نام پژوهشگر: اصغز میرفردی
هومان دانش پذیر اصغز میرفردی
امروزه می توان از صنعت گردشگری به عنوان یک صنعت پویا در کنار سایر فعالیت ها و خدمات برای پیشبرد اهداف اقتصادی- اجتماعی- سیاسی و فرهنگی بهره برداری نمود. شهرها نیز از دیرباز مهم ترین مناطق گردشگری را تشکیل می دادند و البته صرف اینکه اماکن شهری دارای جاذبه گردشگری باشند به تنهایی کافی نسیت پس لازم است که دیگر ارکان و عناصر مرتبط با صنعت مذکور از جمله سازمان ها و نهادها و همچنین مردم جامعه ی مقصد گردشگری شرایطی را برای جلب گردشگر فراهم نمایند. بدون شک رفتار و کنش جامعه میزبان در تعامل با گردشگر تأثیر مهمی در رونق گردشگری خواهد داشت. با توجه به افزایش ورود گردشگر به شهر یاسوج طی سال های اخیر، پژوهش حاضر به دنبال این است که بررسی نمایید، عواملی مانند سرمایه اجتماعی، عام گرایی، احساس تعلق اجتماعی، قوم گرایی، سن و میزان دآمد افراد چه تأثیری بر گرایش آن ها نسبت به ورود گردشگر داشته است. در این پژوهش که از روش پیمایشی استفاده شده است با استفاده از جدول لین تعداد 384 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری پرسشنامه ی محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل رگرسیون دو متغیره و چند متغیره و همچنین تحلیل مسیر) با کاربرد نرم افراز spss استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین سرمایه اجتماعی، عام گرایی، احساس تعلق اجتماعی، قوم گرایی افراد و گرایش آن ها به ورود گردشگر رابطه ی معناداری وجود دارد، به گونه ای که متغیرهای مذکور بیش از 25 درصد از تغییرات متغیر وابسته (گرایش به ورود گردشگر) را تبیین می کنند. همچنین بین سن، درآمد و میزان سال های سکونت افراد از یک سو و گرایش آن ها به ورود گردشگر از سوی دیگر رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین بین میزان گرایش افراد به ورود گردشگر با توجه به جنسیت و وضعیت تأهل آن ها تفاوت معناداری وجود دارد.