نام پژوهشگر: حمیدرضا اسماعیل پور مقدم
حمیدرضا اسماعیل پور مقدم مرجان جعفری روشن
هدف اصلی این پژوهش،بررسی و مقایسه باورهای معرفت شناختی و یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دبیرستانی مدارس هوشمند و عادی بود. به منظور آزمون فرضیه ها نمونه ای شامل 600 دانش آموز دبیرستانی مدارس عادی و هوشمند شهرتهران به روش نمونه گیری چند مرحله ای،به طور تصادفی،انتخاب شدند. برای سنجش متغیر های پژوهش از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی شومر (ebq )و یادگیری خودتنظیمی بوفارد (srlq)استفاده شد. داده ها با روش همبستگی پیرسون و آزمون تی نمونه های مستقل تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند که در مدارس هوشمند، بین مولفه های ذاتی دانستن توانایی یادگیری و سریع دانستن فرایند یادگیری با یادگیری خودتنظیم ،ودر مدارس عادی بین مولفه های ساده بودن دانش و سریع دانستن فرایند یادگیری با یادگیری خودتنظیم رابطه ی منفی ومعنی دار وجوددارد. همچنین در مولفه های اعتقاد به ساده بودن دانش و مطلق بودن دانش ویادگیری خودتنظیم، دانش آموزان مدارس هوشمند با دانش آموزان مدارس عادی تفاوت معنی داری دارند. این یافته ها نشان می دهد که ارتقاء و رشد باورهای معرفت شناختی دانش آموزان مدارس هوشمند وعادی می تواند سطوح خودتنظیمی آنان را بهبود بخشد و همچنین تحصیل در مدارس هوشمند و به تبع آن تغییر در محیط یادگیری و ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به عرصه آموزش و پرورش باعث بهبود خودتنظیمی دانش آموزان و همچنین رشد یافتگی باورهای معرفت شناختی آنان در ابعاد اعتقاد به ساده و مطلق بودن دانش می شود.