نام پژوهشگر: جناب میر فیض فلاح شمس
فیروزه افشارهاجری جناب میر فیض فلاح شمس
یکی از مفاهیم اساسی در مدیریت مالی، مفهوم ریسک و بازده مورد انتظار است به طور خاص، سرمایه گذاران بهتر است که به سوی مطلوبترین ترکیب بازده مورد انتظار و ریسک که حداکثر مطلوبیت را با در نظر داشتن فرصت های سرمایه گذاری موجود عرضه می کند، حرکت کنند. از طرفی کسب بازدهی بالا نیازمند پذیرش ریسک بالایی است؛ از این رو سرمایه گذاران می توانند با انتخاب پرتفوی بهتر میزان این ریسک را کاهش دهند. اکثر نظریه های اقتصادی و مالی بر اساس این فرض قرار دارند که افراد به صورت کاملاً عقلایی عمل می کنند و تمامی اطلاعات موجود را در زمان تصمیم گیری اقتصادی ارزیابی می کنند ولی در برخی مواقع عواملی باعث بروز رفتار غیر عقلایی می شود و نحوه تصمیم گیری فرد را تحت تأثیر قرار می دهد که ناشی از ناکارایی بازارهای مالی می شود. یعنی عدم تجانس اطلاعات. لذا عدم داشتن اطلاعات صحیح منجر به بروز خطاهایی از قبیل خطاهای ادراکی می شود. هنوز بسیاری از دانشگاهیان و فعالان در صنعت، که در اردوی حامیان «علم مالی استاندارد» سکنی گزیده اند، قانع نشده اند،که اثرات هیجانات انسانی و خطاهای شناختی در تصمیمات مالی استحقاق داشتن طبقه مطالعاتی منحصر به فردی را دارد. با این حال، اخیراً مقالات و مطالعات بی شماری، با مستندسازی مثالهای فراوانی از رفتار غیر عقلایی و خطاهای تکرار شونده در قضاوت اساسی ترین فرض نظریه اقتصادی، یعنی انسان اقتصادی عقلایی یا بشر اقتصادی را مورد سوال قرار داده اند. مشاوران اکنون به مانند گذشته نمی توانند توانایی یک سرمایه گذار را برای اجرای مدل مبتکران? انتخاب پرتفولیوی مارکوویتز صحیح پندارند. برای بسیاری از محققان و فعالان در صنعت نقش روانشناسی در علم مالی، چه به صورت اثری که بر نوسانات بازار اوراق بهادار دارد و چه به صورت نیرویی که سرمایه گذاران را هدایت می کند، یعنی ارتباط مالی رفتاری با موضوعات مطرح شده تردیدی وجود ندارد. طرفداران مالی رفتاری صد در صد قانع شده اند که آگاهی از انحرافات روانشناختی مربوطه به منظور کسب موفقیت و کاهش خطا در قلمرو سرمایه گذاری بسیار مهم می باشد و چنان انحرافاتی ارزش مطالعه جدی را دارند. این پژوهش در صدد شناسایی خطاهای ادراکی سرمایه گذاران با توجه به ویژگیهای مهم شخصیتی آنها می باشد تا اینکه بتواند رهنمودهایی برای سرمایه گذاران جهت اتخاذ تصمیمات بهتر، در بورس اوراق بهادار تهران فراهم سازد. در اکثر موارد، سرمایه گذاران از استعدادشان برای خطا ناآگاه هستند و معمولاً یک سرمایه گذار غیر عقلایی یک سرمایه گذار ناراضی می باشد، زیرا انحرافات رفتاری معمولاً اثر بخشی اهداف مالی را به تدریج تحلیل می برند. اگر سرمایه گذاران به شناخت بهتری از خود برسند و تلاش کنند تا این انحرافات را تصحیح نمایند، می توانند پرتفولیوهای سرمایه گذاری بهینه ای را تشکیل دهند که به راحتی زندگی کنند، یعنی قادر باشند تا به برنامه سرمایه گذاری شان وفادار بمانند، در حین اینکه همزمان به اهداف مالی بلند مدت دست می یابند. واقعیت امروز تصمیمات تخصیص دارایی و تشکیل پرتفولیو به طور خاص در ارتباط میان مشاوران و سرمایه گذاران نیازمند درک بهتری از انحرافات رفتاری سرمایه گذاران فردی و آگاهی از این انحرافات در زمان تشکیل پرتفولیوهای سرمایه گذاری می باشد. نیاز است که مشاوران با شدت بیشتری بر این موضوع تمرکز کنند که چرا مشتریانشان تصمیماتشان را آن گونه که هست اتخاذ می کنند، و آیا نیاز است که رفتارهای آنها تعدیل گردد یا با آنها تطبیق یابند. فرض دانش مالی آن است که افراد، عاقلانه دریافتی های نقدی آتی ناشی از سرمایه گذاری را حدس می زنند اما در حقیقت افراد با با اعتماد به نفس بیش از حد حتی وقتی وضعیت بازار بد است به حرف خود اطمینان دارند و جلوی ضرر را نمی گیرند. قبل از مطرح شدن مالی رفتاری در مدیریت مالی و اقتصاد، رفتار سرمایه گذاران در بازار سرمایه بر مبنای نظریه مطلوبیت اقتصادی تفسیر می شد، در حالی که بررسی ها و تحقیقات علمی متعدد در زمینه مالی رفتاری، میزان اهمیت عوامل روان شناختی را مشخص کرد. اگرچه نظریات مالیه رفتاری جدید بوده و سابقه آن به یک ده? پیش باز می گردد. حال که با توجه به پیشرفت های اخیر در بورس اوراق بهادار باید تمامی عوامل درونی و بیرونی به صورت ظریف و ریزبینانه مورد بررسی قرار گیرند، چرا که ما با تفکرات، عقاید و ذهنیات بسیار متنوعی از افراد روبرو هستیم، که شناخت و درک این ذهنیات از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. هدف اصلی این تحقیق عبارت است از : بررسی تأثیر کانون کنترل بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران. همچنین اهداف فرعی این تحقیق عبارتند از: 1- بررسی ابعاد کانون کنترل سرمایه گذاران در بورس اورق بهادار براساس کانون کنترل توماس و همکاران. 