نام پژوهشگر: شروین میرشاهزاده
سپیده مستوفی شروین میرشاهزاده
از دیدگاه کلی شهر را از لحاظ کالبدی می توان همچون ترکیبی از حجم های ساختمانی و فضاهای باز تلقی کرد. آنچه که به عنوان سیمای شهر می شناسیم در حجم های ساختمانی تجسم می یابد و فضاهای باز هم عرصه های عمومی و نیمه عمومی شهر هستند. موضوع فضاهای ساخته شده در شهر از جمله مباحث پرجاذبه ای است که اهمیت آن به جهت رابطه ای است که با ساخت اجتماعی، تولید کیفیت انسانی– عاطفی در جامعه، بیان زندگی فعال مردم، فعالیت سیاسی، زندگی سالم شهری و مانند آن دارد. اما از آنجا که عمدتا شناخت، تحلیل و تولید فضاها در شهر غالبا با تاکید بر جوانب فرمی و با تکیه بر شکلِ فضا صورت می گیرد و کمتر به محتوای فضا، جنبه های معناشناختی و زیباشناختی حقیقی توجه شده است، لذا ضرورت توجه به محتوا و معنا در کنار توجه به جنبه های فرمی و شکلی امری ضروری می نماید. در این پژوهش تلاش شده است که با پرداختن به مبانی و مفاهیم نظری، محتوای فضاهای ساخته شده در شهر، با تاکید و توجه به عوامل و نیروهای موثر اجتماعی– فرهنگی تعیین کننده محتوایِ فضا، مورد بررسی قرار گیرد تا به این طریق درک و تحلیل محتواییِ فضای شهری با توجه به عمل نیروهای اجتماعی– فرهنگی مطالعه و فضاهای ساخته شده نه تنها با فرم بلکه با محتوایشان تعریف گردند. در این راستا شهر تهران به عنوان نمونه مورد مطالعه در شناخت و بررسی شهر معاصر انتخاب شد. به این دلیل که نمونه های تولید شده در شهر تهران، نمونه ساز شهرهای معاصر دیگر است. از آنجایی که شناخت عوامل فرهنگی و اندیشه های تاثیرگذار در شکلی گیری فضاهای ساخته شده در شهر موضوع این پژوهش است؛ مسکن به عنوان نمونه مورد بررسی از فضاهای ساخته شده در شهر گزینش شد. اهمیت مسکن به عنوان نمونه مورد بررسی از فضاهای ساخته شده در شهر، در این نکته است که در واقع مسکن مقوله ای ذهنی - عینی و فعالیتی در فضا و زمان است که با هدفی اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، اخلاقی و زیبایی شناختی همراه است و زندگی روزمره مردم را تقویت می کند. همچنین بر این اساس که اصل در مسکن بر آزادی و اختیار مردم و ساکنان خانه استوار است ؛ بنابراین، مسکن بازتاب مسائل و ابعاد ساختاری هر جامعه انسانی است. این مسائل و ابعاد در برگیرنده حوزه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نهادی، محیطی و مانند اینها هستند. به سخن دیگر، مسکن یک منظر چند بعدی محیطی است که افزون بر ابعاد پیش گفته دارای ابعاد زیست شناختی، اجتماعی و روان شناختی نیز هست. پرداختن به فضاهای ساخته شده و نقش و تاثیر آن ، مستلزم مطالعه و بررسی پژوهش ها و نظریاتی است که به مقوله هایی چون معنا، مکان، حس مکان، ادراک محیط و مراحل شناخت انسان می پردازند. در این راستا به منظور تدوین و شناسایی مبانی پایه، مفاهیم اصلی، شیوه ها و رویکردهای موجود در مطالعه تاثیر متقابل انسان و فضا بر یکدیگر، مجموعه ای از نظریات و روش های موجود مورد مطالعه قرار گرفت. در پایان، با شناخت هر یک از این رویکردها، مفاهیم و نکات پر اهمیت در آنها، و با روشن شدن نقاط قوت و ضعف هریک؛ متناسب با هدف پروژه ، رویکرد پدیدارشناسی به عنوان شیوه مناسب در شناخت و بررسی پدیده ها و فضاهای ساخته شده، انتخاب شد. این شیوه ضمن آنکه دربرگیرنده تمامی نکات و مفاهیمی است که در مجموعه مطالعات محیطی مکان و رفتار انسان به آن پرداخته می شود، به علت رویکرد تفسیری و کیفی آن، ضعف ها و کاستی های شیوه های رایج علمی را نیز از خود دور می کند. در ادامه براساس شیوه های جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در رویکرد پدیدارشناسی، مجموعه ای از مشاهدات میدانی در سطح شهر تهران انجام شد و پس از آن با توجه به گرایشات، سلایق و جهت گیری های فکریِ مشاهده شده، به منظور شناخت عوامل و و ریشه های این ترجیحات و گزینش های افراد، مجموعه ای از مصاحبات صورت گرفت. اهمیت این پرسشنامه ها در شناخت کیفیات و همچنین کم و کاستی هایی است که افراد در خانه های کنونی خود با آن روبرو هستند، و این نکته را به خوبی روشن می کند که چگونه افراد یک جامعه و کنش های آنها، بر یکدیگر تاثیر گذارند و از دیگری تاثیر می گیرند. پس از آن پاسخ های جمع آوری شده دسته بندی و مکتوب شدند و با توجه به عوامل تعیین کننده در هر سوال به تحلیل و نتیجه گیری هر سوال پرداخته شد تا در پایان با توجه به موارد ذکر شده بتوان به خروجی های مفید، کاربردی و با اهمیت در بخش طراحی دست یافت و بدینوسیله قدمی در جهت ارتقای کیفیت فضاهای طراحی شده تاثیر این فضاها بر تصاویر ذهنی و ایده آل های افراد برداشته شود. از جمله عوامل مهم در شکل گیریِ نظام ارزش گذاری افراد، «ایجاد توجه، تفاوت و بازگشت به تصاویر ذهنی» است که هر سه آنها نقش مهم و اساسی ای در شکل گیری و بیان مفهوم هویت دارند که به عنوان یک نتیجه گیری کلی می توان اینگونه بیان داشت که فراهم کردن عوامل هویت بخش در یک بنا، لازمه ایجاد حس رضایت و تعلق مخاطب است که بایستی این امر با تفکر و تناسب صورت گیرد تا از التقاط های افراطی و استفاده بی تناسب اجزاء و عناصر با یکدیگر که تنها تخریب چهره شهر را به همراه دارد جلوگیری شود. در پایان طرح پیشنهادی این پژوهش، در قالب مجموعه ای مسکونی شکل می گیرد که برپایه نظریات و مطالعات صورت گرفته در زمینه ارتباط انسان با محیط و نوع تاثیرگذاری متقابل این دو بر یکدیگر است و از طریق رویکرد پدیدارشناسی به مفاهیم مورد نیاز در پروژه می انجامد. تلاش بر این بوده که این مجموعه با توجه به مطالعات صورت گرفته در مورد ابنیه مسکونی معاصر شهر تهران و با در نظر گرفتن نظرات، الویت ها، خواست ها، ضعف ها و کمبودهای موجود بر پایه جمع آوری پرسشنامه ای کیفی در زمینه مسکن طراحی شود تا به این ترتیب تلاشی در طراحی مجدد محدوده ای موجود با توجه به مفاهیم و نکات بدست آمده از مطالعات پژوهش باشد و کیفیتی بالاتر و ارزش افزوده ای بیشتر را به ساکنان تقدیم کند.
نادیا قشلاقی شروین میرشاهزاده
در این پژوهش، طراحی دروازه شهری شمیرانات با هدف ایجاد بافت میان شالوده ای و مفصلی نرم که تغییر محیط از بیرون شهر به درون آن را در سلسله مراتبی به نظم می آورد، مدنظر بوده است، که در پی آن ایجاد باغ ایرانی به دلیل هویت بخشی و احیای مفاهیم معماری ایران و در نظر گرفتن موزه ای منطقه ای با هدف ارائه بازتابی از این منطقه و ارزش دادن به سنن که نگهداری و نمایش آثار هنری و طبیعی منطقه را فراهم می کند ، صورت گرفته است. باغ موزه در این ورودی شهر با توجه به نیاز انسان قرن 21 و با در نظر گرفتن سه مقوله عبور (در قالب دروازه شهری)، حضور (در قالب فضای تفرجگاهی باغ ایرانی و فضای نمایشگاهی) و موضوع مدیریت بحران که در واقع کل سایت را در اختیار دارد، طراحی شده است. استفاده بهینه از فضای طبیعی و نشانه های سایت و سازماندهی عناصر طبیعی سایت در قالب یک باغ و احیای مفاهیم به فراموشی سپرده شده و هویت بخشی از طریق ایجاد نماد و سمبلی از تفکرات فرهنگی و اجتماعی منطقه که این هدف از طریق تلفیق با یک فضای فرهنگی و نمایشی میسر می گردد و همچنین در نظر گرفتن دیدگاه حفاظت محیط زیست در طراحی این سایت بسیار حایز اهمیت بوده است.
