نام پژوهشگر: علی احمدی پیروزی
علی احمدی پیروزی ایرج اسکندری تربقان
در طول تاریخ نقاشی یکی از موضوعات غالب، توجه به پیکره ی انسانی بوده است. در دوران معاصر با سیطره ی انتزاع و ذهن گرایی و موضع گیری های تند هنر مدرن در برابر پیکره نگاری، نقاشی فیگوراتیو تا حد زیادی به حاشیه رفت. در دوران متأخر توجه به فیگور انسانی بار دیگر به عرصه ی هنر بازگشت که تفاوت هایی با رویکرد های پیشامدرن و مدرنیستی خود دارد. یکی از رویدادهایی که سبب شد دگرباره نقاشی فیگوراتیو مورد توجه قرار گیرد، نمایشگاه هایی با عنوان «گل انسانی» و «دمیدن روح تازه در کالبد نقاشی» بود که بعد ها هنرمندان آن به نقاشان «مکتب لندن» شهرت یافتند. در این تحقیق با تمرکز بر آثار دو هنرمند از این مکتب: لوسین فروید و فرانسیس بیکن و همچنین جنی ساویل به عنوان نمونه ای از هنرمندان متأخر و متأثر از این شیوه، به بررسی نقاشی فیگوراتیو معاصر پرداخته می شود. این بررسی با تکیه بر آراء و روش شناسی میشل فوکو انجام گرفته و چگونگی حذف بدن و فیگور در دوره های پیشین (بر مبنای دوره هایی که فوکو مشخص می کند) به عنوان زمینه پژوهش مطالعه می شود. در این پایان نامه با طرح نظریه ی محوریت بدن در آثار این نقاشان، در پایان نتیجه گیری می شود که نقاشی فیگوراتیو متکی به بدن و بدن نمایی است، نه بازنمایی انسان که تفاوت ویژه ی نقاشی فیگوراتیو کنونی را با گرایش های فیگوراتیو پیشین آشکار می کند و بدن رکن اساسی آثار هنرمندان یاد شده می باشد.