نام پژوهشگر: عسکر دیربار
حسن نادری عسکر دیربار
چکیده قریب 47 آیه قرآن در باره حضرت آدم علیه السلام است که 19 آیه آن در خصوص زندگی آدم و دستورات خداوند به او در بهشت می باشد که در میان آن آیات وَعَصیآدَمُرَبَّهُفَغَوی ، وَلاتَقْرَباهذهِالشَّجَرَهَفَتَکُونامِنَالظَّالِمِینَ ، و چند آیه دیگر است که شبهه عصیان آدم علیه السلام را تقویت می کند در میان متکلمان شیعه اثنا عشری که قائل به عصمت انبیاء قبل و بعد از نبوتشان هستند تنها ظاهر کلام شیخ مفید در کتاب اوائل المقالات است که گناه صغیره مستخفه را قبل از نبوت برای انبیاء علیهم السلام جایز می داند البته شیخ، ما را با مراجعه به کتاب نکت الاعتقادیه از ظاهر کلامش انصراف داده چون ایشان در آنجا گناه صغیره قبل از نبوت را منافات با غرض شارع که اعتماد و وثوق به پیامبران است می داند در نتیجه شیخ هم مانند سائر علماء و متکلمان قائل به عصمت انبیاء قبل و بعد از نبوت می باشد با این بیان علماء شیعه آیات را حمل بر غیر گناه کرده اند عده قلیلی از آنها قائل شدند که آدم علیه السلام با خوردن از درخت و ترک نهی خداوند مرتکب فعل مکروه شده است اما غالب علمای شیعه فعل آدم را حمل بر غیر مکروه کرده اند بسیاری از آنها نهی آدم از درخت را مستحب دانسته اند و خوردن از درخت را ترک امر مستحب بیان کرده اند و کثیری دیگر آن را حمل بر ترک اولی کردند در نهایت عده ای در خصوص فعل آدم آدم علیه السلام قائل به ترک امر ارشادی شدند و نظرات قبلی را ناصواب دانسته اند گروه آخر علت را این گونه بیان کرده اند اولا فعلی که آدم علیه السلام انجام داد در بهشت برزخی بود و در بهشت تکلیفی وجود ندارد ثانیا خداوند تکلیف را بعد از هبوط آدم علیه السلام ایجاد کرده است کما اینکه آیه 38 بقره به آن اشاره دارد در نتیجه با این بیان چه بهشت را برزخی معنی کنیم وچه دنیایی تکلیف بعد از هبوط ازبهشت لازم شده است و فعل مکروه ، مستحب، و ترک اولی در جایی است که تکلیف وجود داشته باشد اما امر و نهی ارشادی(نصیحتی)تکلیف آور نیست مثل امر و نهی طبیب به بیمار است