فاطمه امیریان شروین میرشاهزاده
فضاهای جمعی شهری، عرصه زندگی اجتماعی شهروندان یک شهر و محمل شکل گیری تعاملات اجتماعی آنان در طول زمان هستند. میدان-های شهری از جمله مهم ترین این فضاها می باشند. این فضاها در طول زمان و تحت تأثیر تصمیم گیری نهادهای رسمی و یا رفتارهای مردمی دستخوش تغییرات زیادی شده اند. این تغییرات به لحاظ فرمی و مفهومی در ساختار کالبدی، فضایی، معنایی و رفتاری میدان ها به وقوع پیوسته و تنزل کیفی آن ها را به همراه داشته است. از این رو در طی این پژوهش تلاش شد تا از طریق نقد این فضاهای باز شهری معاصر، به معیارهایی در طراحی میدان دست یابیم. هدف اصلی این پژوهش شناخت جنبه های معنایی عناصر ساختار فضایی میدان ها در چهارچوب نظری تحقیق بود. اهمیت این موضوع، در کمک به تعریف و یا بازتعریف فضاهای باز عمومی مورد نیاز شهروندان در بستر و زمان حال است و ضرورت آن، در پررنگ کردن نقش اجتماعی- فرهنگی این فضاها است. برای انجام این موضوع، شهر تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده و در طی نمونه گیری هدفمند، تعدادی از میدان های آن مورد بررسی قرار گرفت، تا فصول مشترک آن ها مشخص گردند. پایه نظری این طرح پژوهشی را نظریه زبان شناسی شکل داده است. معماری، یا به صورت گسترده تر هر محیط ساخته شده ای، همچون زبان دارای یکسری واژگان و دستور زبان است که از طریق آن ها پیام یا معنایی را به مخاطب خود منتقل می کند. در واقع، شباهتی ساختاری میان معماری و زبان وجود دارد و شاید بتوان گفت که معماری، همچون زبان اصلی هر کشور، زبان مشترک مردمی است که آن را در طول زمان شکل داده و پرورانده اند و متناسب با زمان و نیاز خود بخش هایی را از آن حذف یا بدان افزوده اند. نمود این زبان مشترک فرهنگی را بیش از هر چیز، در فضاهای عمومی و به عبارت دیگر فضای جمعی مردم آن شهر می توان جست. بر این اساس ، تلاش شد که راهی برای خوانش این محیط یافت شود و در این راستا برخی از نظریه های زبانی و نقاط قوت و ضعف آن ها در ارتباط با موضوع و زمینه اصلی مطرح شد و با ارائه دلایل، بر روی نشانه-شناسی و به صورت خاص مدل نشانه شناسی پیرس تمرکز گردید. سپس عناصر سازمان فضایی میدان های مورد مطالعه از طریق این مدل مورد خوانش قرار گرفت که درک و شناخت نشانه های محیطی و وجوه معنایی مختلف هر نشانه، ساختاری را که آن نشانه در آن قرار می گیرد و تفکری را که شکل دهنده آن است، در پی داشت. این شناخت توجه ما را به صورت خاص به سمت فرهنگ و طبیعت به معنای عام خود جلب کرد. همچنین این نوع تحلیل، از یک طرف ما را متوجه وجوهی از محیط می کند که با وجود داشتن پتانسیل فراوان مورد غفلت واقع شده و از طرف دیگر، با عناصری در محیط رو به رو می شویم که بدون توجه به آن شکل گرفته و به صورت یک مانع در محیط عمل می کنند. این عوامل می توانند در طراحی ها و برنامه ریزی های آینده میدان لحاظ شود. در نهایت نیز تلاش شد که نتایج حاصل از تحقیق در میدان تجریش به عنوان نمونه طراحی، ارائه گردد.