2- شناسایی خطاهای ادراکی موثر در تصمیم گیری سرمایه گذاران. فرضیه اصلی: کانون کنترل بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر گذار است. فرضیه های فرعی: فرضیه1: رضایت شغلی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است. فرضیه2: انگیزش بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است. فرضیه3: کارایی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است. فرضیه4: تجربیات مثبت کاری بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است فرضیه 5: استرس بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است. فرضیه 6: استراتژی های مدیریتی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - پیمایشی از نوع هبستگی است که در آن از آمار توصیفی و استنباطی نیز استفاده گردیده است و همچمین جهت جمع آوری اطلاعات و دستیابی به نتایج مورد نظر از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گیری شده است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد کانون کنترل و از پرسشنامه محقق ساخته خطاهای ادراکی با مقیاس لیکرت می باشد و همچنین از مشاهده و مصاحبه نیز استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه سرمایه گذاران حقیقی بورس اوراق بهادار، کارگزاری ها و صندوق های مشترک سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار در استان تهران می باشد. نمونه آماری تحقیق بخشی از جامعه آماری فوق است که از طریق فرمول تعیین حجم نمونه محاسبه گردید و تعداد نمونه در این تحقیق 307 نفر می باشد. رضایت شغلی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تأثیرگذار است. با توجه به این که ارزش t محاسبه شده با مقدار 2.96 بزرگتر از 1.96 است، بنابراین فرضی? صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد و فرضی? تحقیق به عنوان فرضیه درست تأیید شده است. بنابراین رضایت شغلی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران تأثیرگذار است. با استناد به شاخص های به دست آمده از اطلاعات گردآوری شده از نمونه آماری می توان ادعا کرد که رضایت شغلی در سطح اطمینان 95 درصد موجب خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران می شود. انگیزش بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تأثیرگذار است. با توجه به این که ارزش t محاسبه شده با مقدار 2.4 بزرگتر از 1.96 است، بنابراین فرضی? صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد و فرضی? تحقیق به عنوان فرضیه درست تأیید شده است. بنابراین انگیزش بر خطاهای ادراکی در سطح اطمینان 95% تأثیرگذار است. با استناد به شاخص های به دست آمده از اطلاعات گردآوری شده از نمونه آماری می توان ادعا کرد که انگیزش در سطح اطمینان 95 درصد موجب خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران می شود. کارایی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تأثیرگذار است. با توجه به این که ارزش t محاسبه شده با مقدار 2.25 بزرگتر از 1.96 است، بنابراین فرضی? صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد و فرضی? تحقیق به عنوان فرضیه درست تأیید شده است. بنابراین کارایی بر خطاهای ادراکی در سطح اطمینان 95% تأثیرگذار است. با استناد به شاخص های به دست آمده از اطلاعات گردآوری شده از نمونه آماری می توان ادعا کرد که کارایی در سطح اطمینان 95 درصد باعث خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران می شود. تجربیات مثبت کاری بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تأثیرگذار است. با توجه به این که ارزش t محاسبه شده با مقدار 2.19 بزرگتر از 1.96 است، بنابراین فرضی? صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد و فرضی? تحقیق به عنوان فرضیه درست تأیید شده است. بنابراین تجربیات مثبت کاری بر خطاهای ادراکی در سطح اطمینان 95% تأثیرگذار است. با استناد به شاخص های به دست آمده از اطلاعات گردآوری شده از نمونه آماری می توان ادعا کرد که تجربیات مثبت کاری در سطح اطمینان 95 درصد موجب خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران می شود. استرس بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تأثیرگذار است. با توجه به این که ارزش t محاسبه شده با مقدار 2.44- کوچکتر از 1.96- است، بنابراین فرضی? صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد شد و فرضی? تحقیق تأیید شد. بنابراین استرس بر خطاهای ادراکی در سطح اطمینان 95% تأثیر گذار است. با استناد به شاخص های به دست آمده از اطلاعات گردآوری شده از نمونه آماری می توان ادعا کرد که استرس در سطح اطمینان 95 درصد موجب خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران می شود. استراتژی مدیریتی بر خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تأثیرگذار است. با توجه به این که ارزش t محاسبه شده با مقدار 1.17 بزرگتر از 1.96 است، بنابراین فرضی? صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد نشد و فرضی? تحقیق رد شد. بنابراین استراتژی های مدیریتی بر خطاهای ادراکی در سطح اطمینان 95% تأثیرگذار نیست. با استناد به شاخص های به دست آمده از اطلاعات گردآوری شده از نمونه آماری نمی توان ادعا کرد که استراتژی های مدیریتی موجب خطاهای ادراکی در تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران نمی شود.