نام پژوهشگر: اناهیتا دیوارگر

تحلیل و بررسی سیمای زن در شعر احمد شاملو و نادر نادرپور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  اناهیتا دیوارگر   حسین حسن پور آلاشتی

ادبیات نیز چون هر پدیده ی انسانی دیگر، تحت تأثیر شرایط و فرهنگ جامعه و تفکر حاکم بر آن است. از آن جا که زن نیز جزئی از جامعه ی بشری است، خواه ناخواه وارد عرصه ی ادبیات شده است. حضور زن در ادبیات، تحت تأثیر تفاوت های فردی انسان ها و طبعاً زنان، گاه مثبت بوده و گاه منفی است. در شعر کلاسیک فارسی، به دلیل حاکم بودن نظام مردسالار بر جامعه، به زن به عنوان جنس دوم و موجودی در خدمت امیال مرد نگریسته می شد. البته شاعران به برخی خصوصیات مثبت زن نیز توجه داشته اند و شاعرانی چون فردوسی و نظامی، از زن و ارزش های انسانی وی حمایت کرده اند؛ اما فرهنگ غالب جامعه، بر ضد زن بوده است. این وضع به مرور زمان تغییر کرد و در عصر مشروطه، برخی شاعران و نویسندگان به دفاع از حقوق پایمال شده ی زن پرداختند و وی را موجودی هم طراز با مرد به تصویر کشیدند. بدین ترتیب در ادبیات معاصر، تغییرات محسوسی در نگرش به زن رخ داده و شاعران و نویسندگان، واقع بینانه تر به ویژگی های زن نگریستند و هم به وجوه مثبت شخصیت زن توجه کردند و هم به وجوه منفی شخصیت او. در بین شاعران معاصر، شاملو و نادرپور، توجه ویژه ای به زن دارند. شاملو زن را اغلب به سبب سجایای اخلاقی وی می ستاید و او را در کنار مرد قرار داده و از حقوق انسانی وی حمایت می کند. وی حتی زن را به حضور در اجتماع دعوت می کند و گاه او را نمادی از یک مبارز سیاسی به تصویر می کشد. در مقابل نادرپور بیشتر به جسم زن توجه دارد زن را به خاطر جسم زیبایش می ستاید. وی اغلب زن را در جایگاه معشوق به کار می گیرد و از حقوق انسانی وی سخنی نمی گوید. در عین حال، دو شاعر، برخی خصوصیات منفی و غیر اخلاقی زن را در شعر خود ذکر کرده اند و همچنین توصیفاتی زیبا از ویژگی های ظاهری و باطنی زن ارائه داده اند.