نام پژوهشگر: حمید محمودآبادی

رتبه بندی اعتباری از لحاظ توان مالی پرداخت اصل و فرع بدهی ها با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها (موردمطالعه: شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1388
  علی غیوری مقدم   حمید محمودآبادی

هدف پژوهش حاضر تعیین رتبه اعتباری شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سطح کل و در سطح صنایع مختلف است. به این منظور در این پژوهش از تکنیک تحلیل پوششی داده¬ها استفاده گردید. تکنیک تحلیل پوششی داده¬ها روشی است که به وسیله آن می¬توان کارایی نسبی واحد¬های مورد بررسی را تعیین کرد، در واقع با استفاده از این تکنیک کارایی اعتباری نسبی شرکت¬های مورد بررسی محاسبه و از آن طریق رتبه اعتباری آن¬ها در سطح کل و در سطح صنایع تعیین گردید. همچنبن در این راستا جهت رتبه¬بندی واحد¬های کارا از مدل اندرسون-پترسون استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 281 شرکت در سطح کل و 266 شرکت در سطح صنایع برای دوره زمانی 1384 تا 1386 می¬باشد. به منظور رتبه¬بندی اعتباری شرکت¬های مورد بررسی، تکنیک تحلیل پوششی داده¬ها شامل دو ورودی و شش خروجی بود که از نسبت¬های مالی انتخاب گردیدند. نتیجه پژوهش شامل تعیین رتبه اعتباری شرکت¬های مورد بررسی در سطح کل و در سطح صنایع بود. به شرکت¬های مورد بررسی رتبه¬هایی از aaa1 تا d اختصاص یافت. این رتبه¬ها نشان دهنده توانایی مالی نسبی شرکت¬ها در پرداخت به موقع بدهی¬ها¬یشان است که هرچه رتبه شرکت¬ها به d نزدیکتر باشد توانایی مالی کاهش یافته و هر چه به aaa1 نزدیکتر باشد افزایش می¬یابد.

بررسی اثر نفوذ سیاسی و شفافیت اطلاعات بر عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  زهرا zahra   شکرالله خواجوی

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر نفوذ سیاسی و شفافیت اطلاعات بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، و همچنین بررسی نقش شفافیت اطلاعات در تبیین رابطه بین نفوذ سیاسی و عملکرد شرکت های مورد بررسی است. با در نظر گرفتن شرایطی 103 شرکت، در بازه زمانی 1389-1382، مورد بررسی قرار گرفت. جهت اندازه گیری نفوذ سیاسی، از درصد مالکیت دولتی (در صورتی که بیش از 20 درصد باشد)، و جهت اندازه گیری شفافیت اطلاعات، از رتبه کیفیت افشا و اطلاع رسانی مناسب سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، استفاده شده است. عملکرد شرکت نیز، با سه معیار نسبت بازده دارایی ها، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت q توبین، اندازه گیری شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش، نشان داد بین نفوذ سیاسی و شفافیت اطلاعات، رابطه معنادار و منفی وجود دارد. بر اساس نتایج بدست آمده، نفوذ سیاسی و شفافیت اطلاعات رابطه معناداری با نسبت بازده دارایی ها و نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، ندارند و زمانی که نسبت q توبین، به عنوان معیار اندازه گیری عملکرد در نظر گرفته می شود، بین نفوذ سیاسی و عملکرد شرکت، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین در رابطه بین نفوذ سیاسی و نسبت q توبین، متغیر شفافیت اطلاعات، دارای نقش واسطه ای است. به عبارت دیگر، نفوذ دولت منجر به کاهش شفافیت اطلاعات می شود، و شفافیت پایین اطلاعات به نوبه خود، منجر به بهبود عملکرد شرکت (نسبت q توبین) می گردد.