نام پژوهشگر: نجمه همایون
نجمه همایون محسن ذوالفقاری
یکی از مهم ترین مسایلی که امروزه در بررسی ادبیات از اهمیتی ویژه برخوردار است، چگونگی شناخت انسان نسبت به خویش است. روان ناخودآگاه در دسترس ترین و در عین حال دیریاب ترین گزینه ی موجود برای خودشناسی است. در فاصله ی زمانی نه چندان دور، حاصل تحقیقات برخی روان شناسان، انسان را از گنجینه ی گران بهای ناخودآگاه گریزان ساخته بود؛ اما کارل گوستاو یونگ بار دیگر این موهبت ارزنده را به انسان معاصر هدیه کرد. او با نظریه ی فردیت یابی خود، در سیری کهن الگویی، انسان را با لایه های درونی روان آشنا می سازد و او را از درون به خود می شناساند. این رساله تلاشی است در جهت بررسی نظریه ی فردیت یابی یونگ در آثار داستانی حسین سناپور که داستان های نیمه ی غایب، ویران می آیی، سمت تاریک کلمات و شمایل تاریک کاخ ها را از این منظر مورد بررسی قرار داده است. در این راستا ابتدا با ارایه تعریفی از موضوع و بیان پیشینه، اهداف و روش تحقیق فصل اول را به پایان رسانده و سپس در فصل دوم مبانی کهن الگویی نظریه ی فردیت یابی را به طور مشروح معرفی کرده است. در ادامه و در فصل سوم با بررسی مبانی نظریه ی مذکور در آثار داستانی مورد بحث کوشیده است تا به میزان و نوع تحول و دگرگونی شخصیت های محوری داستان ها دست یابد و در نهایت، نتایج این بررسی را در فصل چهارم به اختصار بیان داشته است. بدین ترتیب، تحقیق حاضر به این نتیجه دست می یابد که محور اساسی و جان مایه ی آثار داستانی حسین سناپور، فردیت یابی و شناخت خویشتن است. این اندیشه ی محوری به ترتیب در آثار سیر صعودی و رشدیافته ای دارد که بر اصالت کاربرد نظریه در متن می افزاید.