مریم عباسی شروین میرشاهزاده
سوال اولیه این پایان نامه چگونگی و کیفیت طراحی یک مجموعه برای هنرهای نمایشی در یک بستر شهری با پتانسیل غنی تاریخی بود. فضایی که بتواند با ویژگی های معمارانه خود بستر مناسبی برای فعالیت های نمایشی ایجاد، جاذب مخاطبان عام باشد و یک فضای سرزنده شهری ایجاد کند. به دنبال یافتن پاسخ برای چگونگی استفاده از پتانسیل های مکانی به شناسایی الگوهای رایج رفتاری پرداخته شد. این منظور. مرحله اول، بازشناسی مولفه های موثر در شکل گیری یک فضای باز عمومی شهری از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت و فاکتورهای به دست آمده در سه دسته عملکردی، تجربی - زیباشناختی و زیست محیطی دسته بندی شد. در مرحله دوم به بازشناسی ویژگی های مکانی موثر در انتخاب یک عرصه نمایش بیرونی پرداخته شد و مصادیق داخل شهر اصفهان و خارج از آن تحلیل گردید. در مرحله سوم بازشناسی ویژگی های فضایی یک عرصه نمایش بیرونی موفق صورت گرفت. در این مرحله با تکیه بر تجربیات شهر اصفهان به مصاحبه با کارشناسان نمایش اصفهان انجام شد. همچنین با مطالعه سایت طراحی لایه های تاریخی، قابلیت های محیطی و خاطرات فضا شناسایی شد و با تکیه بر مطالعات بالادستی پیرامون قابلیت ساخت و ساز و میزان مداخله در سایت طراحی انجام گرفت.
سمیه بیطرف غزال کرامتی
این نوشتار برآن است؛ تا به تحلیل و ارزیابی عوامل موثر بر خلق فضایی سرزنده در سکونتگاه جمعی برای جانبازان، که تحت پوشش وزارت دفاع ادامه حیات می دهد؛ بپردازد. مطالعات میدانی حاصل از این مجموعه های شهرک نشین حاکی از سطح پایین اصول و مبانی اولیه معماری و منظر شهری همچون آسایش فیزیکی و یا حس تعلق ، عزت نفس، خود شکوفایی، نیازهای شناختی و زیبایی شناسی هستند. هدف این پژوهش، توجه به مفاهیمی چون سرزندگی در فضای شخصی، فضای جمعی، قلمرو، ازدحام و توجه به نیازها، تمایلات و فرهنگ افراد، برای نیل بسوی تدارک محیط ها و فضاهای کارآمدتر و سرزنده تراست؛ تا بتواند با نگاهی ویژه به کم توانان، انسان را در زندگی روزانه در قلمروهای عمومی و خصوصی اش هدایت کند؛ و چارچوب محیط زندگی او را شکل دهد. فضایی برای زندگی با ایجاد کیفیت مطلوب محیطی و نه فقط حداقل امکان برای زیستن، که درآن تنوع انسان ها و نیازهایشان نادیده گرفته می شود. این پژوهش قصد دارد تا از طریق منابع دست اول به بررسی تفکرات در بین نظریه ها و مدل های صاحب نظران، به لحاظ روش و محتوا و همچنین مشاهدات و مطالعات میدانی به صورت اطلاعات محیطی که موجب ارتقاء دقت و اعتبار پژوهش خواهد بود، به ارائه راهکار والگوی تحلیلی در زمینه طراحی فضاهای مسکونی سرزنده بپردازد.
