نام پژوهشگر: فاطمه موحدی مهرآباد
فاطمه موحدی مهرآباد رضامراد صحرایی
زمان از جمله موضوعاتی است که در زبان ها و فرهنگ های مختلف به صورت های متفاوت درک و بیان می شود. فلاسفه نیز تعریف خاصی از زمان دارند. کتاب های دستور زبان فارسی و نیز کتاب های آموزشی که برای زبان آموزان تهیه و تدوین شده، به ساخت دستوری زمان توجه دارند. این کتاب ها به روش سنتی به آموزش زمان های فارسی پرداخته اند و میان زمان و نمود تمایز نمی گذارند. این مسئله موجب سردرگمی زبان آموزان می شود. هدف از انجام این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است، آگاهی از میزان تسلط زبان آموزان بر زمان های زبان فارسی به لحاظ درون زبانی و برون زبانی است. در این راستا آزمونی تهیه شد که تسلط زبان آموزان به زمان های زبان فارسی را ارزیابی می کند. سوال هایی که در این پژوهش مطرح شدند به این صورت بودند: 1) کاربرد زمان درون زبانی تا چه میزان با زمان برون زبانی هم پوشی دارد؟ 2)بازنمایی زمان درون زبانی و زمان برون زبانی در تولیدات فارسی آموزان خارجی چگونه است؟ در ادامه به فرضیه های پژوهش پرداخته شد از جمله اینکه:1) در زبان فارسی رابطه-ای یک به یک میان دو زمان درون زبانی و برون زبانی وجود ندارد. 2) بین زمان درون زبانی و زمان برون زبانی در تولیدات نوشتاری فارسی آموزان خارجی هماهنگی وجود دارد. نتایجی که از این پژوهش به دست آمد، نشان داد که:1) در زبان فارسی به خصوص در گفتار، مقیّد به استفاده از زمان-هایی که در کتاب های دستور آموزش می دهند (زمان درون-زبانی)، نیستیم، بلکه همواره از زمان برون زبانی استفاده می کنیم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که زبان-آموزان نیز زمان را در گفتار (پاسخ سوال های توصیفی) به صورت برون زبانی به کار می برند. بنابراین فرضی? اول این پژوهش تأیید می شود.2) با بررسی پاسخ های آزمون دهندگان مشخص شد، زبان آموزان در سوال های توصیفی از زمان های برون-زبانی استفاده کرده اند و در پاسخ گویی به سوال های تشخیصی از زمان درون زبانی استفاده کرده اند. بنابراین در تولیدات نوشتاری فارسی آموزان بین زمان درون زبانی و زمان برون زبانی هماهنگی وجود ندارد. در نتیجه فرضی? دوم این پژوهش رد می شود.