نام پژوهشگر: زهرا چیتساز
حمید اسدزاده زهرا چیتساز
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ، روشهای اجرا ونتایج به دست آمده ) : وابستگی هنر نگارگری به دو حوزه قدرت دربار و متون ادبی امری قطعی و حتمی به نظر می رسد که هر دوی این عناصر تاثیرات مستقیم در تاریخ نگارگری ایران می گذارند. متن ادبی چه با زبان شاعرانه در حوزه های غزل قصیده و رباعی و ... چه در زبان نثر تشکیل دهنده شالوده و بستر فرهنگ ایرانی در دست حاکمان پر ذوق ایرانی به نگارگران سفارش داده می شدند انتخاب و گزینش این متون عمدتاٌ به عوامل متعددی بستگی دارد که در مسیر این تحقیق بدان خواهیم پرداخت.عمدتاٌ هنر دوره قبل مدرن در ایران وابسته به ظرف پیام بود و این پیام ها خاصیت شاعرانه داشتند و این مهم علتی جز این ندارد که نظم در ذهنیت تاریخی ملت ایران جایگاه ویژه تری دارد ، هنر نگارگری در ظاهر تصویری از آن پیام یا روایت می نمود ولی آیا نگارگر تابعیت مطلق مضمون شاعرانه را پذیرفت ؟ سوالی که واضح می نماید آیا بین زبان تصویر و زبان نوشتاری در هنگام القائ تصویری تفاوت جنس وجود ندارد ؟ و آیا نگارگری ایرانی از خصلت و زبان نقاش گونه عاری می باشد؟ و آیا درک نگارگر از شعر نمی تواند از درک مالف اثر ادبی متفاوت باشد ؟ چیزی که در نگارگری ایرانی مشهود است زبان خاص و منحصر به خود است که دارای ویژگی های مخصوص به خود است و زبانی عظیم و گسترده و تمثیلی دارد که بازنمودی از حکمت و اندیشه ایرانی دارد و دارای جایگاه مخصوص به خود می باشد وابستگی نگارگری ایرانی به متون ادبی امری بدیهی ست ولی وابستگی دلیلی بر عدم استقلال نگارگری ایرانی در ایجاد زبان بیانی مخصوص به خود ، نمی باشد.