مریم برزگر حسین سلطانزاده
ورود گسترده ی زنان به عرصه های اجتماعی نوید بخش استفاده بهینه از همه پتانسیل های نیروی انسانی است.کشور ایران نیز در سال های اخیر شاهد حضور گسترده زنان در آموزش عالی بوده است و هر چه حضور این افراد قوی تر باشد، آرمان های کشور در سند چشم انداز بهتر تحقق میابد. در این میان فضاهای شهری و معماری به عنوان بستر پاسخگویی به نیازها و فعالیت های بشری و ظرفی برای تعاملات اجتماعی شناخته می شوند. در واقع فضاهای معماری و شهری به عنوان عامل تعیین کننده در ایجاد مکان، فضاها، القای آرامش در فضا و احساس جاذبه برای مخاطبان عامل موثری است که نیازمند تمرکز بیشتر بر رابطه میان طراحی مکان و تأثیر آن بر اجتماع است، صرف نظر از کارکرد عمومی خود برای تمامی شهروندان به سبب تأثیرشان بر زنان مهم تلقی می گردند. از اهداف این تحقیق پاسخگویی به نیازهای معماری گروه های اجتماعی (دختران و بانوان ) برای فعالیت های فرهنگی و همچنین تلاشی در جهت ارتقاء حس رضایت و خودباوری در زنان از طریق فعالیت در فضاهای فرهنگی مناسب می باشد. گروه اجتماعی همچون بانوان به عنوان عوامل هویت ساز در ایجاد فضایی خاص، در کنار گذر زمان و با توسل به عواملی همچون معماری، شرایطی ایجاد می کنند که در آن به نیازها خود دست یابند و بتوانند پاسخگوی خواسته های اجتماع باشند. بنابراین باید با ایجاد مکانی فرهنگی و مستقل، به فعالیت آنان در عرصه های اجتماعی کمک شود و عاملی باشد، تا آنان در جامعه احساس آرامش نموده و هویت های مطلوب اجتماعی و فرهنگی در آن ها شکل گیرد.
زینب مالک مهرداد جاویدی نژاد
این رساله حاصل پژوهشی است درمقوله فضا ، مکان و حس مکان برای رسیدن به تجربه ای در طراحی پژوهشکده معماری . دراین راستا ضمن بررسی نظرات مطرح شده از سوی معماران و پژوهشگران علوم میان رشته ای و پس از کنکاش در تعریف عناوین مذکور ، دیدگاه های مختلف را مورد بررسی قراردادیم تا بتوانیم با دستیابی به مولفه های مکان و عوامل ایجاد کننده حس مکان به طراحی و خلق فضاهای پویا و ماندگار دست یابیم . دستیابی به مولفه های مکان و حس مکان و نشانه ها و نمادهای بروز این احساس، از اهداف اصلی ما دراین پژوهش بوده است . دراین راستا با تحقیقات میدانی و مطالعه نظرات اندینشمندانی چون نوربرگ شولتز ، رلف و دکتر فلاحت و تحلیل نظرات آنها به اختصار به تعریف مفاهیم و شاخصه های فضا و در پی آن تفاوت ونسبت آن با مکان و مولفه های مکان وسپس حس تعلق و سطوح و ابعاد و رویکردهای مخلتف آن خواهیم پرداخت . نوربرگ شولتز نیز معماری را هنر مکان می داند ، چراکه معماری هنری است که هدف آن ارائه تصویرهایی از جهان است . درک بهتری از مفهوم مکان و حس مکان می تواند فرصتی برای جبران عدم توازن در تاکید بر محیط فیزیکی و رفتار وتجارب انسانها در حوزه معماری ارائه دهد و در ایجاد فضایی پویا و زنده کارساز باشد. پس از بررسیهای نهایی در این پژوهش ما به یکسری مولفه در جهت معرفی فضا و مکان و شناخت بهتر حس مکان به منظور طراحی مناسب که خواص ماندگاری در ذهن ها راداشته باشد دست خواهیم یافت .
مرضیه کاظم زاده وحید قبادیان
امروزه یکی از اساسی ترین موضوعات در معماری مدرن ، تامین روشنایی فضاهای اداری توسط روشنایی روز می باشد . بررسی های انجام شده بیانگر این مسئله می باشد که استفاده از بازشوهای سقفی به ویژه ایده استفاده از آتریوم برای بهره مندی از نور طبیعی نه تنها باعث افزایش روشنایی داخلی می شود بلکه در کاهش مصرف انرژی ساختمان نیز موثر هستند. مقاله حاضر در پی بررسی تاثیر نوع و شکل سقف آتریوم بر میزان دریافت روشنای داخلی ساختمان های اداری واقع در اقلیم گرم و خشک می باشد. با توجه به سابقه تاریخی آتریوم و بازگشت ایده آن به حیاط مرکزی برای انجام این تحقیق ابتدا بر اساس مطالعات انجام شده بر روی خانه های سنتی شهر کرمان و بدست آوردن تناسبات حیاط مرکزی این شهر تناسبات آتریوم مدل بدست آمد؛ سپس به کمک نرم افزار شبیه ساز ریدینس تاثیر شکل سقف سه نمونه متداول آتریوم و تغییر ارتفاع ساختمان که به عنوان متغییرهای اصلی این تحقیق در نظر گرفته شده اند را بر شرایط روشنایی داخلی آن در جهت بهبود وضع دریافت روشنایی داخلی مورد آزمایش قرار می دهد. در این تحقیق شرایط آسمان آفتابی برای شرایط شبیه سازی در نظر گرفته می شود و سپس نتایج به دست آمده از شبیه سازی با هم مقایسه و تجزیه و تحلیل می شود.
