نام پژوهشگر: حبیب فرجی دانا

تأثیر نااطمینانی تورم بر بازدهی سهام با استفاده از مدل garch-m (89-1376)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده اقتصاد 1391
  حبیب فرجی دانا   تیمور محمدی

هر بنگاه اقتصادی به گونه ای رفتار می کند که سود خود را حداکثر کند. تورم از یک طرف سبب کاهش ارزش حقیقی ثروت خالص خانوارها شده و از طرف دیگر بر هزینه ها و درآمدهای یک بنگاه اقتصادی تأثیرگذار است. فریدمن نااطمینانی تورم را به عنوان کانالی معرفی می کند که از طریق آن، هزینه های حقیقی تورم به اقتصاد منتقل می شود. وی افزایش تورم را با نااطمینانی تورم همراه می داند و نااطمینانی بوجود آمده را عاملی برای رشد پایین اقتصادی معرفی می کند. درک این نکته که نااطمینانی تورم چه تأثیری بر قیمت سهام در بورس اوراق بهادار دارد، اصلی ترین مسأله ای است که در این تحقیق به آن خواهیم پرداخت. در مطالعاتی که درباره اقتصاد ایران انجام شده است، پیرایی و دادگر (1389) به این نتیجه رسیدند که نااطمینانی تورم موجب کاهش رشد اقتصادی در ایران شده است. همچنین صفدری و پورشهابی (1388) نیز افزایش نااطمینانی تورم را موجب کاهش سرمایه گذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی در ایران دانسته اند. با توجه به مطالعات صورت گرفته از آنجا که کاهش رشد اقتصادی و سرمایه گذاری منجر به کاهش سودآوری شرکت ها می شود لذا فرضیه تحقیق حاضر این است که نااطمینانی تورم موجب کاهش بازدهی سهام در بازار بورس کشور ایران شده است. در این تحقیق از مقادیر ماهانه شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران، شاخص سهام بخش صنعت، شاخص سهام گروه فلزات اساسی و شاخص سهام گروه خودرو طی سالهای 1376 الی 1389 استفاده شده است. علت انتخاب شاخص کل و شاخص صنعت این است که به ترتیب بیانگر وضعیت کل بازار سهام و وضعیت سهام شرکتهای صنعتی در بورس اوراق بهادار می باشند. همچنین برای برآورد مدل، طول داده ها باید به اندازه کافی باشند، لذا دو شاخص سهام گروه فلزات اساسی و شاخص سهام گروه خودرو که از این ویژگی برخوردار بودند انتخاب شده اند. در این مطالعه ابتدا با استفاده از مدل گارچ در میانگین نااطمینانی تورمی تخمین زده شد و نتیجه نشان داد که تورم ماهانه طی دوره مورد بررسی فقط دارای اثر آرچ بوده است. بدین مفهوم که واریانس مشاهدات فقط تابع جزء اخلال دوره قبل بوده و با واریانس دوره های قبل رابطه آماری معناداری نداشته است. سپس با استفاده از سری نااطمینانی تورمی بدست آمده از مدل آرچ، به بررسی اثر آن بر شاخصهای بورس اوراق بهادار پرداختیم. طبق نتایج بدست آمده افزایش نااطمینانی تورمی با بازدهی شاخص کل بورس اوراق بهادار و شاخص صنعت رابطه ای معکوس طی دوره مورد بررسی داشته است. یعنی افزایش نااطمینانی تورمی موجب کاهش بازدهی بورس اوراق بهادار می شود. همچنین رابطه بین نااطمینانی تورمی و بازدهی سهام گروه فلزات اساسی و سهام گروه خودرو طی دوره مورد بررسی در بورس اوراق بهادار تهران اگرچه منفی بوده اما از نظر آماری معنادار نبوده است. بدین مفهوم که بازدهی دو شاخص مزبور نسبت به افزایش یا کاهش نااطمینانی تورمی حساسیت چندانی نداشته است. یافته های تحقیق این فرضیه را به اثبات می رساند که افزایش نااطمینانی تورم موجب کاهش بازدهی سهام می شود. نتایج تحقیق نشان داد که نااطمینانی تورم با بازدهی شاخص های مورد بررسی رابطه ای منفی داشته اگرچه رابطه آن با بازدهی شاخص گروه فلزات اساسی و شاخص گروه خودرو از نظر آماری معنادار نبوده است. بدین ترتیب از سه گروهی که به جز شاخص کل سهام در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفت، فقط بین نااطمینانی تورم و بازدهی شاخص سهام صنایع رابطه معناداری وجود داشته است. اگرچه تأثیر نااطمینانی تورم بر بازده شاخص سهام فلزات اساسی و بازدهی سهام گروه خودرو منفی بوده اما از لحاظ آماری ضرایب معنادار نبوده اند.