر آن است که افراد مذهبی نسبت به سریال های طنز تلویزیون نگرش مثبت تری دارند. به بیان دیگر همبستگی مستقیم بین میزان مذهبی بودن مخاطبان با نگرش آنان به سریال های طنز تلویزیون وجود دارد.
مینا کیانی عباس عصاری آرانی
چکیده نزدیک شدن به سال های پایانی ذخائر نفت موجب شده است که کشورهای صاحب منابع، انرژی گاز را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. با این روند، اهمیت گاز به عنوان یک منبع انرژی مناسب، در سال های آینده بسیار فزون تر خواهد شد. تشکیل سازمانی مرکب از تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز طبیعی به منظور دستیابی به راهبردهایی جهت مدیریت و کنترل بازار گاز بیان کننده ی این اهمیت است. این تحقیق به بررسی تقابل تقاضای نفت و گاز در opec و gecf با استفاده از داده های تابلویی سال های2002 تا 2012 پرداخته است. با توجه به ضرایب بدست آمده از تخمین پانل تقاضای opec و gecf و حل معادلات آن ها به صورت همزمان نتایجی به شرح ذیل حاصل شده است : ازمثبت بودن ضریب قیمت گاز در تابع تقاضای opec و هم چنین از مثبت بودن ضریب قیمت نفت در تابع تقاضای gecf می توان نتیجه گرفت که با افزایش قیمت گاز تقاضا برای محصول opec افزایش می یابد و بالعکس. شایان ذکر است که با توجه به سناریوهای مختلف کاهش قیمت گاز ونفت ، رشد تقاضای opec و gecf کاهنده بوده و نشان می دهد که می توان این دو محصول را جانشین ناقص یکدیگر دانست. در آخر می توان از جانشینی ناقص این دو محصول استفاده نمود و بیان کرد که opec و gecf استراتژی تبانی را در قبال یکدیگر برخواهند گزید. شاید بتوان مهم ترین علت این امر را در اشتراک تعدادی از اعضای این دو سازمان جستجو نمود.