مهسا حقیقت شروین میرشاهزاده
سیر روند آپارتمان نشینی به عنوان مهمترین تحول فرآیند شهرنشینی تحت تاثیر پیشرفت های صنعتی ، ازدیاد جمعیت ، تولید شیوه های معماری نوین و توسعه عمودی بوده که به شکل امروزی درآمده است . تسریع در تولید و انبوه سازی ، در بسیاری از مواقع سبب توجه به کمیت و غفلت از کیفیت شده است؛ قرار دادن کیفیت در درجه دوم اهمیت ، از بین رفتن رضایتمندی و ایجاد کسالت روحی و جسمی استفاده کنندگان از مسکن و افت کیفیت زندگی را سبب گردیده است . این در حالیست که علل ایجاد مجتمع های مسکونی عواملی چون برقراری امنیت ، بهره گیری از امکانات بیشتر و بهتر ،کاهش هزینه ها ، امکان لذت بردن از زندگی جمعی و عواملی از این دست است که همگی زیرمجموعه اصول پایداری در تقسیمات پایداری اجتماعی می باشند و در صورت رعایت این اصول به داشتن جامعه ای پایدار نزدیک خواهیم شد. در این تحقیق به بررسی ابعاد انسانی پایداری اجتماعی و فاکتورهایی نظیر : راحتی ، آسایش ، امنیت ، رشد ، فرهنگ، هویت ، نظم وغیره با استفاده از نظر اساتید و متخصصان این حوزه پرداخته شده است و پس از آن با بررسی ارتباط این عوامل با یکدیگر به نتایج مثبتی جهت بهبود فضای زیست از بعد اجتماعی می پردازیم . شهرک امید تهران و شهرک آسمان تبریز به عنوان نمونه های موردی موفق بررسی گردیده و شهرک شهاب شهر در منطقه 22 تهران نیز در قالب پرسشنامه بررسی گردیده است. برای دستبابی به نتایج ، علاوه بر مطالعات کتابخانه ای، از تحقیق میدانی و برای تحلیل از مطالعات پیمایشی با پرسشنامه استفاده شده است
سحر یزدانی دماوندی شروین میرشاهزاده
محله از ارکان اصلی کالبد شهری بوده و تعادل زندگی اجتماعی در شهرها بستگی به حفظ محله ها دارد.امروزه محلات به دلیل گسترش سریع و بدون مطالعه شهر دچار دگرگونی شده اند ، که در نهایت به از دست رفتن هویت آنها و در نتیجه کاهش تعلقات فرهنگی – اجتماعی شهروندان ختم شده است. امروزه محلات شهری تحولات ساختاری و عملکردی زیادی را پذیرفته اند و نتیجه این روند از بین رفتن حس تعلق مردم به محله زندگی خود بوده است که این امر پیامدهای منفی زیادی را به دنبال داشته است. از آنجا که ملموس ترین فضاهای دارای حس تعلق را محلات سنتی ایرانی و در نتیجه فضاهای جمعی آن محلات می دانیم،این پژوهش در پی آن است تا با مطالعات کتابخانه ای من باب محلات سنتی ایران و فضاهای جمعی محلات ، بررسی عوامل کالبدی و اجتماعی موثر در ایجاد حس تعلق،بررسی نمونه های موردی و مطالعات میدانی در محله نیروی هوایی که دارای حس تعلق اجتماعی میان ساکنین است، به بازشناسی عوامل موثر در ایجاد حس تعلق پرداخته شود